شهید العلم
عکاس اهل بنگلادش
گفتاوردها
ویرایش- «من عکاسی را نمیپرستم. از نظر من تا زمانی که بتواند مفید و تأثیرگذار باشد از آن استفاده میکنم و اگر فردا عکاسی دیگر مؤثر نباشد آن را کنار میگذارم و سراغ وسیله دیگری میروم که مؤثر باشد. این یک سلاح است که در این دنیای نابرابر از آن استفاده میکنیم.»[۱]
- «عکسهای من عالی نبودند، اما اورجینال (اصیل) بودند. ” قسمتی از اصالت عکسهایش ریشه در امتناع آشکارایش از انتشار فقر و فحشا دارد، که ژانر مورد پسند خبرگزاریهای بینالمللی از تصویر شبه قاره ای و به خصوص بنگلادش است.»
- «ناگهان رسانههای غربی ما را با اشتیاقی سیری ناپذیر احاطه کردند. تصویری از بنگلادش قحطیزده با آغوش باز سفیدپوستی ناجی چیزی بود که آنها خواستارش بودند. مبارزهٔ من آغاز شده بود.»
- «ما تنها عکس نمیگرفتیم. ما از زبان استفاده میکردیم، اصطلاح «جهان اکثریت» را در مقابل توصیفات مسئلهساز «جهان سومی» یا «کشورهای در حال توسعه» میسازیم.»[۲]
- «عکاسی که بی سر و صدا نگرانیهای بشریت را در قابها به تصویر میکشاند و دردهای انسانهای پیرامون و دورتر از خود را به خوبی در قابهای سیاه و سفید و رنگی نشان میدهد.»
- «یکی از اتفاقهای خاصی که در بنگلادش رخ داد، بزرگترین سیلاب بود که این اتفاق همزمان با مراسم ازدواج یکی از وزرای قدرتمند داخل بنگلادش بود؛ این مراسم در یک استادیوم برگزار شد. خبرنگاران و عکاسان زیادی در آنجا بودند و کسی گزارش نکرد که عروسی در حالی برگزار شده که کشور ما سیلزدهاست. کمی بعد آثار نمایشگاهی را از درد و رنج این افراد را آماده کردم اما هیچ گالری این آثار را به نمایش نگذاشت آن موقع بود که به فکر آماده کردن گالری و آژانس عکس افتادم. چون این تلاشها در رسانههای غربی بازتاب نداشت. آنجا بود که فهمیدم برای گفتن و بازتاب روایت خودمان نمیتوانیم به رسانههای غربی اعتماد کنیم.»
منابع
ویرایش- ↑ «گفتوگوی تفصیلی فارس با شهید العلم». خبرگزاری فارس.
- ↑ «در جریان دستگیری شهید العلم، عکاس بنگلادشی چه گذشت». سایت تندیس.