شهلا اعزازی
شهلا اعزازی (۱۹۴۹، تهران) جامعهشناس، استاد دانشگاه، نویسنده، مترجم و پژوهشگر ایرانی است.
گفتاوردها
ویرایش- «سراسر تاریخ مملو ازجنگ و خشونت است. در دوران گذشته جنگهایی که برای تسخیر زمین دیگری و اعمال قدرت بر ساکنین ان صورت میگرفت مملواز اعمال خشونت علیه افراد مغلوب و قتلعام آنانی بود که در مقابل دشمن مقاومت کرده بودند، مثله کردن اعضای بدن و از سرهای آنان پشته ساختن یکی از راههای معمول نمایش قدرت خود به دیگران و مطیع کردن آنان بود. هم چنین زنان و کودکان نیز در جنگهای دوران قبل اهداف ویژهای بودند که نه تنها مورد تجاوزات جنسی و قتل قرار میگرفتند بلکه به عنوان برده، چه برای مصرف شخصی و چه برای فروش در بازار برده فروشی، موقعیت خاصی دارا بودند.»[۱]
- «دیده بان حقوق بشر توضیح میدهد داعش معمولاً اسرای خود را به سه گروه تقسیم میکند. این سه گروه، زنان و مردان سالخورده، مردان جوان و پسران نوجوان و گروه سوم نیز شامل زنان جوان و دختران نوجوان هستند. بعد از آن برخی از این زنان و دختران جوان مجبور میشدند به عقد شبه نظامیان درآیند و همانند برده جنسی عمل کنند. البته شمار زنان و دخترانی که اسیر، فروخته یا به زور به عقد درآمدهاند، مشخص نیست.»[۱]
- «در مورد داعش نه فقط آنانی که دین و مذهب دیگری دارند، نه فقط آنانی که با آنان دارای مذهب مشابهی هستند بلکه حتی آنانی که دارای قومیت دیگری هستند و بدین ترتیب زنان آنان رفتاری دیگر، پوششی دیگر و درخواستهایی دیگر دارند همه صدمه زننده به مردانگی مورد نظر آنان هستند. پس نه فقط مردان قتلعام میشوند بلکه زنان نیز مورد تجاوز قرار میگیرند یا به بردگی و فروش گذاشته میشوند.»[۱]
- «در ایدئولوژیهایی مانند داعش که خود را بر حق و دیگران را بدون توجه به واقعیات ناحق میشمارند، دیگری دشمن است و نه تنها باید سرزمین و خاک او را تصرف کرد بلکه باید هویت مردانه او را نیز از بین برد. مردانگی مسئله مهمی در این ساختارهای ایدئولوژیکی است. هر چند که زنان مورد آزار جنسی قرار میگیرند اما زنان نشانههایی از روابط میان مردان مرد سالار هستند و از زنان به عنوان ابزار اعمال قدرت بر مردان دیگر استفاده میشود.»[۱]
- «تجاوز به زنان تنها به معنای آزار و اذیت زنان نیست بلکه همان گونه که خاک دیگری اشغال میشود و جبونی و بی کفایتی او نشان داده میشود از طریق تجاوز به زنان، بار دیگر مردانگی او دچار بی کفایتی میگردد. عمل تجاوز در وهله اول نمایش دهنده برتری نیروی مهاجم بر دیگری است. خشونت علیه زنان به عنوان حداکثر تحقیر مردان و به عنوان غلبه کامل بر مردان در نظر گرفته میشود.»[۱]
- «بدین ترتیب خشونت جنسی علیه زنان را نباید تنها به عنوان سلاح جنگی در نظر گرفت بلکه باید از آن به عنوان ابزار قدرت در فرهنگهای مردسالار نام برد. ابزاری که به بازتولید مردسالاری در شکلی دیگر میانجامد.»[۱]