حسین ملاقاسمی
حسین ملاقاسمی ابراهیمیان (۱۵ مارس ۱۹۳۳ – ۲۵ آوریل ۲۰۲۲) (۲۴ اسفند ۱۳۱۱ – ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱) کشتیگیر و بازیگر ایرانی بود. زادهٔ تهران، همدورهٔ غلامرضا تختی بود که در مسابقات جهانی کشتی آزاد در سال ۱۹۵۷ در استانبول ترکیه موفق به کسب مدال نقره جهان شد، سپس به رشته کشتی فرنگی آمد و در رقابتهای جهانی سالهای ۱۹۶۱ و ۱۹۶۲ در ژاپن و آمریکا برای ایران به میدان رفت اما موفق به کسب مدال نشد. وی همچنین در دو المپیک ۱۹۶۰ و ۱۹۶۴ برای ایران کشتی گرفت. در سالهای بعد به عنوان سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی مشغول به فعالیت شد و عضو شورای فنی کشتی فرنگی بود. از سال ۱۹۶۶م/ ۱۳۴۵ش با فیلم «مرد و نامرد» به سینما درآمد و تا سال ۱۹۹۶م/ ۱۳۷۵ش در فیلمهای گوناگونی نقش آفرید. در یک سال آخر عمرش برای درمان سرطانش به هلند رفت، و به سن ۸۹ سالگی در بیمارستانی در آمستردام درگذشت.[۱]
گفتاوردها
ویرایش- در این سالهای طولانی که همواره در کنار کشتی بوده و موهایم را در این رشته سفید کردم، چه در دوران قهرمانی و چه در دوره مربیگری، همیشه حواشی و انتقادهای غیرمنطقی سد راه کشتی بودهاست.
- ۲۰ اکتبر ۲۰۱۵/ ۲۸ مهر ۱۳۹۴؛ مصاحبه با خبرگزاری «فارس»[۲]
- او به معنای واقعی جوانمرد بود و هیچ چیز را برای خود نمیخواست بلکه فقط به فکر خوشحال کردن مردم بود و از هیچ کوششی برای خوشحالی مردم یا حل مشکل آنها دریغ نداشت.
- تختی اخلاق به خصوصی داشت. یکی از ویژگیهای خوب او این بود که در مقابل مقام و ثروت هیچگاه تسلیم نشد. به اوج که رسید خود را گم نکرد. سالها کاپیتان تیم بود، اما اینطور نبود که بخواهد به دیگران امر و نهی کند. او دنیایی برای خودش داشت که خارج از مادیات بود. بیخودی کسی اسمی نمیشود. تختی به خاطر خصوصیات اخلاقی که داشت توی دهانها افتاد. مردم همه انسانها را زیر ذره بین دارند و نسبت به افراد شاخص حساس هستند. حتی اگر بلند سرفه کنی چهار تا روی آن میگذارند و پخش میکنند. تختی هر چه بالا آمد تواضعش را بیشتر کرد و رفتار و کردارش را در جامعه زیباتر ساخت.
- در آن زمان وقتی تختی وارد جبهه ملی شد اسمیتر شد. البته ما مردم ایران طوری هستیم که اگر او زنده بود شاید به این محبوبیت نمیرسید. افراد بزرگ ما تا وقتی هستند شاید به اندازه لیاقتشان به آنها پرداخته نشود. وقتی آنها از دنیا میروند تازه قصه آنها نوشته میشود.
- کشتیگیران آن زمان قبل از رسیدن به شهرت وضع مالی خوبی نداشتند. این افراد را نام میبرم و شما ببینید که چه کاره بودند و چه کردند و با چه وضعیتی قهرمان میشدند:
محمود ملاقاسمی در سبزهمیدان دستفروش بود. توفیق شبها روزنامه کیهان و اطلاعات میفروخت، اما از آنجا به قهرمانی جهان رسید و مهندس شد.
تختی هم وضعش خراب بود. او ابتدا کارمند شرکت نفت شد و او را به سمت آبادان و گچساران فرستادند. او پس از این که سرباز شد پیش معروف خانی خودش را نشان داد و از سربازی به سمت قهرمانی حرکت کرد.
ناصر گیوهچی نجاری میکرد.
خجسته پور که قهرمان جهان و المپیک شد در بازار به همراه ما دستفروشی میکرد و پدرش هم کفش میفروخت.
تنها وضع یعقوبی خوب بود که پدرش زمیندار بود.
تمام ما که به این افتخارات بزرگ رسیدیم از فقر حرکت کردیم. قهرمانان آن موقع زندگی آن چنانی نداشتند و کشتی مال پایین شهر بود. وضع پایین شهر هم که مشخص است. آن موقع بدنسازی وجود نداشت. بدنسازی ما زورخانه بود. گیوهچی، زندی و تختی زیاد زورخانه میرفتند.- ۶ ژانویه ۲۰۱۵/ ۱۶ دی ۱۳۹۳؛ مصاحبه با خبرگزاری «ایسنا»[۳]
- او دارای تمام صفات پسندیده ورزشی و روحیه پهلوانی بود؛ یعنی تمام خوبیها در وجود فردین نهفته بود. این را بدون اغراق میگویم. او بسیار مؤدب و باشخصیت، متواضع و فروتن بود. فردین همچنین خیلیخوب صحبت میکرد و بیانی بسیار قوی و بانفوذ داشت… فردین بسیار شوخطبع و خندهرو هم بود و روحیهٔ بسیار شادی داشت و باعث شادی کشتیگیران در اردوی تیمملی ایران میشد.
- فردین، کشتیگیر خوبی بود و خیلی فنی کشتی میگرفت. او تکنیک خوبی داشت و خیلیخوب سر زیر بغل را اجرا میکرد و به پاهای حریفان خود میرسید و خیلیخوب هم روی حریفان خود «سگک» مینشست. او وقتی کشتی را آغاز کرد، گروهبان نیروی هوایی ارتش بود که زیرنظر حبیبالله بلور کشتی را فرا گرفت.
- آقا تختی نزدیکترین دوست و رفیقِ شفیق فردین بود. دوستی تختی و فردین حتی تا دوره بازیگری فردین در سینما هم ادامه داشت و تختی برای دیدن فیلمهای فردین به سینما میرفت. تختی حتی سر صحنه فیلمهای فردین هم حاضر میشد.
- خاطرات زیادی از محمدعلی فردین دارم. فردین در مسابقههای جهانی سال ۱۹۵۴ توکیو در وزن پنجم (۷۳ کیلوگرم) به مدال نقره رسید. سه سال بعد و در جریان مسابقههای کشتی آزاد قهرمانی جهان در سال ۱۹۵۷ در استانبول ترکیه، من و او در کنار خیلیهای دیگر، همتیمی شدیم. من در آن مسابقهها به مدال نقره جهان در وزن ۶۲ کیلوگرم رسیدم، درحالیکه فردین در وزن پنجم (۷۳ کیلوگرم) چهارم شد. تختی با شکست از حمید کاپلان از ترکیه حذف شد و نبی سروری در وزن ششم (۷۹ کیلوگرم) قهرمان جهان شد و به مدال طلا دست یافت. در واقع سروری تنها چهره طلایی تیمملی ایران در آن مسابقهها بود. من دیدار فینال را مقابل مصطفی داغستانلی کشتیگیر شوروی اصل تیم ترکیه برگزار کردم که شکست خوردم و مدال نقره گرفتم. وقتی از تشک پایین آمدم، مرحوم فردین، من را بغل کرد و گفت وظیفهٔ تو از این به بعد سنگینتر شده و باید تواضع و فروتنی خود را بیشتر از قبل کنی، فردین چند سال از من بزرگتر بود و مثل یک پدر، من را نصحیت کرد و هنوز هم حرف او در گوش من است.
- خاطره دیگر اینکه، در همان مسابقههای جهانی ۱۹۵۷ استانبول ترکیه، تختی، فردین، حسین نوری و من در کنار هم نشسته بودیم و فردین رو به ما کرد و گفت که باید روزی برسد که بهترین زندگی را داشته باشم.
- در یکی از فیلمها، من و فردین همبازی بودیم. فصل زمستان بود و هوا بسیار سرد. فردین پالتویی داشت که برای بازی کردن مجبور شده بود از تن خود دربیاورد. آن روز یکی از کارگران برقکار سینما که لباس مناسبی به تن نداشت، بسیار احساس سرما کرد، مرحوم فردین از او خواست که پالتوی او را بپوشد اما آن کارگر برقکار با خجالت از این کار طفره رفت، ولی فردین او را مجبور کرد پالتوی او را به تن خود کند. خلاصه آن کارگر، پالتوی فردین را پوشید و مشغول کار خود شد. من از فردین دلیل این کار او را سؤال کردم که در جواب گفت کار و وظیفه این کارگران از ما بازیگران و کارگردانان سینما سنگینتر است و آنها چیزی از ما کمتر ندارند. من هم برای همین خواستم که خجالت نکشد و پالتوی من را به تن خود کند. فردین همیشه برای افراد زیردست و کارگران بسیار ارزش و احترام قائل بود. او انسانی بسیار متواضع و فروتن بود.
- ۳۰ مارس ۲۰۲۰/ ۱۱ فروردین ۱۳۹۹؛ مصاحبه با خبرگزاری «ایرنا»[۴]
دربارهٔ او
ویرایش- او در عین اینکه با شاگردانش رفیق بود، اصلاً آنها را لوس نمیکرد. به خدا همان چیزهایی که او ۵۰ سال پیش به ما میگفت را مربیان الان میگویند؛ مثلاً همیشه کنار تشک میگفت دستت کار کند، الان هم مربیان همینها را میگویند. ملاقاسمی و گیوهچی سردمداران مربیگری کشتی در ایران بودند و خیلی از آنها یادگرفتیم. او رابطه نزدیکی با تختی داشت و ما هم وقتی از او سؤال میکردیم، خاطرات خوبی را از تختی برایمان تعریف میکرد و همیشه میگفت در عمرم مثل تختی پاک و خاکی ندیدم. خدا هر دوی آنها را رحمت کند.
- بهرام مشتاقی، ۲۵ آوریل ۲۰۲۲/ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱[۵]
منابع
ویرایش- ↑ امید، جمال. فرهنگ سینمای ایران. تهران: نگاه، ۱۳۷۷ش-۱۹۹۸م. ۴۲۷. شابک ۹۶۴۶۱۷۴۸۹۲.
- ↑ «حسین ملاقاسمی: موهایم را در کشتی سفید کردهام/ حاشیهسازی دردی را دوا نمیکند». فارس، ۲۸ مهر ۱۳۹۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «حسین ملاقاسمی: تختی هیچگاه مقابل مقام و ثروت تسلیم نشد». ایسنا، ۱۶ دی ۱۳۹۳. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ ««تختی» حتی سر صحنه فیلمهای «فردین» هم حاضر میشد». ایرنا، ۱۱ فروردین ۱۳۹۹. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «خاطره جالب مشتاقی از بوسه ملاقاسمی/ دیشب در خواب دیدم او از دنیا رفتهاست». ایسنا، ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲ ژوئن ۲۰۲۲.