تقاطع
تقاطع (۱۳۸۴)، فیلمی به کارگردانی ابوالحسن داودی
- مملکت: من و این بچه و اصغر قاطر همه مون بیمهٔ ارحم الراحمینیم. اونم خودش با برزگیش نگهمون میداره.
- نادر: تو فکر میکنی، تو این جهنم بی در و پیکر میتونی تنهایی مواظب دخترت باشی.
- نادر: قلبشو به کی داده؟ به تو، به نگار، یا این که پاره پاره کرده بینتون.
- نادر: من دارم شعار میدم یا تو که هنوز نمیخوای بفهمی زمونه فرق کرده. فرق نکرده، زیر و رو شده.
- حمید: اولا من زندانبانش نیستم، پدرشم.
- پدرام: یه جوری راست و ریستش کن که تلخ نشه.
- مادر پدرام: اون نفیر دربون جهنمم خاموش کن.
- پدرام: دیزی و موسیقی سنتی یا تکنو پارتی و سوسول بازی.
- پدرام: باکورابان خره، عطر مشهدی که نیست.
- پدرام: چته امشب؟ قهوهای میزنی.
- پدرام: بند قنداقتو ببند، دل و جیگرت نریزه پایین.
- مهسا: تو فقط محکم بشین، مراقب بار شیشه ات باش.
- پدرام: بالاخره ما نفهمیدیم، تو میترسی گیر بیفتی یا میخوای بری خودتو لو بدی.
- پدرام: چرا تو فکر میکنی وضع اونا از ما بدتره. اگه ما مرده بویدم شاید اون دنیا خوش و خرم داشتیم حالشو میبردیم.
- دوست شادی: باید قلقشو پیدا کنی دیگه. همشون خیال میکنن عقل کلن ولی هر کدومشون یه قلقی دارن.
- شادی: بابای من از اون قفلایی که هیچ کلیدی بهش نمیخوره.
- دوست شادی: احتمالا از اونایی که میخواستن جهانو تغییر بدن، حالا که زورشون نرسیده، تلافیشو سر زن و بجه شون درمیارن.
- شادی: خوش به حال ما که دلمون به هیچی خوش نیست.
- ترقی: اون همه معلم خصوصی و کلاس تقویتی و کنکور و اینو ببین و اونو ببین و کوفت و زهرمار، واسه هر الاغی گرفته بودم، تو این مملکت، پروفسور فارغ التحصیل میشد.
- پدرام: بو برده بابا مایه داره. میخواد آویزون شه، ای یار مبارک باد میخواد.
- ترقی: این دوربینای جدیدو ندیدی، انقده ولی شیشصد برابر هزار برابر میکنه، تا فیاخال دون آدمم عکس میگیرن بعد میفرستن رو اینترنت.
- طلبکار: حاشا به غیرتش، تو رو کرده سپر بلا.
- امیر: اصلا گفتنش چه فایدهای داره. یه حرف تکراری که هر دومون تا تهشو حفظیم.
- پدرام: این جوری که ترمز بریدی، دیگه لازم نیست مادرت لومون بده.
- حمید: چون میبینه افتادم گوشه رینگ و طلبکارا دارن لت و پارم میکنن.
- دوست پدرام: بی عرضه، آدم ساندویچشو که نمیبره رستوران.
- دوست پدرام: ببین، من گوشتم نپزه، تو گلوت گیر میکنه.
- مینو: این بازی رو تمومش کن، خیلی طولانی شده.
- داریوش: دلم پیرتر از اون که بخواد دوباره برای کسی بلرزه.
- داریوش: من همیشه تو رو برای خودت خواستم، نه برای خودم.
- پلیس فرودگاه: هر قانونی یه استثنایی هم داره. حالا اگر حکم ندارن معنیش این نیست که دارن دروغ میگن.