امیر نوری
بازیگر ایرانی
دربارهٔ او
ویرایش- «یک بار امیر نوری مهمان من بود و قرار بود که ساعت هشت سر لوکیشن اخراجیها باشیم. هر کاری کردم بیدار نشد. هی گفت عمو اکبر بذار تورو خدا بخوابم. خلاصه من رفتم و گفتند تا نوری نباشد نمیتوانیم شروع کنیم... دنبالش فرستادند و بالاخره ساعت دوازده له و لورده آمد. من گفتم او را هر چی صدا کردم بیدار نشد که یکدفعه گفت: نه عمو اکبر! گاز شومینهتان نشتی داشت، من را گاز گرفته بود. گفتم بیشرف این را زودتر میگفتی؛ من سه سال است که هر چی چاخان بود کرده بودم و دیگر نمیدانستم چه چیزی بگویم. جالب این جاست که ما اصلاً شومینه نداشتیم.»