اسفندیار منفردزاده
آهنگساز
اسفندیار منفردزاده (۱۵ مارس ۱۹۴۱) (۲۴ اسفند ۱۳۱۹) آهنگساز ایرانی است. زادهٔ تهران، تحصیلات نیمهتمام در دانشکدهٔ هنرهای زیبا. تا بیست سالگی در رادیو ایران در ارکستر جوانان کار کرد. از ۱۹۵۳م/ ۱۳۳۲ش به نوازندگی و از ۱۹۶۸م/ ۱۳۴۷ش به آهنگسازی درآمد و درخشید و از نخستین آهنگسازان فیلم ایرانی شمرده میشود. در ژوئن ۱۹۷۹/ خرداد ۱۳۵۸ از ایران به ایالات متحده مهاجرت کرد و در کالیفرنیا اقامت گرفت. در سالها ۲۰۰۰–۲۰۱۹م/ ۱۳۷۹–۱۳۹۸ش در سوئد سکونت داشت و پس از آن به کالیفرنیا بازگشت.[۱]
گفتاوردها
ویرایش- من و مسعود کیمیایی از ده یازدهسالگی باهم زندگی کردیم، فیلم دیدیم و خب مشوق من برای اینکه موزیک بسازم خود مسعود بود. وقتی فیلم میدیدیم و از سینما میآمدیم بیرون، تازه تعریف آن فیلم دوباره از زبان او برای خودش دنیایی بود و ارزش زیاد و زیبایی داشت. من حتی فیلم دیدن را از او یادگرفتم؛ یعنی ارتباط من با او بافت دیرینهای دارد. و کارکردن من با مسعود طبیعتاً موفقتر بوده، چون او لحظاتی که برای فیلم کار میکرد، برای صداهای فیلم فکر میکرد، برای موسیقی امکان میگذاشت.
- حکایت موسیقی برای فیلم و موسیقی برای سینما با موسیقی مجرد یک وجه تمایزی دارد که اگر آهنگساز سینما را نشناسد و اشتباه بکند، موسیقی به فیلم نمیچسبد؛ درست انگار از سالن کناری سینما دارد صدای کنسرتی منتقل میشود به یک سالن دیگر که ربطی به موسیقی فیلم ندارد.
- ۱۱ آوریل ۲۰۰۸/ ۲۳ فروردین ۱۳۸۷؛ مصاحبه با «دویچه وله»[۲]
- هنر وظیفهاش تلطیف روحیهٔ جامعه است، تمام هنرها، بر اثر مبارزات سیاسی اجتماعی حتی به تندگویی به هم میتواند کشیده شود، اما نه به این خشونتی که جامعهٔ ما دارد تجربه میکند. امیدوارم این وضعیت به یک دوست داشتن متقابل و مبارزهٔ سیاسی برسد. هنرها وظیفهٔ تلطیف این روحیهٔ جامعه را دارند. البته در دورهٔ من به دلیل اینکه احزاب آزاد نبودند هنر نمیتوانست وظیفهٔ خودش را انجام بدهد، همانطور که امروز احزاب آزاد نیستند. اگر احزاب آزاد باشند، مطبوعات آزاد باشند، تظاهرات آزاد باشد، دیگر هنرها وظیفهٔ خودشان را انجام میدهند، یعنی مردم اعتراض خودشان را میکنند به نظرات هم، میانگین نظراتشان حاکم میشود، قانون میشود و هنرمندها تکلیفشان معلوم است.
- من هشدار میدهم که دو چیز نتیجه ندارد. یکی تکیه کردن به هنر به جای حزب که مثلاً ترانه راهگشا شود. دوستانی هستند که اینطور فکر میکنند. مسئولان مستبد فکر میکنند و شایع میکنند که هنرها این انقلاب را به وجود آوردند. اصلاً این جور نیست و نبوده. کما اینکه میبینید بالاتر از آن هم حتی گفته شود ذرهای تغییر در ایران ایجاد نمیکند. یکی هم مبارزهٔ مسلحانه است که باز حاکمان مستبد دوست دارند بر آن تأکید کنند چون میتوانند از این طریق سرکوب کنند؛ بنابراین مبارزه مسالمتآمیز سیاسی با وجود همهٔ احزاب آزاد و هنرهایی که گفتم در تلطیف روحیهٔ جامعه میتواند نقش داشته باشد.
- امروز در ایران کلام است که در بند است؛ موسیقی در بند نیست.
- هنر میتواند کلیگویی بکند و کلیگویی راه چارهٔ کشور ایران نیست. راه ایران آزادی بی قید و شرط سیاسی برای همه احزاب و مطبوعات است.
- این حکومت [جمهوری اسلامی ایران] مردانه است.
- ۲۳ نوامبر ۲۰۱۰/ ۳ آذر ۱۳۸۹؛ مصاحبه با «بیبیسی فارسی»، برنامهٔ «به عبارت دیگر»[۳]
- .... جهان گلخارستان بوده و گلخارستان است. هرکس بگوید فقط باید گلستان باشد نطفهٔ استبداد را کاشته. فردا هم گلخارستان خواهد بود. همیشه هم در تاریخ اجتماعی اکثریت اشتباه کرده. اقلیت درست کرده. چون زمان را اکثریت نمیبیند اقلیت میبیند. تغییر را.
- [معتقدید که نقش دین در جامعه باید چه باشد؟] انتخاب هر کس… هر دین… بچه بودیم… عیسی به دین خود موسی به دین خود… هرکس انتخاب کند و در خلوت خودش هر کاری دلش خواست بکند. اصلاً طبیعی است و باید مزاحمش نشویم. هیچ نه توهینی کسی اجازه دارد بکند به اندیشه یا نداران اندیشه. اینکه طبیعی است نه. آرزویم این است که هر نوع تفکر مدون از حاکمیت برود بیرون. چون تفکر مدون از هر نوعش باشد که من میگویم احزاب جدید ادیان کهن اند. یا ادیان کهن احزاب کهن بودند. این احزاب ادیان جدید اند. رفتار همان است. به حکومت میرسند این است که به دلایل مختلف کنار که نمیروند هیچ، خار را تحمل نمیکنند و میخواهند گلستان کنند. دعوا سر گلخارستان است. وجود ندارد. باید پذیرفت که گلخارستان هست.
- هر خلاقیتهای هنری یک فضای باز میخواهد. پرواز خیالی یا خیالانگیز و رؤیاهای هر هنرمندی در هر زمینهای اگر محدودیت پیدا کند و خط قرمزی به وجود بیاید این تجاوز به حقوق انسان و هنرمند است به ویژه که حساستر است و روی کارش و کیفیتش اثر میگذارد.
- ۱۷ مارس ۲۰۱۷/ ۲۷ اسفند ۱۳۹۵؛ مصاحبه با «رادیو فردا»، برنامهٔ «میزبان»[۴]
منابع
ویرایش- ↑ امید، جمال. فرهنگ سینمای ایران. تهران: نگاه، ۱۳۷۷ش-۱۹۹۸م. ۴۳۴. شابک ۹۶۴۶۱۷۴۸۹۲.
- ↑ ««کیمیایی بود، من و عشق سینما» • گپی با اسفندیار منفردزاده». دویچه وله، ۱۱ آوریل ۲۰۰۸. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۴ ژوئیه ۲۰۱۹.
- ↑ «به عبارت دیگر: گفتگو با اسفندیار منفردزاده». بیبیسی فارسی، ۲۴ نوامبر ۲۰۱۰. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۴ ژوئیه 2019.
- ↑ «مهمانی اسفندیار منفردزاده در گلخارستانش». رادیو فردا، ۲۷ اسفند ۱۳۹۵. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۴ آوریل ۲۰۲۲.