سیمین بهبهانی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Inshushinak (بحث | مشارکتها) جز ←پیوند به بیرون: ابرابزار |
Inshushinak (بحث | مشارکتها) جز ابرابزار |
||
خط ۱:
'''سیمین خلیلی''' معروف به'''[[w:سیمین بهبهانی|سیمین بهبهانی]]''' و ملقب به «غزل بانو»، نویسنده و غزلسرای معاصر ایرانی است. او به خاطر سرودن غزل فارسی در وزنهای بیسابقه به «نیمای غزل» معروف است. زادروز: ([[W:۱۳۰۶ (شمسی)|۱۳۰۶ خورشیدی]]) برابر با [[W:۲۰ ژوئیه|۲۰ ژوئیه]] ([[W:۱۹۲۷ (میلادی)|۱۹۲۷ میلادی]]) در [[تهران]].
[[پرونده:سیمین بهبهانی - Simin Behbahani.jpg |200px|بندانگشتی|چپ|]]
== گفتاوردها ==
* «اولین روزی که شروع کردم به شعر گفتن، اولین بیت این بوده که: "ای توده گرسنه و نالان چه میکنی/ ای ملت فقیر و پریشان چه میکنی؟" این را در ۱۴ سالگی گفتم. حالا شعر اگر آن استحکام اولیه را نداشته، نقص فنی هم نداشته؛ ولی اولین شعر من که یادم هست نوجوانی بودم، قاعدتاً باید متوجه مسائل عاشقانه یا این که لطیفتر باشد؛ ولی میبینید که با این شروع کردم.»<ref>http://www.dw.de/سیمین-دیروز-سیمین-امروز-گفتوگو-با-سیمین-بهبهانی/a-16102450</ref>
* «برای من زندگی همیشه تجربه است، تجربهای پشت تجربه دیگر. شعر من هم بر پایه تجربه و آزمایش است. از غزل ساده شروع کردم به دو بیتیهای نیمائی رسیدم. از
* «یکی از عادتهای من این است که در سفرهای دور نمیتوانم شعر
* «من [[مهدی اخوان ثالث|اخوان]] و [[احمد شاملو|شاملو]] را دوست دارم و
* «ممیزی شرایطی را فراهم میکند که نتوانم کتابم را منتشر کنم اما من آدم جستجوگری هستم و اگر نتوانم کتابم را منتشر کنم راه دیگری مییابم که حرفم را بزنم مثلاً جایی سخنرانی میکنم و حرف ام را در قالب یک مصاحبه بیان میکنم. یک شاعر وقتی حرف داشته باشد باید بتواند راه خودش را پیدا کند.»<ref>http://www.sharqparsi.com/2014/07/article20721</ref>
* «برای مردم مینویسم و نمیخواهم مخاطب شعرم را تنها یک گروه خاص تشکیل بدهند ازاین روبهترین شیوه بیانی را در ساده نویسی یافتم و در شعر و نثر همواره سعی کردم که از زبان پاکیزهای استفاده کنم و سخن ام را پیچیده نکنم.»<ref>http://www.sharqparsi.com/2014/07/article20721</ref>
* «اولین بار در ۱۴ سالگی پس ازمرگ برادر کوچکم «عادل پور» که در ۷ سالگی براثر بیماری درگذشت شعری سرودم. پدرم مرگ او را ناشی از
* «در زندگی ام این شانس را داشتهام که شاعران کلاسیک را در نوجوانی و جوانی مطالعه کنم و ارتباط ام را اما با شعر معاصر حفظ کنم از این رو همواره روند شعر را دنبال کردهام، اما هرگز تلاش نکردهام که
* «از هرحرکتی برای شعر استقبال میکنم؛ اما دوست دارم اگر روزی بنیادی راهاندازی شد به نام شعر باشد و صرفاً به نام من نباشد و جایزهای برای شاعران جوان اختصاص داده شود تا کتابهای شعرشان را بهتر بتواند منتشر کنند. امیدوارم روزی درکشورما بنیادهای شعر متعددی باشد که این بنیادها برای برداشتن ممیزی فعالیت کنند و شاعران و نویسندگان بدون دغدغه کتاب هایشان را به دست نشر بسپارند.»<ref>http://www.sharqparsi.com/2014/07/article20721</ref>
خط ۲۰:
== دربارهٔ او ==
* «آیا میتوان در گفتگویی کوتاه، خصوصیات شعری شاعری بزرگ آن هم مثل بهبهانی را هم به یاد آورد هم به کلام کشاند و هم راضی بود از ادای دینی که وظیفه ماست!؟ آیا حق داریم با کلیگوییهای مشابه و مکرر چیزی گوییم که چراغ راهی باشد
** ''[[سیدعلی صالحی]]''<ref>http://www.cgie.org.ir/fa/news/129921</ref>
* «فقط شعر او دلیل بر ماندگاریش نیست. تکاپوهای انسانی این آموزگار گرامی ریشه و بنیان وجودی او بود. این شعرهای مشتعل از عشق و امید و آزادی نیز ماحصل همین ایمان خاص است.»
|