کورش بزرگ: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی، اصلاح املا
خط ۱۳:
* کنت دوگبینو در ستایش کوروش بزرگ می‌گوید:
 
«او هیچگاه نظیر خود را در این عالم نداشته...نداشته… این یک مسیح بود و مردی که درباره‌اش تقدیر مقرر داشته بود باید از دیگران برتر باشد.»
* افلاطون که در فهرست بزرگترین مردمان گذشت روزگاران است می‌فرماید:
«هنگام پادشاهی کوروش، ایرانیان آزادی داشتند و همه مردان آزاد بودند و سرور و فرمانروای بسیاری از مردمان دیگر نیز بودند. فرمانروایان رعایای خود را در آزادی سهیم کرده بودند؛ چون سربازان و سرداران همه را به یک چشم می‌دیدند و با همه به برابری رفتار می‌کردند، سربازان در موقع خطر آمادهٔ جانفشانی بودند، و در جنگ با جان می‌کوشیدند. اگر در میان ایرانیان مرد خدردمندی بود که می‌توانست اندرزی بدهد که مردمان را سودمند باشد، چنان می‌کردند که همهٔ مردم از خردمندی او استفاده کنند، پادشاه بر کسی حسد نمی‌ورزید اما بهمه آزادی می‌داد تا آنچه می‌خواهند بگویند، و آنکس را که اندرز بهتر می‌داد ورای بهتر می‌نهاد، گرامی‌تر می‌داشت. این بود که کشور از هر لحاظ پیشرفت کرد و بزرگ شد، زیرا افراد آزادی داشتند، و در دمیان آنان محبت بود و نسبت بهم، حس خویشاوندی می‌کردند»<ref>(افلاطون، قطعه‌ای از کتاب سوم قوانین؛ ترجمهٔ این فقره از دکتر م. صناعی است: «نظر افلاطون در بارهٔ بزرگی و تباهی خاندان هخامنشیان»، مجله سخن، دورهٔ یازدهم شماره ۱۲ (نورو ۱۳۴۰)، ص ۱۲۸۱ تا ۱۲۸۵)</ref>
خط ۳۶:
* کورش پارسیان را از باجگذاری رهایی می‌دهد و بزرگترین قوم فرمانروای جهان می‌سازد. وی اندیشه‌های خردمندانه و هنرهای شاهانه دارد و از این‌روی برای پارسیان نیرومندترین شاهنشاهی را بنیاد می‌ریزد. پایه و ارجش چنانست که آنان حتی فرزندان خود را در برابر وی ارزشی نمی‌نهند.
** [[هرودوت]]
* و ما از آنجا که این بزرگ‌مرد را در خور همه گونه ستایش می‌دانیم، در بارهٔ تبار و خاندانش، زایش و پرورشش، و گوهرها و هنرهای خدادادیش و فرهنگ و آموخته‌هایش که این همه او را در فرمانروایی کردن بر مردمان کامیابی داده بود، پژوهش‌ها کرده‌ایم. باری می‌دانم که مردمان به دلخواه خود کورش را فرمان بردند. با آنکه گروهی از آنان از او چندان دور بودند که مسافت میانشان را چند روز و یا حتی چند ماه می‌بایست طی کرد و بسیاری از آنان هرگزش ندیده بودند و برای بسیاری امیدی هم نمی‌رفت که روزی به دیدارش رسند، با این همه، همگان او را از صمیم قلب بندگی می‌کردند...می‌کردند… چون او کسی شایسته فرمانروایی از مادر زائیده نشده است.
** گزنفن
* او هیچگاه نظیر خود را در این عالم نداشته است...است… این یک مسیح بود، مردی که درباره‌اش تقدیر مقرر داشته بود باید برتر از دیگران باشد.
** گوبینو
* چنان می‌نماید که کورش در زندگی خصوصی و خانوادگی نیز همان سادگی و میانه‌روی آزادانه‌ای را که در کارها داشت، نگه می‌داشته است. می‌دانم که وی یک زن بیشتر نگرفت و وی شاهدخت کاسان دانا از تخمه هخامنشی بود...بود… که چون درگذشت، شوهر را به اندوهی گران فرو برد.
** جرج راولینسن
* مشخصات ذکر شده از ذوالقرنین در قرآن کریم و تاریخ‌ها، با منش تاریخی کورش بزرگ همسویی دارد و می‌توان وی را همان کورش دانست.
خط ۱۰۸:
۲۵. … برای همیشه!
* «من اعلام می‌کنم که هر کس مسئول اعمال خود می‌باشد و هیچ‌کس را نباید به مناسبت تقصیری که یکی از خویشاوندانش کرده مجازات کرد و مجازات برادر گناهکار و بر عکس ممنوع است و اگر یک فرد از خانواده یا طایفه‌ای مرتکب تقصیر می‌شود فقط مقصر باید مجازات گردد نه دیگران.»
** [[منشور کورش کبیر]]
 
گزنفون می‌گوید: بزرگان ایرانی عادت دارند که زن‌های متعدد را تزویج کنند ولی کوروش بیش از یک زن نگرفت و بعد از اینکه زن وی فوت کرد با زن دیگر ازدواج ننمود و علاوه بر اینکه خود او بیش از یک زن نگرفت، تزویج زن‌های متعدد را از طرف مردان منع کرد زیرا رسم تعدد ازدواج طوری در ایران راسخ شده بود که نمی‌توانستند آن را لغو نمایند.