هاروکی موراکامی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
احسان آشنا (بحث | مشارکت‌ها)
احسان آشنا (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۵:
* «می‌خواهم به یادِ من باشی، اگر تو به یادِ من باشی، عینِ خیالم نیست که همه فراموشم کنند!»
** ''کافکا در کرانه''
 
 
* «مهم نیست تا کجا فرار کنی. فاصله هیچ چیز را حل نمی‌کند. وقتی توفان تمام شد، یادت نمی‌آید چگونه از آن گذشتی٬ چطور جان به در بردی. حتّی در حقیقت مطمئن نیستی توفان واقعاً تمام شده باشد.امّا یک چیز مسلّم است. وقتی از توفان بیرون آمدی دیگر همان آدمی نیستی که قدم به درون توفان گذاشت...!»
** ''کافکا در کرانه''
 
 
* « اگر انسان‌ها تا ابد زندگی می‌کردند، اگر پیر‌ نمی‌شدند، اگر بدون مردن، همیشه سالم در این جهان زندگی می‌کردند، خیال می‌کنی هرگز به خود زحمت فکرکردن به چیزهایی را می‌دادند که الان ذهن شان را مشغول کرده؟ منظورم این است که ما درباره‌ همه چیز فکر می‌کنیم، تقریبا همه چیز، فلسفه، روان‌شناسی، منطق، دین، ادبیات ... فکر می‌کنم اگر چیزی به نام "مرگ" وجود نداشت، افکار پیچیده‌ اینچنینی هرگز به وجود نمی‌آمد...انسانها باید به طور جدی، به معنی زنده‌ بودنشان و اینک اینجا بودنشان فکر کنند، چون می‌دانند که روزی خواهند مرد. درست است؟ اگر قرار بود برای همیشه زنده بمانیم، چه کسی به معنای زنده بودن فکر می‌کرد؟ چه اهمیتی داشت؟ یا حتی اگر برای کسی اهمیتی داشت، احتمالا فقط فکر می‌کردند:«خوب کلی وقت دارم، بعدا بهش فکر می‌کنم.» ... ولی ما نمی‌توانیم تا بعد صبر کنیم ... باید همین لحظه به آن فکر کنیم … هیچ‌کس نمی‌داند قرار است چه اتفاقی بیفتد ... ما مرگ را برای رشد کردن لازم داریم ... مرگ، این موجود عظیم و نورانی است که هر چه بزرگ‌تر و نورانی‌تر باشد، ما را دیوانه‌وار‌تر مشتاق فکر کردن در باره‌ چیز‌ها می‌کند.»
** ''سرگذشت پرنده کوکی''
 
== منابع ==