امیرنظام گروسی: تفاوت میان نسخه‌ها
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
صفحه‌ای تازه حاوی «'''حسنعلی‌خان گروسی''' (۱۲۰۱ بیجار گروس - ۱۲۷۸ کرمان) ملقب به '''امیرنظا...» ایجاد کرد |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳:
== گفتاوردها ==
* «هر امری از امور مناسب اجزا، و توافق آرا، و تساوی اشخاص، و اجتماع عقول لازم است.»<ref>''منشئات امیرنظام گروسی، به کوشش
* «کار تهران به عشوه است و رشوه. رشوه را مال ندارم. و عشوه را جمال.»<ref>''منشئات امیرنظام گروسی، به کوشش
* «این رباعی بر سنگ تربتم نویسد:»<ref>''منشئات امیرنظام گروسی، به کوشش عبدالرضا محمدی برنجه، تهران، سیب سبز، ۱۳۸۵، صفحهء ۱۸۴''</ref>
{{شعر}}
{{ب|ای آنکه به رنج و بی‌نوایی مرده | در حالت وصل از جدایی مرده}}
* «افسوس که باب علم بر مردم ما مسدود؛ و راه آمدوشد بر آن‌ها دشوار گشته، و از تحصیل منافع، و کسب فواید و اطلاع بر ترقی ملل خارجه محروم مانده‌ایم، باری امتعه مخصوصهء خودمان جای مناسبی به طرز و طرح عمارت ایران ساخته، و آماده شده است.»<ref>''منشئات امیرنظام گروسی، به کوشش عبدالرض محمدی برنجه، تهران، سیب سبز، ۱۳۸۵، صفحهء ۲۲۹''</ref>▼
{{ب|با این همه آب، تشنه‌لب رفته به خاک | اندر سر گنج از گدایی مرده}}
{{پایان شعر}}
▲* «افسوس که باب علم بر مردم ما مسدود؛ و راه آمدوشد بر آن‌ها دشوار گشته، و از تحصیل منافع، و کسب فواید و اطلاع بر ترقی ملل خارجه محروم مانده‌ایم، باری امتعه مخصوصهء خودمان جای مناسبی به طرز و طرح عمارت ایران ساخته، و آماده شده است.»<ref>''منشئات امیرنظام گروسی، به کوشش
* «خطاب به [[ایرج میرزا]]: «که من شما را مثل فرزند خودم عبدالحسین دوست دارم. این کاغذ را مخصوصا به خط او به شما نوشتم.»<ref>''منشئات امیرنظام گروسی، به کوشش
| |||