بهرام بیضایی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز added Category:نمایشنامهنویسان ایرانی using HotCat |
عدد انگلیسی |
||
خط ۳:
[[پرونده:Bahram Bayzai.jpg|بندانگشتی]]
'''[[w:بهرام بیضایی|بهرام بیضایی]]''' (
== دارای منبع ==
خط ۱۰:
** اینها همه از [[دانش]] بود! باد این سخن ببر، و کوه این فریاد باز آور، و رویینهدژ تو در میانش گیر تا نگریزد! تو ستیزهخو که اینک چون دانشم ـ که به من میخندد ـ مرا در میان گرفتهای! اینها همه از دانش بود! ایشان همه دیوان و دیوخویان بودند ـ سوارِ گردنِ هم ـ که جنگ افزارهایشان استخوانِ برادران و فرزندان بود؛ و زِهِ کمان از رودهی هم داشتند. ایرانْویج زیر سُمِ ایشان پست شد. تا جمِ جهاندار را درخواستم که کارزارِ واپسین به دانش بسپار! پس به کارکرد آینهها تابش در چشم دشمنان افگندم؛ و ایشان را بر جنگ کور کردم تا شکسته شدند؛ و درخشش چندین آفتاب چشم ایشان سوخت و با سر فرو افتادند؛ و زمین از گند و مُردارشان پُر شد! و آنها که ماندند مویان و جیغکشان و ورجهورجه کنان به مغاکها گریختند؛ سُم افگنده؛ بر سرِ پوزه یا دُم؛ بر یک دست یا سینه خیز؛ شاخ کنده و شکسته ناخن؛ تا آن سویِ تاریکِ جهان؛ به سنگلاخ نیستی ـ چنان که کسْشان باز ندید! و چون به آتشِ ایزدی زمین از گند ایشان پاک شد، مردم و رمه آسود و جهان آرَمید. پس به دانشِ رَگ، بیماریها بر انداختم؛ و رُستنیها و جانوران خوب پروردن، مردمان را آموختم. تا زمین تنگی کرد؛ و مردم ستوه شدند. جم پرسید چارهای! ـ پس مردمان به یاری خواستم و به دانشِ خاک، آبهای هرزْ را زِه کِشی کردم؛ تا زمینهای نو پدید آمد؛ و مردم بر آن دانهها کاشتند و جهان سر سبز شد. و سه بار این شد. و اینها همه از [[دانش]] بود.
== گفتگوها ==
* «من فیلم نمیسازم که فیلمی ساخته باشم. فیلم ساختنم ناخواسته مثل هر کار دیگری که میکنم یک جستجوی فرهنگی است که تداوم و طبعاً تحوّل دارد. نمیخواهم با این حرف برای فیلمها اعتبار بتراشم و آرزو دارم فیلمها به همان سادگی که هستند دیده شوند.»
** <small>گفتگو با زاون قوکاسیان، ص 163 </small>
== پیوند به بیرون ==
|