معاويه بن ابی سفيان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ابرابزار
خط ۱:
'''[[w:معاویه پسر ابی‌سفیان|معاویه بن ابی سفیان]]''' (۲۰ ق. هـ - ۶۰ هـ / ۶۰۳ - ۶۸۰۶۰۳–۶۸۰ م) اوّلین خلیفهٔ امویان.
 
== سخنان ==
* «سخنان ام سنان در دشنام اهل شام، برای من تلخ‌تر از کشتن هشتاد مبارز من است. اگر پیروز شوم او سخت عقوبت می‌کنم .»
سطر ۷ ⟵ ۸:
* «ای مردم عراق! من با شما پیکار نکردم تا شما نماز بخوانید و روزه بگیرید و حج گزارید، با شما پیکار کردم تا بر شما حکومت کنم.»
** پس از صلح با امام [[حسن بن علی]]
* به معاویه گفتند چه‌کسی بیش از همه نزد تو محبوب است، گفت: «آنکس که بیشتر، مردم را دوست دارد.»
 
== ضرب‌المثل‌ها ==
== ضرب المثل‌ها ==
* «هم آش معاویه را می‌خورد، هم نماز علی را می‌خواند!»
* «نماز، پشت سر علی کامل ترینکامل‌ترین نمازهاست، غذای معاویه چرب ترینچرب‌ترین غذاها و احتراز از جنگ سالم ترینسالم‌ترین کارهاست.»
 
== دیگر ==
* «معاویه به حلم معروف بود و کسی نتوانسته بود او را خشمگین سازد مردی دعوای کرد که او را بر سر خشم آورد نزدش شد و گفت خواهم مادرت را به زنی به من دهی از آن که او رای بزرگ است معاویه گفت پدرم را نیز سبب محبت به او همین بود.»
** ''حکایات عبید زاکانی''
* «آن پیرهن که گشت به دست حسود چاک//اندر بر معاویه دیریست تا قباست»
** ''اوحدی مراغه‌ای''
سطر ۲۱ ⟵ ۲۰:
** ''ناصر خسرو''
 
== دربارۀدربارهٔ او ==
* «معاویه به حلم معروف بود و کسی نتوانسته بود او را خشمگین سازد مردی دعوای کرد که او را بر سر خشم آورد نزدش شد و گفت خواهم مادرت را به زنی به من دهی از آن که او رای بزرگ است معاویه گفت پدرم را نیز سبب محبت به او همین بود.»
* «از کی شما زمامداران رعیت و فرماندهان امت بوده‌اید؟ نه پیشینه‌ای در دین دارید و نه شرفی مَهین از زمانِ پیشین، و پناه به خدا از گرفتاری به شقاوتِ دیرین. تو را می‌ترسانم از اینکه سرسختانه در فریب آرزوها درون باشی و در آشکارا و نهان دو گون. خواهان جنگی؟ پس مردم را به یکسو بگذار و خود رو به من آر و دو سپاه را از کشتار بزرگ معاف دار تا بدانی پردهٔ تاریک بر دلِ کدام یک از ما کشیده‌است و دیدهٔ چه کس پوشیده. منم ابوالحسن، کشندهٔ [[ابوسفیان|جد]]، دایی و برادر تو در جنگ بدر هستم. همان شمشیر امروز نیز با من است و با همان قلب با دشمن خویش رو به رو می‌شوم. بی آن که دین تازه‌ای آورده باشم یا پیامبر دیگری گزیده باشم. و این نیز واقعیت مسلّمی است که من در همان راستای روشنی هستم که شما امروزش به دلخواه وانهاده‌اید و نشان داده‌اید که انتخاب دیروزینتان [اسلام آوردن] از سرِ ناگزیری بود.»
** ''حکایات [[عبید زاکانی]]''
** ''[[علی بن ابی‌طالب]]'' ''نهج البلاغه، نامه، ۲۰''
* «از کی شما زمامداران رعیت و فرماندهان امت بوده‌اید؟ نه پیشینه‌ای در دین دارید و نه شرفی مَهین از زمانِ پیشین، و پناه به خدا از گرفتاری به شقاوتِ دیرین. تو را می‌ترسانم از اینکه سرسختانه در فریب آرزوها درون باشی و در آشکارا و نهان دو گون. خواهان جنگی؟ پس مردم را به یکسو بگذار و خود رو به من آر و دو سپاه را از کشتار بزرگ معاف دار تا بدانی پردهٔ تاریک بر دلِ کدام یک از ما کشیده‌است و دیدهٔ چه کس پوشیده. منم ابوالحسن، کشندهٔ [[ابوسفیان|جد]]، دایی و برادر تو در جنگ بدر هستم. همان شمشیر امروز نیز با من است و با همان قلب با دشمن خویش رو به رو می‌شوم. بی آن که دین تازه‌ای آورده باشم یا پیامبر دیگری گزیده باشم.باشم؛ و این نیز واقعیت مسلّمی است که من در همان راستای روشنی هستم که شما امروزش به دلخواه وانهاده‌اید و نشان داده‌اید که انتخاب دیروزینتان [اسلام آوردن] از سرِ ناگزیری بود.»
** ''[[علی بن ابی‌طالب]]'' ''نهج البلاغه، نامه، ۲۰''
* «به خدا سوگند، [[معاویه]] زیرکتر از من نیست، لیکن شیوه او پیمان‌شکنی و گنهکاری است. اگر پیمان‌شکنی ناخوشایند نمی‌نمود، زیرکتر از من کس نبود، اما هر پیمان‌شکنی به گناه بر انگیزاند، و هر چه به گناه بر انگیزاند دل را تاریک گرداند. روز رستاخیز پیمان‌شکن را درفشی است افراخته و او بدان درفش شناخته. به خدا، مرا با فریب غافلگیر نتوانند کرد و با سختگیری ناتوانم نتوانند شمرد.»
** ''[[علی بن ابی‌طالب]]'' ''نهج البلاغه، خطبه‌ها، ۲۰۰''
* «[[معاویه]] گروهی نادان را به دنبال خود می‌کشاند و حقیقت را از آنان می‌پوشاند. کورکورانه پی او می‌تازند تا خود را به کامِ مرگ در اندازنددراندازند...»
** ''[[علی بن ابی‌طالب]]'' ''نهج البلاغه، خطبه‌ها، ۵۱''
 
== پیوند به بیرون ==
[[رده:خلفا]]
[[رده:خلفای اموی]]
[[رده:شاعران عرب]]
 
{{ویکی‌پدیا}}
{{ناتمام}}