'''[[w:ریریموند داگلس بردبری|ری بردبری]]'''، نویسندهٔ داستانهایداستانهای علمی-تخیلی و شاعرفیلمنامه. زادروز: (۲۲ اوت ۱۹۲۰) در واوکین ایلینویز آمریکاییاست.
== دارای منبع ==
* «از بلندای صخره به ژرفنای پرواز کن! در بین را بالهایت را بساز!»
* «ازدواج انسان را پیر و خانهنشین میکند، وقتیکه هنوز جوان است.»
* «دنیای دیگری را در ذهن خویش بیافرین و آنرا برای زندگی خود زیباتر بساز.»
* «زندگی مانند زیرپوش است، روزی دوبار باید عوض کنی.»
* «کار من اینست که تو را به دام عشق درافکنم.»
* «همتاسازی چرا، وقتیکه میتوانی در بستر بچه درست کنی؟»
== منسوب ==
*دربارهٔتلویزیون: «آه از این تصویرنما! این هیولای پُرنیرنگ حیلتباز، [[مدوزا (اساطیر یونان)|مدوزایی]] که هر شب کرور کرور انفاسِ خیره به خود را بهتزده سنگ میکند. [[سیرن (اساطیر یونان)|سیرنی]] که شیرین میخواندت به هوشبر نغمهای، و دلپذیرند آن بیشمار وعدههایش، لیک در انجام بس ناچیز است دادهاش».
*دربارهٔعلمی-تخیلی: «هر چه که به ذهنت میآيد تخيل و هر چه انجام میدهی علم است. تمام تاريخ بشر چيزی جز داستانی علمی-تخيلی نيست».
*دربارهٔسانسور: «برای سوزاندن یک کتاب بیش از یک راه وجود دارد...برای نابود کردن یک فرهنگ نیازی نیست کتابها را سوزاند. کافیست کاری کنید مردم آنها را نخوانند...هر اقلیتی فکر میکند حق دارد، اجازه دارد، وظیفه دارد (روی هر چه نمیپسندد) نفت بریزد و کبریت بکشد. هر ویراستار ابلهی که خود را منبع شوربای ادبیات بیمایهٔ امروز میپندارد، گیوتیناش را آماده میکند و میخواهد سر هر نویسندهای که جرات کند کمی بلندتر از زمزمه سخن بگوید یا چیزی بالاتر از لالایی بنویسد را از تن جدا کند...من به تازگی فهمیدم که چند ویراستار کیوبیکنشین در انتشارات بالانتین، از ترس آلودهشدن جوانان، ذره ذره، هفتاد و پنج قسمت مختلف کتاب فارنهایت ۴۵۱ را سانسور کردهاند. چند دانشجو که این داستان، که به پدیدهٔ سانسور و کتابسوزان در آینده میپردازد را خوانده بودند، برای من نامه نوشتند و مرا از این طنز بدیع با خبر کردند...»