تهران: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏گفتاوردها: ابرابزار
←‏گفتاوردها: ابرابزار
خط ۱۳۰:
}}
== گفتاوردها ==
<small>کلمهٔ «تهران» در ادبیّات سیاست خارجی دولت‌ها، به عنوان نماد دولت ایران شمرده می‌شود.</small>{{سخ}}
<small>خطوط پررنگ، متنی است که در زیر تصاویر بکاررفته است.</small>
* «شهر تهران هویت یکپارچه‌ای ندارد که بشود آن را تعریف کرد. در واقع تهران کلانشهری است که درآن همه خرده فرهنگ‌ها و اقلیت‌ها با هویت‌های مستقل و حتی شیوه‌های زیستی مستقل خودشان زندگی می‌کنند. به همین خاطر تنها کسی می‌تواند این شهر را به درستی بشناسد و بنویسد که این چندپارگی و هویت منتشر را به درستی شناخته باشد.»
خط ۳۰۶:
** ''[[عبدالرضا زکایی‏]]''<ref>http://www.sharghdaily.ir/News/71290/معماری-آشفته-تهران</ref>
* «شیک‌پوش‌ترین و منظم‌ترین دختر و پسرهای دنیا در همین تهران هستند... واقعاً دخترهای ما با اینکه محدودیت دارند ولی شیک‌پوشی آن‌ها حتی کمتر در اروپا دیده می‌شود.»
** ''[[زهرا اشراقی]]'' <ref>http://persian.aawsat.com/2013/10/article5653</ref>
* «مردم ما خود را مالک شهرشان نمی‌دانند. اگر مردم خودشان را حتی جزیی از این شهر می‌دیدند، دیگر لازم نبود که شهرداری برای نریختن زباله در خیابان اینهمه تبلیغ کند و بگوید شهر ما خانه ماست.»
** ''[[محمد حسینی (نویسنده)|محمّد حسینی]]''<ref>http://dastanetehran.dastanmag.com/entries/855</ref>
* «در شهر تهران همواره یکی از دغدغه‌های اصلی ما مسئله فرهنگ و هنر بوده است... متأسفانه بناهای تاریخی که پس از ثبت و مرمت خوب نگهداری نمی‌شوند، زیاد هستند که باید نگهدارندگان آن‌ها معرفی شوند تا مردم بدانند چه افرادی از شناسنامه فرهنگی و تاریخی شهرشان خوب نگهداری نمی‌کنند.»
** ''[[احمد حکیمی‌پور]]''<ref>http://www.mehrnews.com/news/3771507/چهارراه-ولیعصر-استراتژیک-ترین-نقطه-شهر-تهران-جای-خالی-پارکینگ</ref>
* «بناهایی تاریخی هویت، فرهنگ و نماد تاریخ و تمدن اسلامی و از سرمایه‌های بزرگ ملی ماست... یکی از این نمونه‌ها مدرسه دارالفنون است که نماد و توسعه و ورود ایران به دوران جدید و تمدن علم و دانش است.»
** ''[[احمد حکیمی‌پور]]''<ref>http://www.mehrnews.com/news/3771507/چهارراه-ولیعصر-استراتژیک-ترین-نقطه-شهر-تهران-جای-خالی-پارکینگ</ref>
-----
* «چه کسی می‌گوید تهران بی‌هویت است؟ این پایتخت عریض و طویل، بی‌بهره از هرگونه نشانهٔ اختصاصی و منحصربه‌فرد، ابرشهری بی‌شکل و بی‌شناسنامه است؟ هویت تهران امروز، در همین نشانه‌های گریزان باقیمانده از تخریب و تغییر و بازسازی، شکل نمی‌گیرد؟ تهران امروز از نایلون‌های رنگی زشتی شکل می‌گیرد که سعی دارند هر چیز (به‌زعم خود) زشتی را بپوشانند و مخفی نگه دارند؛ از همین کیسه‌های یک‌شکل پرشده از گچ و سیمان، و تل خاک و آجر و ساختمان‌هایی که هر روز برای تبدیل شدن، به شکلی نو، تخریب می‌شوند و بخشی از هویت گذشتهٔ ما را نیز همراه خود از بین می‌برند. تهران، اتفاقاً، هویتش را در از میان برداشتن هویت ما، در ویران ساختن هر چه در گذشتهٔ دور و نزدیک به آن وصل شده‌ایم، می‌جوید. تهران اتفاقاً هویتش را در مخفی نگه داشتن چیزها می‌جوید، هویتی که بی‌رحم است و این سانتی‌مانتال‌بازی‌ها و احساسات رمانتیک آبکی را خوش ندارد.»