تهران: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Mr.Iran (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
←‏گفتاوردها: ابرابزار
خط ۱۵۴:
* «تهران ما هم از معدود شهرهایی است که در کنار خود کوهی با این همه زیبایی و طراوت دارد، اما چند درصد ساخت‌وسازهای شهری در تهران با این دید ساخته شده‌اند، جدای از ساختمان‌هایی که در شمال تهران و با تصرف کوه و کوهپایه‌ها، ساخته می‌شوند و طبعاً چنین دیدگاهی را ندارند، عموماً در فعالیت‌های عمرانی شهری، احترام به کوه، درخت، نور، آب، خاک، باد و خلاصه طبیعت، اصلی فراموش شده است و عموماً با سازه‌هایی روبه‌رو می‌شویم که شهروندان را آزار می‌دهد.»
** ''[[احمد مسجدجامعی]]''<ref>http://www.sharghdaily.ir/News/70259/تهران-انضباط-ندارد</ref>
* «شهر تهران خفقان گرفته بود، هیچ‌کس نفسش در نمی‌آمد؛درنمی‌آمد؛ همه ازهم می‌ترسیدند، خانواده‌ها از کسان‌شان می‌ترسیدند بچه‌ها از معلمین‌شان، معلمین از فراش‌ها، و فراش‌ها از سلمانی و دلاک؛ همه از خودشان می‌ترسیدند، از سایه‌شان باک داشتند. همه‌جا، در خانه، در اداره، در مسجد، پشت ترازو، در مدرسه و در دانشگاه و در حمام مأمورین آگاهی را دنبال خودشان می‌دانستند. در سینما، موقع نواختن سرود شاهنشاهی همه به‌دور و بر خودشان می‌نگریستند، مبادا دیوانه یا از جان گذشته‌ای بر نخیزدبرنخیزد و موجب گرفتاری و دردسر همه را فراهم کند. سکوت مرگ‌آسایی در تمام کشور حکم‌فرما بود. همه خود را راضی قلمداد می‌کردند. روزنامه‌ها جز مدح دیکتاتور چیزی نداشتند بنویسند. مردم تشنه خبر بودند و پنهانی دروغ‌های شاخدار پخش می‌کردند. کی جرأت داشت علنآ بگوید که فلان چیز بد است مگر ممکن می‌شد در کشور شاهنشاهی چیزی بد باشد. اندوه و بیحالی و بدگمانی و یأسِ مردم در بازار و خیابان هم به‌چشم می‌زد مردم واهمه داشتند از این‌که در خیابان‌ها دور و برشان را نگاه کنند مبادا مورد سوظن قرار گیرند. خیابان‌های شهر تهران را آفتاب سوزانی غیرقابل تحمل کرده بود.»
** ''[[بزرگ علوی]]'' ''در «چشم‌هایش»؛ دربارهٔ متفقین در تهران، ۱۹۴۳ م / ۱۳۲۲ ش''
* «چه کسی گفته تهران شهر است؟ آیا به صرف بودن چند خیابان و آسمان‌خراش و ماشین می‌توانیم به جایی بگوییم شهر؟ آن هم یک شهر قرن بیست‌ویکمی؟ چشمتان را ببندید و میدان‌هایی را که جوان‌ها در آن حلق‌آویز شده‌اند در نظر بیاورید. واقعاً شما به تهران می‌گویید شهر؟»
خط ۲۳۵:
* «شهریست پر از همهمه و قالاقیل/بهتان و دروغ و غیبت و فحش سبیل//خسته‌ایم از این همهمه‌ای گوش امان/مُردیم ازین زندگی ای مرگ دخیل.»
** ''[[محمدتقی بهار]]''<ref>http://ganjoor.net/bahar/robaeebk/sh43/</ref>
* «ما ۱۰ هزار ولگرد، رهاشده، بیمار، مهجور و... در سطح [[تهران]] داریم. زن و مرد در حال مصرف هستند. این می‌تواند انتقال فرهنگ بد باشد. جایی به نام پایتخت جمهوری اسلامی ایران مورد بازدید میهمانان خارجی شامل سفرا و هیئت‌ها قرار می‌گیرد و می‌آیند می‌بینند.»
** ''[[انوشیروان محسنی بندپی]]''<ref>http://www.sharghdaily.ir/News/67908/10-هزار-ولگرد،-رهاشده،-بیمار-و-در-سطح-تهران-داریم</ref>
* «عمر مفید بعضی از ساختمان‌های تهران کوتاه باشد ولی پنجاه سال پیش این‌طور نبود. ساختمان‌های قرص و محکم ـ به‌ویژه در محلات اعیان‌نشین ـ کلنگی می‌شوند تا با تخریب آنها ساختمان‌هایی مطابق آخرین مد روز ساخته شود... این کوتاه‌مدت بودن جامعه است که کلنگی بود ساختمان‌ها را ممکن می‌سازد. مسئله خیلی گسترده‌تر از کلنگی کردن ساختمان‌ها توسط افراد و بساز و بفروش‌ها است. شما اگر به یک قرن گذشته توجه کنید، می‌بینید چه تخریب عظیمی از آثار تاریخی در تهران و شهرهای دیگر و حتی گاهی روستاها صورت گرفت، بی‌آنکه کسی سؤال کند و اجازه‌ای بخواهد. به عنوان نمونه در سال ۱۳۲۵ ساختمان بزرگ تکیه دولت را که قرص و محکم سر جایش بود با کلنگ ویران کردند.
خط ۲۷۳:
* «... ما نمی‌توانیم شیئی مثل اتومیبل را در تهران نادیده بگیریم، چون هویت تهران به آن وصل است. دو ویژگی ترافیک و آلودگی تهران حاصل حضور اتومبیل در تهران است...»
** ''[[عباس کاظمی]]''<ref>http://www.sharghdaily.ir/News/69344/سر-بریدن-گوسفند-در-آپارتمان</ref>
* «شهرهای ریز و درشت کشور هم به راه [[تهران]] رفته و می‌روند و در کنار بدل‌شدن به کارگاه بسیار پرسروصدای ساختمانی و تواناسازی سازندگان به هرکاری که مایلند انجام دهند، هجوم و ریشه‌کن‌کردن بافت تاریخی و باقیمانده نشانه‌هایی از تاریخ شهرها و هویت و شناسنامه آنها را در دستور دارند.»
** ''[[پرویز پیران]]''<ref>http://www.sharghdaily.ir/Vijeh/4307/تهران-در-مقام-یک-کارگاه-ساختمانی-بزرگ</ref>
* «کوششی درخور توجه برای زیباسازی و فضای سبز تزئینی به عمل آمده که باوجود انتقادهای اهل فن، چهره ظاهری لبه‌های اصلی تهران و برخی شهرها را از اساس دگرگون کرده. این تحولات، بینندگانی را که برای اولین‌بار یا بعد از سال‌ها به تهران، اصفهان و برخی دیگر از شهرها وارد می‌شوند، به تحسین وامی‌دارد.»
خط ۲۹۱:
* «ثابت شده است انسان نیاز به رابطه نزدیک با طبیعت دارد. معضل آلودگی‌های هوا، آب و خاک باید حل شود اما کافی نیست تا شهری پایدار به‌وجود آید.
:در آینده شهرسازی باید روش‌هایی جدید اتخاذ کنیم تا طبیعت وارد شهرهایمان شود، زیرا سلامت روان انسان در شهرهای استرس‌زا، مدیون حضور در مناظر طبیعی است. یک‌روز حضور در طبیعت ضامن شش‌روز بدون استرس است. از این‌روست که [[تهرانی‌ها]]، هفته‌ای یک‌بار به کوه می‌روند. شهرهایی که موفق می‌شوند طبیعت را به درون خود بگنجانند، شهرهای «بیوفیلیک» یا زیست‌دوست هستند. برای تهران نیز هنوز این امید وجود دارد که به شهری بیوفیلیک تبدیل شود.»
** ''[[نادر اردلان]]'' <ref>http://www.sharghdaily.ir/News/33772/دل‌نگرانی‌های-نادر-اردلان-برای-شهر-تهران</ref>
* «پررونق‌ترین کسب‌وکار در تهران و کلانشهرهای دیگر خاک پاک، ساخت‌وساز است. به عبارت بهتر بالابردن برج‌های مسکونی و تجاری به سوی آسمانی که هوای آلوده چشم آبی‌رنگش را مکدر کرده و خراش‌دادن ساختمان‌های عمودی مشبک، دل و جانش را زخمی می‌کند. نه! این سازندگی نه، ویرانگری است.»
** '' [[ سیروس ابراهیم‌زاده‏]]''<ref>http://www.sharghdaily.ir/News/35506/کوچه‌باغ‌های-تیرآهن-در-خیابان-خاطره‌ها</ref>
* «اگر به همین منوال پیش برود اصلاً خیابان و کوچه‌ای برای تردد و هوایی برای تنفس باقی خواهد ماند؟ گلزارها و سبزستان‌ها را در هم کوبیدید، خانه‌های آباد را ویران کردید، خیابان‌های بسیار درخت خلوت را از دود و گرد و غبار و هوای آلوده رفت‌وآمدهای زیگزاگ شتابزده انباشتید، حتی تصویر کوچه‌باغ‌های خاطرات زیبای ما را از یادمان زدودید...»
** '' [[ سیروس ابراهیم‌زاده‏]]''<ref>http://www.sharghdaily.ir/News/35506/کوچه‌باغ‌های-تیرآهن-در-خیابان-خاطره‌ها</ref>
* «شهر را می‌فروشند تا آسمان‌خراش بسازند.»
** ''[[عبدالرضا زکایی‏]]''<ref>http://www.sharghdaily.ir/News/71290/معماری-آشفته-تهران</ref>
خط ۳۰۵:
* «در تمام کشورها مسائلی که مربوط به مردم و حق‌الناس است، حفظ و حراست می‌شود. یک بنا حجمی دارد و در یک فضایی ساخته می‌شود. آن فضا هم جزء معماری است. وقتی فضا خراب می‌شود یعنی دست‌وپای معماری را زده و به حقوق مردم هم تجاوز کرده‌اید. این یعنی خارج از معماری اسلامی.»
** ''[[عبدالرضا زکایی‏]]''<ref>http://www.sharghdaily.ir/News/71290/معماری-آشفته-تهران</ref>
* «شیک‌پوش‌ترین و منظم‌ترین دختر و پسرهای دنیا در همین تهران هستند... واقعاً دخترهای ما با اینکه محدودیت دارند ولی شیک‌پوشی آن‌ها حتی کمتر در اروپا دیده می‌شود.»
** ''[[زهرا اشراقی]]'' <ref>http://persian.aawsat.com/2013/10/article5653</ref>
-----
* «چه کسی می‌گوید تهران بی‌هویت است؟ این پایتخت عریض و طویل، بی‌بهره از هرگونه نشانهٔ اختصاصی و منحصربه‌فرد، ابرشهری بی‌شکل و بی‌شناسنامه است؟ هویت تهران امروز، در همین نشانه‌های گریزان باقیمانده از تخریب و تغییر و بازسازی، شکل نمی‌گیرد؟ تهران امروز از نایلون‌های رنگی زشتی شکل می‌گیرد که سعی دارند هر چیز (به‌زعم خود) زشتی را بپوشانند و مخفی نگه دارند؛ از همین کیسه‌های یک‌شکل پرشده از گچ و سیمان، و تل خاک و آجر و ساختمان‌هایی که هر روز برای تبدیل شدن، به شکلی نو، تخریب می‌شوند و بخشی از هویت گذشتهٔ ما را نیز همراه خود از بین می‌برند. تهران، اتفاقاً، هویتش را در از میان برداشتن هویت ما، در ویران ساختن هر چه در گذشتهٔ دور و نزدیک به آن وصل شده‌ایم، می‌جوید. تهران اتفاقاً هویتش را در مخفی نگه داشتن چیزها می‌جوید، هویتی که بی‌رحم است و این سانتی‌مانتال‌بازی‌ها و احساسات رمانتیک آبکی را خوش ندارد.»
سطر ۳۲۷ ⟵ ۳۲۹:
{{ب|از توست هر حماسه|ای شهر خوب تهران}}
{{ب|'''تهران''' شب از تو دور است|'''تهران''' همیشه نور است}}
{{ب|'''تهران''' و کوچه هایش|یاد آوریادآور غرور است}}
{{ب|آرامتر ز دریا|مواجتر ز طوفان}}
{{ب|شهری به نام ایران|قلبی به اسم '''تهران'''}}
{{ب|ای از تبار البرز|ای زادهٔ دماوند}}
{{ب|در کوچه کوچه هایت|مردان همیشه مردند}}
{{ب|آن شب که طوفان در گرفتدرگرفت|شه نامه هم افسانه بود}}
{{ب|وقتی که پیر شهر ما|شعر شهادت را سرود}}
{{ب|ای قلب سرخ ایران|ای عرصهٔ دلیران}}
{{ب|ای جایگاه هستی|ای شهر خوب تهران}}
{{ب|تهران شب از تو دور است|تهران همیشه نور است}}
{{ب|تهران و کوچه هایش|یاد آوریادآور غرور است}}
{{ب|--شاعر:؟، خواننده: امیر کریمی<ref>http://www.youtube.com/watch?v=UhW_dLz9bV4</ref>|}}
{{پایان شعر}}
 
 
== کتاب «طهران قدیم» ==