جلال آل احمد: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷:
:همچنان که آن بار در خدمتتان به عرض رساندم، فقیر گوش به زنگ هر امر و فرمانی است که از دستش بر آید. دیده شد که گاهی اعلامیهها و نشریاتی به اسم و عنوان حضرات درمیآید که شایستگی و وقار نداشت.
:نشانی فقیر را هم حضرت «صدر» میداند و هم اینجا مینویسم: تجریش آخر کوچهٔ فردوسی.»
== دربارهٔ او ==
* «آلاحمد... آدم صادقی بود، ولی نمیدانست چه میخواهد. در خانوادهای روحانی و متشرع به دنیا آمده بود. در نوجوانی و جوانی با اشخاصی که غیرروحانی و حتی ضدروحانی بودند مأنوس بود. در تمام عمرش میان این دو قطب در نوسان و تلاطم بود. گاهی دیندار بود، گاهی لائیک، ولی هیچ وقت ضددین نبود. یک روز که با هم به دفتر مجله ''مهرگان'' رفته بودیم، یک جلد کتاب عهد عتیق در دستش بود. در تمام عمر دغدغه دین در دلش بود.»
** ''[[فتحالله مجتبایی]]''، ۱۳۹۴<ref name="حسرت کتابهای نخوانده را دارم">سایرمحمدی، «حسرت کتابهای نخوانده را دارم: گفت وگو با استاد فتحالله مجتبایی، مرد ماندگار فرهنگ»، روزنامه ایران، شمارهٔ ۵۹۷۵، ۲۱ تیر ۱۳۹۴، صفحهٔ ۷.</ref>
* «گاهی به کافه نادری میرفتیم، بعد برای ادامه حرفها گاهی هم به دارالوکاله یکی از دوستان که آن هم در خیابان نادری بود میرفتیم. چند نفری از شعرا و نویسندهها میآمدند شعر میخواندند. جلال هم میآمد ولی هیچ وقت چیزی نمیخواند.»
** ''[[فتحالله مجتبایی]]''، ۱۳۹۴<ref name="حسرت کتابهای نخوانده را دارم" />
== منابع ==
|