ابوحامد غزالی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Inshushinak (بحث | مشارکتها) |
Inshushinak (بحث | مشارکتها) جز ←گفتاوردها: ابرابزار |
||
خط ۷:
=== [[w:المنقذ من الضلال|رهایییافته از گمراهی]] ===
* «بدانید که اختلاف مردم در ادیان و مِلَل و سپس اختلاف اُمَم در اقوام و مذاهب، با آن همه تفاوت و تَبایُن که در میان طُرَق و مسالک آنها وجود دارد، دریاییست عمیق و بیپایان که جز دستهٔ کمی، جویندگانِ بسیاری در آن غرق شدهاند.»<ref name="اعترافات غزالی">اعترافات غزالی ترجمهٔ کتاب المنقذ من
* «تشنگیِ ادراکِ حقایق و عشق به تحقق با نهادِ من سرشته و از آغازِ جوانی با من همراه بود از دیرباز به دریافتِ حقیقتِ هرچیزی تشنه بودم، این تشنگی اختیار من نبود بلکه غریزی و فطری بود که خداوند متعال جبلی من قرار داده بود، تا اینکه
* «جویندگان حقیقت را در چهار طائفه منحصر یافتم: [[w:کلام|متکلّمین]]: و ایشان کسانی هستند که خود را اهلِ رأی و نظر میدانند. [[w: باطنیه|باطنیّه]]: که خود را اهلِ تعلیم میپردازند و مدّعیِّ اقتباس علم از امام معصوم میباشند. [[w: فیلسوف|فلاسفه]]: که خود را اهل منطق و برهان میدانند. [[w: تصوف|صوفیّه]]: که مدّعیِّ کشف و شهود و تقرّب بحضرت حق میباشند.»<ref name="اعترافات غزالی">اعترافات غزالی ترجمهٔ کتاب المنقذ من
* «روش استدلال متکلمان آن است که مُسلّماتِ خصم را اعم از تقلید یا اجماع یا قرآن و اخبار بگیرند و بهنقض و ابرام بپردازند، استخراجِ تناقضاتِ دشمن و تسلیم نمودن آنان به لوازم مُسلماتِ خود اساسِ اصولِ استدلالِ کلامییست و این نوع استدلال، برای من که جز ضروریاتِ عقلی چیزی را مسلّم نداشتم، دردی دوا نمیکرد و برای آنچه که من میخواستم کافی نبود.»<ref name="اعترافات غزالی">اعترافات غزالی ترجمهٔ کتاب المنقذ من
* «دهریان طایفهای از پیروان فلاسفهاند که منکرِ صانع و آفریدگار دانا و توانا برای عالَم بوده و چنین پنداشتهاند که آفریدگار و بهخودیِّ خود، پدید آمده و همیشه حیوان از نطفه و نطفه از حیوان پیدا شدهاست، جهان اینگونه بوده و تا ابد همینگونه خواهد بود، این گروه گمراهان و [[w: زندیق|زندیقان]]اند.»<ref name="اعترافات غزالی">اعترافات غزالی ترجمهٔ کتاب المنقذ من
* «[[ارسطو]] عقاید [[افلاطون]] و دیگر فلاسفهٔ الاهی را که پیش از او میزیستند رد کرد و در اینکار کوشش بسیار نمود تا آنجا که از قیود فکریِّ همهٔ آنان خود را وارهانید، با این وجود پارهای از رذائل کفر و الحاد و بقایایِ گمراهی و زندقهٔ آنان را حفظ کرد و نتوانست از آنها چشم پوشد و بهیک سو گذارد بنابراین واجب است که او و شیعیان او را از متفلسفان اسلام مانند [[ابن سینا]] و [[فارابی]] و امثال آنها را تکفیر نمود و مورد نکوهش قرار داد. زیرا هیچکدام از متفلسفین اسلامی مانند این دو مرد افکار ارسطو را نقل و ترویج نکردهاند و آنچه که دیگران نقل کردهاند چون درهم و برهم است کسی از آنها چیزی درک نمیکند و قابل نقض و ابرام نیست و آنچه که ما توسط گفتههای این دو مرد از فلسفهٔ ارسطو دریاقتهایم منحصر در سه قسم است قسمی از آن را باید مورد تکفیر قرار داد قسم دیگر را باید بدعت شمرد و انکار قسمِ سوم را نباید لازم دانست.»<ref name="اعترافات غزالی">اعترافات غزالی ترجمهٔ کتاب المنقذ من
== جستارهای وابسته ==
* [[فخر رازی]]
|