محسن هشترودی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ابرابزار، اصلاح سجاوندی
خط ۲:
 
== گفتاوردها ==
* «زبان علمی یا آن چیزی که به گفتار معروف است، جمله‌ای است که صاحب محتوی باشد در نتیجه صاحب معنی است. هر جمله‌ای یا غلط است یا صحیح. برای اینکه بفهمیم که آن جمله‌ای که به‌کار می‌بریم صحیح است یا غلط تجربه می‌کنیم. این تجربه را معنای آن جمله می‌گویند. اگر برای جمله‌ای چنین تجربه‌ای وجود نداشت آن جلهجمله بی‌معنی است.»<ref name="تاریخ علم و فلسفه علم">[http://www.mo-ha.com/wp-content/uploads/2014/07/متن-آخرین-سخنرانی-محسن-هشترودی.pdf تاریخ علم و فلسفه علم - محسن هشترودی - دانشگاه ملّی(۱۳۵۵/۰۲/۲۹)]</ref>
* «زبان علمی زبانی علامتی و نشانه‌ای است که در ریاضیات و فیزیک اوج می‌گیرد و تمام علائم ظاهر را که در جهانِ بی‌روح وجود دارد در تجربه‌ها و پدیده‌ها به علامات منجّز تبدیل می‌کند.»<ref name="تاریخ علم و فلسفه علم">[http://www.mo-ha.com/wp-content/uploads/2014/07/متن-آخرین-سخنرانی-محسن-هشترودی.pdf تاریخ علم و فلسفه علم - محسن هشترودی - دانشگاه ملّی(۱۳۵۵/۰۲/۲۹)]</ref>
* «قبلاً هم گفته بودم که یک قرن دیگر دوباره تعلیمات دانشگاهی برمی‌گردد به ۷۰۰ سال پیش و طوری خواهد شد که همهٔ رشته‌ها در همه‌جا تدریس شود. دیگر لیسانس ریاضی و فیزیک و شیمی وجود نخواهد داشت، فقط لیسانس [[w:علوم|علوم]] خواهد بود و خواهید دید در زمان حیات شما در قرن ۲۱ این امر شروع خواهد شد. برنامه‌ها هم طوری خواهد بود که در دوسال تدریس شود برای اینکه تمام سمعی-بصری می‌شود و حاجت به دست نمی‌افتد و چشم هم چندان خسته نمی‌شود.»<ref name="تاریخ علم و فلسفه علم">[http://www.mo-ha.com/wp-content/uploads/2014/07/متن-آخرین-سخنرانی-محسن-هشترودی.pdf تاریخ علم و فلسفه علم - محسن هشترودی - دانشگاه ملّی(۱۳۵۵/۰۲/۲۹)]</ref>
خط ۳۰:
{{ب|چشم جان باید که بیند حال دل|گوش دیگر بشنود اقوال دل}}
{{ب|گفتن راز درون از لب چه سود|گفتن این رازها غم می‌فزود}}
{{ب|کشتن دل در خیال اسرار ماست|وآنکه این معنی بداند یار ماست}}<ref>سایه‌ها، محسن هشترودی، چاپ کاویان، خردادماه 1335</ref>
<ref>سایه‌ها، محسن هشترودی، چاپ کاویان، خردادماه 1335</ref>
{{پایان شعر}}
* «رهرو ز انتظار ماند و دررنجِ انتظار/ بیهوده دیدگانِ سیه می‌کند سپید»
سطر ۴۱ ⟵ ۴۰:
* «وقتی دکتر هشترودی به ایران آمد ما صد نفر دیپلمه ریاضی بیشتر نداشتیم، اما او بنیانگذار انجمن ریاضی کشور است و من لازم است اشاره کنم که اگر دانش و علم هر انسانی را حجم یک استوانه درنظر بگیریم دراین صورت هرچقدر سطح مقطع این استوانه کوچک شود اجباراً ارتفاع آن زیاد خواهد شد مانند یک قلم خودکار، یک میله یا یک موی بلند. افرادی هستند که درآکادمیهای علمی دنیا می‌روند و اختراعات و اکتشافاتی می‌کنند؛ این افراد کسانی هستند که درواقع دانش خودشان را به این صورت به اوج می‌رسانند؛ ولی دانشمندان دیگری هم در جامعه وجود دارند که سطح مقطع این استوانه خود را بسیار گسترده می‌گیرند و ارتفاع را پایین می‌آورند یعنی مانند یک صفحه نازک گرامافون دیسک. دکتر هشترودی این کار را کرد؛ او ارتفاع خودش را پایین آورد و خودرا وقف جوانان این کشور نمود؛ با سخنرانیهایی که داشت و با تشکیل محافل علمی سعی کرد ما جوانان آن روز را آموزش دهد تا بتوانیم پایمان را روی دوش ایشان بگذاریم و حالا استادان و دانشگاهیانی شویم که در سطح کشور می‌بینید.»<ref name="بنیاد محسن هشترودی">[http://www.mo-ha.com/محسن-هشترودی/خاطره-یک-دانشجوی-سابق-دکتر-هشترودی/ بنیاد محسن هشترودی - رادیو تهران]</ref>
** [[w:امیدعلی شهنی کرم‌زاده|امیدعلی شهنی کرم‌زاده]]
* «شاگردان استاد بهتر از هر کس می‌دانند که درس استاد هشترودی شاید تنها مورد درس غیرکلاسیکغیر کلاسیک و اساساً تحقیقی بود که در تمامی سال‌ها در دانشگاه تهران و بالطبع در ایران درس داده شده است. به خوبی به نابسامانی علم نیز مطلع بود که در خدمت تکنولوژی از مسیر انسانی خود منحرف شده است. اضطراب ناآگاه بشر از این آلودگی در ذهن فعال وی آگاهانه رشد کرده و همه دیگر مسائل فکری اش را تحت الشعاع قرار داده در سخنرانی‌ها و صحبت‌های خصوصی اش همواره از این اضطراب سخن می‌گفت.»<ref name="فرهاد قابوسی">[http://asre-nou.net/php/view.php?objnr=3600 به یاد استاد محسن هشترودی، فرهاد قابوسی، عصر نو]</ref>
* «هشترودی نیز در این چند سال اخیر چشم امیدش به جوانان بود و همیشه از افکار و عقاید آنان دفاع می‌کرد. چندین بار در سخنرانی‌هایش گفت: " اگر ممکن بود می‌گفتم تا مرا در همین دانشگاه دفن کنید تا جوانان از روی خاک من بگذرند ". استادم هشترودی، جزء معدود " نوابغ شفاهی" بود که گفتارش جوهر جهان بینی و دانش گسترده اش بود. درک ارتباط اساسی بین گفته‌هایش و ریشه یابی علمی سخنانش مگر با اطلاعات اساسی در زمینه فلسفه و تاریخ علوم مشکل می‌نمود. چرا که علمش محدود به درهای بسته دانشگاه و ریاضیات نمی‌شد. چه استاد قبل از تحصیل ریاضی ابتدا تحصیل فلسفه اسلامی و بعد طب نیز کرده بود. در دانشگاه پاریس از شاگردان برجسته [[w:الی کارتان|الی کارتان]] هندسه دان بزرگ قرن بیستم بود و پس از رسیدن به استادی مورد احترام بسیاری از ریاضیدانان بوده است. بیاد دارم که در کنگره مسائل ریاضی " انتگرال‌های فاینمن " که در اواخر ماه مه سال ۱۹۷۸ برگزار شد، از آندره لیشنروویچ ریاضیدان برجسته فرانسوی نظرش را در مورد هشترودی پرسیدم. بعد از اظهار علاقه به اطلاع از او و کارهای اخیرش، با قاطعیت پاسخ داد که: " او هندسه داناندان خوبی بود". از [[w:محمد باقر هوشیار|محمد باقرمحمدباقر هوشیار]] استاد فلسفه دانشگاه تهران نیز روایت می‌کنند که: "اگر در کفه‌ای از ترازو هشترودی و در کفه‌ای دیگر همه استادان دانشکده علوم و دانشکده ادبیات را قرار بدهیم، کفه استاد سنگینی می‌کند".»<ref name="فرهاد قابوسی">[http://asre-nou.net/php/view.php?objnr=3600 به یاد استاد محسن هشترودی، فرهاد قابوسی، عصر نو]</ref>
** فرهاد قابوسی
* «صدای هشترودی رساترین صدای تبلیغ علم و ریاضیات در زمانی بود که علم جدید در این مملکت هیچ پایگاهی نداشت. شاید بتوان گفت که هر فرد نسل ما که به دنبال ریاضیات و فیزیک بله، فیزیک هم رفت، به طور مستقیم یا غیر مستقیم زیر نفوذ هشترودی بود.»<ref>مشاهیر، ریاضی، پروفسور محسن هشترودی، [http://www.knowclub.com/paper/?p=193&cpage=1 کانون دانش]</ref>