ریچارد رورتی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۶:
* «این مدعای [[جان دیویی|دیویی]]وار، ابنای بشر را به گونه فرزندان زمان و مکان خود ترسیم میکند؛ بدون هیچگونه محدودیت یا اهمیت مابعدالطبیعی یا زیستشناختی در خصوص شکلپذیری آنها.»
** ''فلسفه و امید اجتماعی، (ص. ۵۷)''
* «بهرغم سرخوردگی نسبتاً زودرسام از [[افلاطون]]گرایی، بسیار خشنودم که همه آن سالها را صرف خواندن [[
** ''فلسفه و امید اجتماعی، (ص. ۶۴)''
* «درحالی که بسیاری از روشنفکرانی که گرایش دینی دارند، به آن چیزی میآویزند که او را «مابعدالطبیعهای فردی» مینامد، کارتر یکی از اعضای کلیسای پروتستان، [[مذهب|دین]] را به عنوان سنت عبادت گروهی تعریف میکند.»
خط ۳۶:
* «من نمیفهمم چرا رأیدهندگان آمریکایی نمیتوانند بر خودخواهیها و آزمندیهاشان فائق شوند. کاش خود من میتوانستم. کشورِ من از بیشترین قدرت و بیشترین ثروت بهره برده و از این قدرت و ثروت هرگز برای کمکردن از درد و ادبارِ انسانی استفاده نکرده است. به نظر من این یک تراژدی بزرگ است.»
** ''رورتی و دموکراسی آمریکایی، (ص. ۱۰۲) - به نقل از بیبیسی، عبدی کلانتری ''
* «مواد این آییننامه، آثار متافیزیکباوران بزرگ، کوششهایی مرسوم برای تغییرناپذیر انگاشتن و یکپارچه دیدن همهچیزند. متافیزیکباوران میکوشند معضل تعدد نمودها را حل کنند بهامید آنکه، با نگریستن از فراز بلندیها، وحدتی ناگهانی پدیدار شود؛ وحدتی که نشانه یافتن چیز واقعیای است که ورای نمودها میایستد و آنها را
** ''Contingency، Irony، and Solidarity، کمبریج/۱۹۸۹''
* «هرگاه فاجعهای مانند یازدهم سپتامبر یا وجود سلاح بیولوژیکی در عراق یا کشتار مردم در رواندا اتفاق میافتد باید وزرای امورخارجهٔ اروپا اجتماع کنند و یک موضع اروپایی اتخاذ و اختلاف نظر خود را با آمریکا اعلام نمایند. اروپا از قدرت و اعتبار خود بهره نمیگیرد و این عادت ناپسند، که [[
** ''۱۵ آوریل ۲۰۰۲ میلادی/ FAZ - Ralph Obermauer''
|