اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
'''[[w:اسلام|اسلام]]''' دینی[[دین]]ی [[یکتاپرستی|یکتاپرستانه]] و از دین‌های ابراهیمی است.
{{multiple image
| align = left
| direction = vertical
| header =
| width = 230250
 
| image1 =
خط ۱۸:
| direction = vertical
| header =
| width = 230250
 
| image1 = Quran cover.jpg
خط ۳۳:
| direction = vertical
| header =
| width = 230250
 
| image1 = Map of Islam.svg
خط ۵۲:
| direction = vertical
| header =
| width = 230250
 
| image1 = الجامع الأموي الكبير.jpg
| alt1 = Colored dice with white background
| caption1 = «که گفت که در اسلام، دین را با هنر سازگاری نیست؟ بر عکس، این هر دو با یکدیگر ملاقات می‌کنند و آن هم در [[مسجد]]. خدای اسلام - الله تعالی - نه فقط رحیم و حکیم است، بلکه جمیل هم هست، و از همین رو چنان‌که [[صوفیه]] می‌گویند، دوستدار جمال.
 
| image2 =Aya sofya.jpg
خط ۷۰:
| direction = vertical
| header =
| width = 230250
 
| image1 = Sun shines from behind.jpg
خط ۸۵:
| direction = vertical
| header =
| width = 230250
 
| image1 = PikiWiki Israel 13177 Christianity and Islam.jpg
خط ۹۶:
| direction = vertical
| header =
| width = 230250
 
| image1 = Israel-2013-Jerusalem-Temple Mount-Dome of the Rock-Detail 01.jpg
خط ۱۴۸:
* «من به اسلام ایمان دارم. من به خدا و صلح ایمان دارم.»
** ''[[محمدعلی کلی]]''<ref>http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/m/muhammadal134539.html</ref>
* «'''این امر امروزه کاملاً مشهود است که در مطرح کردن دنیای اسلام، تعداد زیادی جوامع گوناگون با بیش از یک میلیارد جمعیّت، و تعداد زیادی زبان‌های گوناگون، مثل [[عربی]]، ترکی، [[فارسی]]، و غیره که در بیش از یک سومِ کرهٔ زمین پراکنده‌اند، مورد نظرند.''' روشنفکران آکادمیک آمریکایی و انگلیسی، به صورت تقلیل گرایانه، و به نظرِ من، غیر مسئولانه، از چیزی به نام «اسلام» سخن می‌گویند. به نظر می‌رسد که آن‌ها، با بهره‌گیری از این کلمه، اسلام را موضوعی ساده تلقّی می‌کنند که می‌توان هزار و پانصد سال تاریخش را تعمیم داد، و از پیش در مورد سازش پذیری اسلام و [[دموکراسی]]، اسلام و [[حقوق بشر]]، و اسلام و پیشرفتِ گستاخانه قضاوت کرد.»
** ''[[ادوارد سعید]]''، <small>در «Representations of the intellectual:the 1993 Reith lectures» ترجمه شده به فارسی با عنوان «نقشِ روشنفکر»، فصل «در استیصال نگه داشتنِ ملّت‌ها و سنّت ها</small>
* «مبارزان مسلمان فرمان داده شدند که از کشتنِ زنان، کودکان، و سالمندان، مگر اینکه اولین حمله کنند باشد، شکنجه و بدرفتاری با زندانیان خودداری کنند؛ هشدار داده شده‌اند که به فرمان آتش‌بس سریعاً عمل کنند، به موافقت نامه‌ها احترام بگذارند. در هیچ زمانی در فقه سنتی، هر گونه تأیید و یا مشروعیت به آنچه که ما امروزه تروریسم می‌نامیم، اشاره‌ای نشده است. در واقع هیچ مدرکی دال بر استفاده از تروریسم وجود ندارد.»
خط ۲۵۲:
* «این تمدّن - باز تکرار باید کرد - نه عربی است نه هندی، نه ترکی است و نه ایرانی. اسلامی است و در عین حال جامعِ همهٔ این‌ها.»
** ''[[عبدالحسین زرین‌کوب]]'' بخش ۵<ref>«کارنامهٔ اسلام، نشر امیرکبیر، چاپ ۱۳۸۶» ص۳۲</ref>
* «'''که گفت که در اسلام، [[دین]] را با [[هنر]] سازگاری نیست؟ بر عکس، این هر دو با یکدیگر ملاقات می‌کنند و آن هم در [[مسجد]]. خدای اسلام - الله تعالی - نه فقط رحیم و حکیم است، بلکه جمیل هم هست،هست'''، و از همین رو چنان‌که [[صوفیه]] می‌گویند، دوستدار جمال. یک نظر به بعضی مساجد کهن نشان می‌دهد که این بناهای باشکوه والا که به پیشگاهِ خدا اهداء شده‌اند صرف نظر از قدس و نزهتِ معنوی که دارند از احاظِ یک مؤرخ نیز در خور آنند که گالری‌های هنر اسلامی تلّقی شوند... '''حقیقت آن است که معمارِ [[مسلمان]] در روزگاران گذشته هر زیبایی را که در اطراف خویش می‌دید اگر آن را در خورد عظلمت و جلالِ [[خدا]] می‌یافت سعی می‌کرد تا به هنگام فرصت برای آن در [[مسجد]] جایی باز کند'''.»
** ''[[عبدالحسین زرین‌کوب]]'' بخش ۲۱<ref>«کارنامهٔ اسلام، نشر امیرکبیر، چاپ ۱۳۸۶» ص۱۴۴</ref>
* «اسلام در طول تاریخ متناسب با تحولات اجتماعی تغییر کرده و باز هم تغییر خواهد کرد. خشونت‌های گروه‌های تروریستی مسلمان از یک سو، و اسلام هراسی بنیادها و رسانه‌های غربی و برخی غربیان از دیگر سو، موجب شده تا بسیاری از علمای مسلمان در کشورهای مختلف بگویند که اسلام دین خشونت نیست. کنش‌های دو نیروی افراطی تروریسم اسلام‌گرا و «صنعت اسلام هراسی» به جنبش خشونت زدایی از اسلام سرعت خواهد بخشید و نمونه دیگری از اصلاح‌پذیری اسلام را به نمایش خواهد گذارد و صدای قرآن رحمت را بلند خواهد کرد.»
خط ۲۶۲:
* «نباید فراموش کنیم تاریخ متهم کردن اسلام به خشونت سابقه‌ای طولانی دارد و درآن بقایای تعصبات موروثی دوران قرون وسطا دیده می‌شود. این تصور دارای اهداف سیاسی و اقتصادی مشخصی است و تحت پوشش تحقیقات علمی می‌خواهد دیدگاه‌های خودش را به دیگران القا کند. در این رویکرد تصویری مخدوش از اسلام و مسلمانان ارائه می‌شود.»
** ''[[احمد الطیب]]''<ref>http://gate.ahram.org.eg/NewsContent/13/70/698471/الشارع-السياسى/أخبار/شيخ-الأزهر-مصر-ليس-فيها-شيعة-وصراع-تركيا-وإيران-سي.aspx</ref>
* «من شیوهٔ چندصدایی را دوست دارم. اما توجه کنید که تمدن و مذهب یک چیز است و رمان چیز دیگری است. اسلام، قدرت و دین محوری است. با این حال اینکه شما تمدنِ چندصدایی یا اثرِ هنری چندصدایی داشته باشید مسئله دیگر است. رمان‌ها باید چندصدایی باشند و جوامع هم البته همین‌طور هستند. در واقع رمان‌ها صداهای مختلف را در جامعه تکثیر می‌کنند. جوامع مستبد می‌خواهند در رمان‌هاشان متحد و بزرگ به نظر برسند... '''در اسلام صداهای مختلفی وجود دارد. از اسلام تعبیرهای مختلفی وجود دارد.''' مثلاً اسلام سیاسی وجود دارد و همان‌طور که شما می‌دانید اسلام شیعی و اسلام سنی هست.»
** ''[[اورهان پاموک]]''<ref>http://adabiatema.com/index.php/2013-03-02-20-02-43/2015-05-07-15-05-17/1366-2015-05-19-09-18-53</ref>
* «مسلمانان معاصر هر گاه می‌خواهند درباره‌ی جنگ و صلح نظر بدهند به این صلح [ [[صلح حدیبیه]] ] رجوع می‌کنند. کلا اگر چیزی در زندگینامه سنتی محمد برای غیر مسلمانان مهم باشد همین واقعه [[صلح حدیبیه]] است... هرگاه که موضوع مناسبات بین‌المللی مطرح می‌شود، این آتش بس همواره مورد ارجاع مسلمانان قرار می‌گیرد.»