حسن باقری: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Inshushinak (بحث | مشارکتها) جز ←منابع: ابرابزار |
Inshushinak (بحث | مشارکتها) جز ابرابزار |
||
خط ۱:
'''[[w: حسن باقری|حسن باقری]]''' (
== گفتاوردها ==
▲'''حسن باقری''' ([[۵ اسفند]] [[۱۳۳۴]]، [[تهران]]، [[ایران]] - [[۹ بهمن]] [[۱۳۶۱]]، [[فکه]]) با نام واقعی ''غلامحسین افشردی'' از فرماندهان سپاه ایران در جریان ایران و عراق جنگ بود.
:... فعلاَ انقلاب ما همچون تیر زهرآگینی برای همه مستکبرین درآمدهاست و یاوری برای همه مستضعفین جهان ...
:... ما با هیچ دولت و کشوری شوخی نداریم و با تمام مستکبرین جهان هم سرجنگ داریم ودر رابه با این هدف جنگ با صدام یزید مقدمهاست ...
:... در این موقعیت زمانی ومکانی، جنگ ما جنگ اسلام و کفر است و هرلحظه مسامحه و غفلت، خیانت به :پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) و امام زمان (عج) و پشت پا زدن به خون شهداست و ملت ما باید خود را آماده هرگونه فداکاری بکند ...
:... در چنین میدان سویع و این هدف رفیع انسانی و الهی، جان دادن و مال دادن و فداکاری امری بسیار ساده و پیش پا افتادهاست و خدا کند که ما توفیق شهادت متعالی در راه اسلام با خلوص نیت را پیدا کنیم ...
:در مورد درآمدها، چیزی به آن صورت ندارم و همین بضاعت مزجاه را هم خمسش را دادهام و بقیه را هم در راه کمک رساندن به جنگجویان و سربازان اسلام با سپاه کفر خرج کنند .. د ر صورت امکان با لباس سپاه مرا دفن کنید.
::درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی
::اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان (عج)
::غلامحسن افشردی ۱۲ شب ۲۷/۷/۱۳۵۹ اهواز<ref>[http://www.bao.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=1127&Itemid=89 وصیتانامه حسن باقری ]</ref>
=== [[محسن رضایی]] ===▼
* «شهید باقری اسوهٔ حماسه و شجاعت و استعداد فوق العاده بود. ایشان از یک روحیهٔ سلحشوری و حماسی بسیار عظیمی برخوردار بود. در خطوط مقدم همیشه حاضر بود»▼
=== [[سید علی خامنهای]] ===▼
* «... تا شما اشاره کردی که حسن پاشو برو، من دیدم یک جوان لاغر اندام پاشد، بدون اینکه سر و ریشی و محاسنی داشته باشد (البته ته ریش کمی داشت). من دلم ناگهان ریخت. ▼
گفتم: حالا این بنی صدر و اینها نشستهاند این جوان چه میخواهد بگوید؟ تا آمد پای تابلو، آنتن را گرفت و شروع کرد وضعیت دشمن را منطقه به منطقه تشریح کردن که: دشمن اینجا چند تانک دارد، اینجا چه تیپ و لشکری مستقر است، آنجا خاکریز زدند، اینجا میدان مین و آنجا سیم خاردار ایجاد کردهاند. هر چه زمان میگذشت قلبم روشنتر و چهرهام بازتر میشد، مثل یک روحانی که مثلاً وقتی پسرش میخواهد منبر برود و نگران است که آیا میتواند از عهده این منبر برآید یا نه. من چنین حالی داشتم ولی هر چه بیشتر صحبت میکرد من قیافهام بازتر میشد. ▼
او در آن جلسه چنان گزارش دقیق، مصور و خوبی ارائه داد که همه حضار حتی خود بنی صدر به شگفت درآمد که این جوان این اطلاعات جالب را از کجا آوردهاست»▼
=== [[غلامعلی رشید]] ===▼
* «من امروز این اعتراف سنگین را اینجا میخواهم بکنم که سازمان رزم فعلی سپاه، همین سازمانی که الان در اختیار سپاه است و در وضعیت تهدید در رویارویی دشمنان باید مبارزه بکند، مدیون و مرهون تلاشهای شخص حسن باقری است.»▼
== دربارهٔ او ==
▲* «شهید باقری اسوهٔ حماسه و شجاعت و استعداد
▲* «... تا شما اشاره کردی که حسن پاشو برو، من دیدم یک جوان لاغر اندام پاشد، بدون اینکه سر و ریشی و محاسنی داشته باشد (البته ته ریش کمی داشت). من دلم ناگهان ریخت.
▲گفتم: حالا این بنی صدر و اینها نشستهاند این جوان چه میخواهد بگوید؟ تا آمد پای تابلو، آنتن را گرفت و شروع کرد وضعیت دشمن را منطقه به منطقه تشریح کردن که: دشمن اینجا چند تانک دارد، اینجا چه تیپ و لشکری مستقر است، آنجا خاکریز زدند، اینجا میدان مین و آنجا سیم خاردار ایجاد کردهاند. هر چه زمان میگذشت قلبم روشنتر و چهرهام بازتر میشد، مثل یک روحانی که مثلاً وقتی پسرش میخواهد منبر برود و نگران است که آیا میتواند از عهده این منبر برآید یا نه. من چنین حالی داشتم ولی هر چه بیشتر صحبت میکرد من قیافهام بازتر میشد.
▲او در آن جلسه چنان گزارش دقیق، مصور و خوبی ارائه داد که همه حضار حتی خود بنی صدر به شگفت درآمد که این جوان این اطلاعات جالب را از کجا آوردهاست»<ref>[http://www.bao.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=1127&Itemid=89 روایت دکتر صفوی از اولین دیدار رهبر انقلاب با شهید باقری ]</ref>
▲* «من امروز این اعتراف سنگین را اینجا میخواهم بکنم که سازمان رزم فعلی سپاه، همین سازمانی که الان در اختیار سپاه است و در وضعیت تهدید در رویارویی دشمنان باید مبارزه بکند، مدیون و مرهون تلاشهای شخص حسن باقری است.»<ref NAME=NASODE>[http://www.sajed.ir/pe/content/view/3235/193/1/4/ آثار منتشرنشده]</ref>
== منابع ==
|