میرزا کوچک خان جنگلی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Coldasicefire (بحث | مشارکت‌ها)
جز "درباره" ها به ستون "درباره" برده شدند.
Coldasicefire (بحث | مشارکت‌ها)
جز رفع غلط املایی
خط ۲۹:
* اهالی مشرق زمین و خاصه ایرانی‌ها که همیشه مذهبی‌اند زیر بار هیچگونه مرام افراطی و خشن و تند نمی‌روند. کلیهٔ نهضت‌ها یا برای دفع دشمن است یا برای رسوخ عقیده- دفع دشمن جنگجوئی لازم دارد و رسوخ عقیده ملاطفت آن هم به مرور زمان.»
** خطاب به احسان‌الله‌ خان و خالوقربان
* «دو ماه زمام انقلاب را به معیت یکدیگر بطور ملایمت در دست داشتیم منجیل تا لوشان فتح شد از طرف دیلمان، قزوین در تهدید بود قزاقخانه و ژاندارمری رشت تصرف شد ادارهٔ نظام ملی تاسیس گشت افکار عامه ایرانیان همراه و متوجه ما بود گیلانیان با میل و رغبت کمک فکری و مالی می‌کردند از تمام نقاط مملکت ندای مساعدت بلند بود قرارداد معروف موقوف-الاجراء و شاه ایران در مقام تغییر پایتخت از تهران باصفهان برآمد انگلیس‌ها از قزوین شروع بعقب نشینی کردند بهمان حال اگر باقی مانده بودیم فتح مرکز امکان پذیر می‌گشت اکنون سه ماه و نیم است که زمام انقلاب در دست شماها است. گیلان وسیع و پر نعمت بصورتی در آمده که از تامین معاشش عاجز است و شما نیز از یک شهر گدا، مخارج یومیه را بزحمت تهیه می‌کنید اگر نظر دقتی بخارج از محوطهٔ رشت بیافکنید می‌بینید که هزاران نفر از ترس غارت و کشته‌شدن و ننگ ناموس در جاده‌های قزوین و جنگل‌های گیلان آواره‌اند و چقدرشان نفله شدند و مرده‌اند در نتیجهٔ این اوضاع انگلیس‌ها که از قزوین در حال عقب نشینی بودند تا رستم‌آباد جلو آمدند شاه ایران بعوض تغییر پایتخت به تجهیزقواء پرداخته تعرض را شروع نمود پس از دو بار عقب نشینی تا انزلی رشت را تصرف اما هنوز نتوانسته‌اید تا رستم‌آباد پیشروی نمائید شعلهٔ آزادی تبریز در نتیجهٔ این مخالفت‌ها خاموش شد. احرار ایران با همهٔ انتظاراتی که از انقلاب گیلان داشته‌اند از شنیدن عملیات تند و زننده و افراطی یکباره مایوس شده‌اند و قرارداد منسوخ ایران بر باد ده مجددا دارد احیاء می‌شود. افسوس که قدمی از گیلان بیرون نرفته‌اید تا بدانید که افراد ایرانی در برابرتان مسلح شده و جنگ با انقلابیون را «جهاد مقدس» نام گذارده‌اند و عملیات خشنتان آنها را بدام بیگانه انداخته است. نام سوسیالیست و بالشویک بحدی منفور شده که کسی حتی در خواب میل ندارد آن را بشنود. تصدیق می‌کنم که انقلاب متضمن همه‌گونه خسارات مادی و معنوی است ولیالبتهولی البته تصادفی نه از روی عمد. مرا ملامت می‌کنید چرا به جنگل آمده‌ام مگر آنها که نیامدند محفوظ ماندند؟ حاجی شیخ عبدالحسن و میرزا عبدالحسین خان را در انزلی دستگیر کردکردید- معین الرعایا و همراهانش در منجیل- شیخ عبدالله خان در رشت شهید شد. اکنون گائوک و مظفرزاده تلخی بی‌مهری‌های شما را می‌چشند. شما جمعیت بالشویک رشت آیا مستقیما با سویت روسیه مربوطید یا مستقلا عمل می‌نمائید؟ تاکتیک و رویه‌تان در حال و آینده چیست؟ اگر بر خلاف گذشته است پس می‌شنویم هنوز کماکان رویهٔ گذشته تعقیب می‌شود. متذکر می‌شوم محال است بتوانید برای پیشرفت آزادی قدمی بردارید بر فرض آنقدر بکشید و خود کشته شوید و ایران را تودهٔ خاکستر نمائید.»
** خطاب به احسان‌الله‌ خان و خالوقربان
* «من و یارانم در مشقت‌های فوق الطاقهٔ چندین ساله هیچ مقصودی نداشته و نداریم جز حفظ ایران از تعرضات خارجی و فشار خائنین داخلی، تامین آزادی رنجبران ستمدیدهٔ مملکت و استقلال حکومت ملی.»