پدرخوانده (فیلم): تفاوت میان نسخه‌ها

'''''[[w:پدرخوانده (فیلم)|پدرخوانده]]''''' فیلمی به کارگردانی [[فرانسیس فورد کوپولا]] و محصول سال ۱۹۷۲ است.

'''دون ویتو کورلئونه :'''دون بارزینی می خواهممی‌خواهم از تشکیل این جلسه از شما تشکر کنم و همین‌طور از سران پنج فامیل نیویورک نیوجرسی کارمارکونیا که از نبراسکا اومدن و بروکلین فلیب تاتالگیا از جزیره استاپتون می بینممی‌بینم ویکتور استاکتی و سایر همکاران از کالیفرنیا کانزاسیتی و مناطق دیگر کشور جمع شدند ازتون متشکرم چطور وضع به اینجا کشیده خودمم نمی دونم همههمهٔ ی بدبختی هابدبختی‌ها تاسف برانگیزه ،برانگیزه، تاتالگیا پسری از دست داده و منم یه پسرمو باعث تاسفه اگه تاتالگیا موافقت کنه منم موافقم وضع همانطوری باشه که قبلاً بوده

'''دون بارزینی :''' همه از دون کورلئونه از تشکیل این جلسه سپاسگذاریم همه ایشون را مردی پا بند به قولش میشناسیممی‌شناسیم مردی متواضع که همیشه منطق را قبول میکنه

'''فیلیب تاتالگیا:''' درسته دون بارزینی خیلی هم متواضع ،متواضع، تمام سیاستمدار هم تو مشته شن ولی حاضر نیست ما ازشون استفاده کنیم.

'''دون بارزینی :''' زمانه عوض شده دیگه مثل قبل نیست که هر کاری دلمون بخواد انجام بدیم جواب رد دادن یه رفتار دوستانه نیست دون کورلئونه تمام سیاستمدار هایسیاستمدارهای نیویورکو در اختیار دارن باید از وجودشون همه استفاده کنیم باید اجازه بده ما هم از چاه آب بکشیم البته دون کورلئونه برای این خدمات میتوند صورت حساب بفرستند هر چی باشه همه ما از یه قباشیم .

'''یکی از حاضرین جلسه :''' منم با مواد مخدر مخالف بودم سال هاسال‌ها به افرادم اضافه میدادممی‌دادم تا درگیر این مسائل نشن ولی یه نفر میاد سراقشونو میگه حی آقا 3۳ یا 4هزار۴هزار دلار پول بذار ظرف مدت کوتاهی می کونمش 50۵۰ هزار دلار و اینجا وسوسه میشن اصلااصلاً چطوره کنترل شده روش کار کنیم نباید تو مدارس پخش بشه نباید به بچه هابچه‌ها فروخته بشه ما نژاد پرست هستیم تو شهر من جنس فقط به سیاها فروخته می شه سیاها هاسیاهاها باید نسل اونارو نابود کنیم

'''دون کرولئونه :''' امیدوارم بودم در این جا به منطق گوش بدم چون مردی منطقی هستم هر کاری میکنممی‌کنم تا راه حلی مصالحت آمیز برای رفع مشکل انتخاب کنم .

'''دون بارزینی :''' پس همه موافقیم مواد مخدر مجازه ولی کنترل بشه دون کورلئونه در شرق از ما حمایت می کنه وصلح برقرار میشه .

'''دون بارزینی :''' ما همه افرادی منطقی هستیم نیازی نیست مثل وکلا به همدیگه تضمین بدیم .

'''دون کرولئونه:''' از انتقام حرف زدین آیا انتقام میتونه پسر منو یا پسر شما را زنده کنه . من از خون پسرم گذشتم این کار هم دلایل زیادی داره (در همین لحظه پدر خوانده از صندلیش بلند میشه) پسر دیگه امدیگه‌ام مجبور شد کشور ترک کنه به خاطر ماجرای سولاتسو خوب باید ترتیبی بدم که سالم برگرده ببینید من یک آدم خرافاتی هستم اگر اتفاقی برای پسرم بیافته مثلامثلاً یه مامورمأمور پلیس با تیر بکشدش یا تو سلولش خودشو حلق آویز کنه یاصاعقه انو بزنه انوقتآنوقت یه عده از حاضرین اینجا را مقصر میدونم اون وقتکه گذشت نخواهم کرد ولی از نظر خودم اجازه بدین قسم بخورم به جان نوه هام قسم صلحی که امروز اینجا بهش زسیدیم من نخواهم شکست.

''' دون کورلئونه :''' این یه عادت قدیمیه. من تمام زندگی ام رو تلاش کردم تا بی دقت نباشم. زن‌ها و بچه هابچه‌ها این اجازه رو می تونند بهت بدند که بی دقت باشی، برخلاف مردها

'''دون کورلئونه:''' چرا پیش پلیس رفتی ؟رفتی؟ چرا اول پیش خودم نیمدی ؟نیمدی؟

'''دون کورلئونه:'''حالا اومدی پیش من و میگی دن کرلئونه عدالت را برایم اجرا کن ،کن، بدون این که احترامی برای من قائل بشیبشی، ،بابا این که همسرم،مادرخواندههمسرم، مادرخوانده بچه ته از دوستی با من مضایقه می‌کنی ،می‌کنی، حتی منو پدرخوانده صدا نمی‌کنی یا منو برای صرف قهوه دعوت نمی کنی ،نمی‌کنی، روز عروسی دخترم اومدی اینجا و از من میخای برای پول آدم بکشم !

'''بناسرا:'''ازتون میخام [[عدالت]] رو اجرا کنید .

'''دون کورلئونه:'''اما این [[عدالت]] نیست چون دختر تو هنوز زندس .

'''کی آدامز در یک مدرسه که دانش آموزان را به بیرون می بردمی‌برد .'''

کی آدامز :یالا دیگه بچه هابچه‌ها همه باهم باشین

'''مایکل منتظر کی بیرون مدرسه ایستاده و کی از دیدن مایکل بعد از چندین مدت تعجب می کندمی‌کند .'''

'''مایکل :''' یک سال برگشتم ! شایدم کمی بیشتر ! از دیدنت خوشحالم کی !

'''مایکل :''' حالا برای پدرم کار می کنممی‌کنم اون مریضه حالش بده

'''کی :''' ولی تو مثل اون نیستی مایکل فکر می کردممی‌کردم هیچ وقت حاضر نمی شی موقعیتی مثل پدرت پیدا کنی خودن اینو گفتی

'''مایکل :''' پدرم هیچ فرقی با بقیه قدرتمند هاقدرتمندها نداره مردمانی که مسئول سایرین هستند مثل رئیس جمهور ها سناتورجمهورها هاسناتورها

'''کی :''' میدونی این حرفت چقدر بی ربطه !

'''کی :''' چون رئیس جمهورها و سناتور هاسناتورها آدم نمی کشن .

'''مایکل :''' اووه ..... کی تو چقدر ساده ایساده‌ای !! کی روش کار پدرم دیگه تمومه به آخر خط رسیده خودشم اینو میدونی تا پنج سال آینده تمام تشکیلات خانواده قانونی میشه باور کن کی فقط اینو میتونم راجب کارم بهت بگم . کی ...

'''کی:''' مایک چرا اومدی اینجا چرا بعد از اون همه نامه دادن تلفن کردن داشتم فراموشت میکردم می‌کردم.

'''کی :''' خواهش میکنممی‌کنم مایکل نه !!!!

'''مایکل :''' ببین .. گوش کن کی... هر کاری بگی میکنممی‌کنم هر کاری ... که جبران گذشته هاگذشته‌ها رو بکنه برای اینکه این مهم که کی .. چون چیزی که مهمه اینکه همدیگه رو داشته باشیم [[زندگی]] مشترک داشته باشیم... بچه داشته باشیم . بچه هایبچه‌های خوب ... کی بهت احتیاج دارم ... خیلی زیاد ...

'''تسیو :''' آفراد بارزینی به منطقه من تجاوز میکنه و ما هیچ اقدامی نمی کنیمنمی‌کنیم بزودی یه نفر تو بروکلین نمی مونه که حرف ما را بخونه .

'''مایکل :''' صبررر داشته باش .

'''تسیو :''' باید خودمونو حفظ کنیم . بهم فرصت بده یه عده رو استخدام کنیم

'''مایکل :''' نه نمیخوام به بارزینی بهانه ایبهانه‌ای برای برخورد بدم .

'''تسیو :''' مایک اشتباه می کنیمی‌کنی

'''کلمنزو :''' دون کورلئونه یه وقتی کفتی منو تسیو می تونیم خانواده تشکیل بدیم تا حالا اصلاً به فکرش نبودم. حالا اگه شما اجازه بدین ...

'''پدر خوانده :''' حالا دیگه مایک رئیس خانواده هست اگه اجازه بده منم دعاتون می کنم می‌کنم.

'''مایکل :''' بعد از رفتن به نوادا میتونین از خانواده کورلئونه جدا بشین و خودتون خانواده تشکیل بدین . بعد از رفتن به نوادا .

'''تسیو :''' یعنی چقدر طول میکشه .

'''مایکل :''' ... 6۶ ماه

'''تسیو :''' میبخشین پدر خوانده ولی با رفتن شما منو کلمنزو دیر یا زود میریم زیر دست بارزینی .

'''کلمنزو :''' ومن از اون بارزینی لعنتی متنفرم چیزی نمونده ما خانواده تشکیل بدیم .

'''پدر خوانده :''' به قضاوت من ایمان دارین ؟دارین؟

'''پدر خوانده :''' تو چی کلمنزو ؟کلمنزو؟

'''کلمنزو :''' بله همیشه داشتم .

'''مایکل :''' مذاکراتی انجام میشه ومشکلات حل میشه و به سئوالات پاشخ میدم . فعلاً همینو میتونم بهتون بگم . کارلو تو میری به نوادا وقتی حرکتمون شروع شد تو بازوی راستم میشی . تام هیگان دیگه مشاور من نیست وکیل ما در لاس وگاس خواهد بود . نظر خاصی روی تام ندارم. بعلاوه اگه مشاور بخوام چه کسی بهتر از پدرم . بسیار خب ....

'''کارلو :''' متشکرم پدر .

'''تام :''' مایک چرا منو کنار گذاشتی ؟گذاشتی؟

'''مایکل :''' اگه درگیری پیش بیاد تام .. ممکنه راهی که پیش گرفتیم پیچیده باشه .

'''پدر خوانده :''' تام بیا بشین اینجا . من به مایک توصیه کردم نه اینکه مشاور بعدی بودی فکر میکردممی‌کردم سانی رئیس خوبی میشه روحش شاد ولی به مایکل اعتماد کامل دارم وحتی به خوده تو، ولی به دلایلی قدرت بیشتری از حالا داشته باشیم .

'''تام :''' شاید بتونم کمک کنم .

'''مایک :''' نه نمی تونی تام .

'''مایک:''' باید جواب گوی مرگ سانتینو باشی کارلو .

'''مایک:''' دعوات با خواهرم ساختگی بود ،بود، فکر کردی میتونی به کارلئونه هاکارلئونه‌ها کلک بزنی .

'''کارلو :''' من بیگناهم مایکل (در حال گریه )

'''مایک :''' بشین . خب بخور بخور نمیخواد بترسی فکر می کنیمی‌کنی خواهرمو بیوه میکونم من پدر خوانده پسرتم کارلو تو از خانواده اخراجی مجازاتت همینه کارت تمومه میفرستمت لاس وگاس . می خوام اونجا بمونی . فقط به من نگو بیگناهی ،بیگناهی، چون به شعورم توهین می کنیمی‌کنی و این خیلی عصبانیم می کنه . خب کی ازت خواست تاتالگیا یا بارزینی ؟بارزینی؟

'''کارلو :''' بارزینی بود .

'''مایکل :''' خوبه یه ماشین بیرون منتظره تا تو رو برسونه به فرودگاه .

== پدرخوانده-قسمت سه ==