ضمانت: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
احسان آشنا (بحث | مشارکتها) صفحهای تازه حاوی «'''ضمانت''' - فرهنگ فارسی معین این واژه را به معنی: درستی یا صحت چیزی را یا کسی را...» ایجاد کرد |
احسان آشنا (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲:
== گفتاوردها ==
* «[[طمع]] [[انسان]] را به هلاکت مى کشاند و نجات نمى دهد، و به آنچه ضمانت کند، وفادار نیست، و بسا نوشنده آبى که پیش از سیراب شدن گلو گیرش شد؛ و ارزش آنچه که بر سر آن رقابت مى کنند، هر چه بیشتر باشد، مصیبت از دست دادنش اندوهبارتر خواهد بود، و آرزوها چشم بصیرت را کور مى کند، و آنچه روزى هر کسى است بى جستجو خواهد رسید.»
** ''[[علی بن ابیطالب ]]'' - [[نهجالبلاغه]]
* «[[شهامت]] از بزرگترین محاسن به شمار می رود، چرا که اگر کسی این حسن را نداشته باشد، هیچ تضمینی برای حفظ بقیه آن ها نخواهد داشت.»
** ''[[ساموئل جانسون]]''
* «برترین نزاکت تهی از تشریفات است، برترین عمل تهی از نگرانی است، برترین [[خرد|خِرد]] تهی از طرح است، برترین [[عشق]] تهی از نمایش است و برترین [[صداقت]] خالی از ضمانت.»
** ''[[چوانگ تسی ]]''
* «شماتو با چیزای عجیب پر کن. طوری زندگی کن که انگار ده ثانیه دیگه قراره بمیری. دنیا رو ببین. جالبتر از هر رویاییه که تو کارخونهها ساخته میشه. دنبال ضمانت نباش، دنبال وثیقه نباش، هیچ وقت همچین حیوونی نبوده. و اگر هم بوده از اونایی بوده که تمام روز رو بالای یه درخت لم میده و تمام زندگیشو میخوابه. لعنتی. درختو تکون بده و این نماد تنبلی رو با سر بنداز زمین.»
** ''[[ری بردبری ]]'' - [[فارنهایت ۴۵۱]]
* «نادر: معادل فارسی کلمات زیر را بگویید... کپسول گاز؟ ترمه: استوانک گاز. نادر: ماکت؟ ترمه: نمونک. نادر: کمپوت؟ ترمه: خوش آب. نادر: گارانتی؟ ترمه: تضمین، ضمانت. نادر: اینکه عربیه! معادل فارسی؟ ترمه: تو کتابمون نوشته. نادر: قرار شد این جمله رو دیگه به من نگی، چیزی که غلطه تو هر جا میخواد باشه غلطه... برا گارانتی بنویس (کمی فکر میکند) ترمه: چیز دیگه بنویسم نمرهمو کم میکنه. نادر: عیب نداره، کم کنه... بنویس پشتوانه.»
** ''[[جدایی نادر از سیمین]]''
|