یوستین گردر: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
احسان آشنا (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
احسان آشنا (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳۳:
* « فیلسوف کسی است که تصدیق می کند، [[دانش]] زیادی ندارد و این موضوع او را آزار می دهد. با این حال او [[دانا]]تر از همه کسانی است که در مورد دانستنی ها و مهارت خودشان، در زمینه هایی که هیچ اطلاعی از آنها ندارند، سر و صدا می کنند. من می گویم که دانا کسی است که می داند که نمی داند. [[سقراط]] خودش اعتراف می کرد که فقط یک چیز می داند و آن اینکه هیچ چیز نمی داند. این گفته را آویزه گوش کن، چون این اعتراف حتی بین فیلسوفها خیلی کمیاب است. یادت باشد که این اعتراف بین مردم، می تواند به قیمت از دست دادن جان آدم تمام شود. همیشه خطرناکترین آدمها کسانی هستند که می پرسند. جواب دادن تا این اندازه خطرناک نیست. در یک سوال می تواند بیش از هزاران جواب، باروت خشک وجود داشته باشد.»
* « سقراط در یک نقطه مهم خودش را از سوفسطایی ها متمایز می کرد. او خودش را «سوفسطایی» یعنی «فرد خردمند و دانا» نمی دانست. برای همین برخلاف سوفسطایی ها برای آموزش هایش چیزی نمی گرفت. سقراط خودش را فیلسوف می نامید. فیلسوف به معنای واقعی آن. «فیلسوف» به کسی گفته می شود که «دوستدار دانایی» باشد.»
* « اگر انسانها این قدر وقتشان را صرف نکرده بودند تا به این دنیا عادت کنند، هرگز آن را باور نمیکردند. این موضوع را بسادگی میشود در بچه ها دید. آنها از هر چیزی که در اطرافشان میبینند چنان متعجب می شوند، انگار به چشمانشان اطمینان ندارند. به همین دلیل است که مرتب به اطراف اشاره میکنند و چشمشان به هرچیزی که میافتد درباره آن سووال میکنند. اما این موضوع درباره بزرگترها فرق میکند. ما پدیده های اطرافمان را آن قدر دیدهایم که کمکم تمامی واقعیتها را چیزی طبیعی میدانیم.»
|