مصطفی چمران: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
احسان آشنا (بحث | مشارکت‌ها)
احسان آشنا (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۴:
== گفتاوردها ==
* « ای حیات! با تو وداع می کنم، با همه ی مظاهر و جبروتت. ای پاهای من! می دانم که فداکارید! و به فرمان من مشتاقانه به سوی شهادت صاعقه وار به حرکت در می آیید; اما من آرزویی بزرگ تر دارم.»
 
* « هر گاه دلم رفت تا محبت کسی را به دل بگیرد، تو او را خراب کردی، خدایا، به هر که و به هرچه دل بستم، تو دلم را شکستی، عشق هر کسی را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتی، هر کجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم، در سایه امیدی، و به خاطر آرزویی، برای دلم امنیتی به وجود آورم، تو یکباره همه را برهم زدی، و در طوفان های وحشتزای حوادث رهایم کردی، تا هیچ آرزویی در دل نپرورم و هیچ خیری نداشته باشم و هیچ وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم... تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم، و جز تو به چیزی یا به کسی امید نبندم، و جز در سایه توکل به تو، آرامش و امنیت احساس نکنم... خدایا ترا بر همه این نعمتها شکر می کنم.»
 
* «[[دنیا]] میدان بزرگ آزمایش است که هدف آن چیزی جز [[عشق]] نیست.»<ref>http://www.bazchamran.ir</ref>
 
* «دوست دارم بسوزم، خاکستر شوم و خاکسترم را نیز به باد دهند تا حتی قبری را ازاین زمین اشغال نکنم.»<ref>http://www.bazchamran.ir</ref>
 
* «نود درصد [[جنگ]] را روحیه تشکیل می‌دهد و ارتشِ [[صدام حسین|صدام]] با این روحیه و با این مردمِ عاصی و طاغی اش، شکست خورده است، حتّی اگر تا [[تهران]] هم پیش بیاید.»
** <small>«یادنامهٔ شهید دکتر مصطفی چمران» ص 119</small>
 
* «ملّتِ [[ایران]] تسلیم را نمی‌پذیرند، حتّی اگر [[دشمن]] همهٔ خاکش را تسخیر کند و همهٔ مردمانش را بکشد.»
** <small>«یادنامهٔ شهید دکتر مصطفی چمران» ص 179</small>
 
* «[[صدام حسین|صدّام حسین]] تهدید می‌کند؟ کسانی را که از مرگ نمی‌ترسند و به شهادتِ در راهِ خدا عشق می‌ورزند.»
** <small>«یادنامهٔ شهید دکتر مصطفی چمران» ص 119</small>
 
* «ما افتخار می‌کنیم که اَبَرقدرت‌ها و نوکرانِ پستِ آن‌ها، اسلام و انقلابِ ما را بکوبند و با آن دشمنی کنند؛ ما به حقانیّتِ خود مطمئن می‌شویم. راستی اگر ملک حسین و ملک حسن و ملک خالد و شیخ نشین‌ها و صدّامِ یزیدی از انقلابِ ما دفاع می‌کردند، می‌بایستی در اصالتِ خود شک کنیم.»
** <small>«یادنامهٔ شهید دکتر مصطفی چمران» ص 119</small>
 
* «جایی که دیگر [[مرگ]] و [[زندگی]] مطرح نیست، زنده ماندن مهم نیست، [[شهادت|شهید شدن]] مهم نیست، مسئله شرف و رسالت و تعّهد و مسئولیّت است؛ آنجا که اقتضاء می‌کند آدمی کشته شود ولی زنده به دشمن نیفتد، شرف و افتخار سربازی ایجاب می‌کند که همهٔ بود-و-نبودها و همهٔ هستی را فراموش کند.»
** <small>«یادنامهٔ شهید دکتر مصطفی چمران» ص 122</small>
سطر ۳۰ ⟵ ۳۸:
** <small>«کتاب زیباترین سروده هستی»</small>
 
* « آنان که به من بدی کردند، مرا هوشیار کردند. آنان که به من انتقاد کردند، به من راه و رسم زندگی آموختند. آنان که به من بی اعتنایی کردند، به من صبر و تحمل آموختند. آنان که به من خوبی کردند، به من مهر و وفا آموختند. پس خدایا! به همه اینان که باعث تعالی دنیوی و اخروی من شدند، خیر و نیکی دنیا و آخرت عطا کن.»
* « آنان که به من بدی کردند، مرا هوشیار کردند
آنان که به من انتقاد کردند، به من راه و رسم زندگی آموختند
آنان که به من بی اعتنایی کردند، به من صبر و تحمل آموختند
آنان که به من خوبی کردند، به من مهر و وفا آموختند
پس خدایا!
به همه اینان که باعث تعالی دنیوی و اخروی من شدند، خیر و نیکی دنیا و آخرت عطا کن.»
 
* « پیروزی یا شکست این انقلاب مستقیماً به پیروزی یا شکست اسلام و معیارهایی که این انقلاب مطرح کرده است منتهی می شود.»