== دارای منبع ==
* «آدمها، اول جوانها را باوجود اینکه همدیگرهمدیگر را دوست ندارند، بهعقد ِبهعقدِ هم درمیآورند و بعد از اینکه آنها نمیتوانند یکدیگر را تحمل کنند، تعجب میکنند... آخر چطور میتوان با کسی زندگی کرد بدون اینکه [[عشق|عاشق]]اش بود؟»
** ''سونات کرویتزر''
* «آن عصای جادوئی بهمن واگذار شده، این منم که باید چگونگی استفاده از آن را بدانم.»
** ''دفترهای خاطرات، ۱۹۰۰''
* «اشتیاق و هیجان درونی، غریزهایست انسانی.»
** ''دفترهای خاطرات، ۱۸۶۰''
* «افزونطلبی و لجامگسیختگی بهعرصه پدیدههائی مانند رابطه طبیعی، گام نمینهد، از طرفی - این روابط هرچند نامعقول - در مقوله افزونطلبی و افسارگسیختگی ِافسارگسیختگیِ بیحساب قرار نمیگیرند؛ لجامگسیختگی بدین معناست که مردی در ارتباط طبیعی خود با همسرش، تمام روابط اخلاقی را زیر پا گذارد و خود را ملزم به رعایت آن نداند.»
** ''سونات کرویتزر''
* «انسان نمیتواند بهتنهائی و برای خود [[زندگی]] کند، این [[مرگ]] است نه زندگی.»
** ''دفترهای خاطرات، ۱۸۸۹''
* «انضباط، برای فاتحان ضروری است.»
** ''دفترهای خاطرات، ۱۸۹۸''
* «این ادعا که حکومت نماینده مردم است، رؤیایی پوچ و دروغی است باطل.»
** ''دفترهای خاطرات، ۱۸۹۳''
* «این حرفها تازگیها مد شده است. یک زن بیش از هرچیز باید بترسد و مطیع باشد... منظورم ترسی است که یک زن باید در برابر شوهرش داشته باشد.»
** ''سونات کرویتزر''
* «بهتصور او، مردم جاهل و تودههای ناآگاه، مشمئزکننده و منفورند، آنها بهسان [[گرگ|گرگهایی]] هستند که فقط با گوشت میتوان آنها را ساکت کرد.»
** ''[[جنگ و صلح]]''
* «بههنگام عزیمت و در دقایق حساس [[زندگی]]، انسانهائی که توانائی بررسیبررسیِ ِ اعمال ِاعمالِ خویش را دارند به ارادهایارادهای قوی دست مییابند.»
** ''[[جنگ و صلح]]''
* «تصور این موضوع که سرنوشت بشر میتواند با تدابیر عقلانی، تغییر مسیر یابد و راه صواب را در پیش گیرد، [[زندگی]] را بهمعنی واقعی ناممکن میسازد.»
** ''[[جنگ و صلح]]، مؤخره، ۱''
* «تنها هدف [[زندگی]]، رسیدن بهسعادت و کسب لذت است. رسیدن به لذت و خوشی هدفی است شایسته و درخور ِدرخورِ حیات. بخشش، صلیب، فداکاری، همه در راستای رسیدن به لذت و خوشحالی قرار گرفتهاند.»
** ''دفترهای خاطرات، ۱۸۹۲''
* «[[دوستی|دوستدوست]]داشتن، رحمت است؛ مورد محبت واقع شدن، خوشبختی است.»
** ''دفترهای خاطرات، ۱۹۰۷''
* «سعادت را میتوان در اِزای درد و خستگی، ارزان بهدست آوردبهدستآورد.»
** ''دفترهای خاطرات، ۱۸۸۴''
* «[[عشق]]ورزیدن کافیست، آنگاه همهچیز لذتبخش است.»
** ''دفترهای خاطرات، ۱۹۱۰''
* «قدرت از آن ِآنِ خلقی است که کار میکند و اگر تاکنون از قید یوغ اسارت رهایی نیافته، بهدلیل فرورفتن در یک خواب مصنوعی (هیپنوتیزم) است. بیدارکردن او ضرورتیست بنیادین و مبرم.»
** ''دفترهای خاطرات، ۱۸۹۸''
* «مالکیت زمین از اهمیت خاصی برخوردار است. چنانچه مقرر گردد که زمین متعلق به هیچکس نباشد مگر آنکس که روی آن کار میکند، آنگاه میتوان [[آزادی]] ِ پایدار را تضمین کرد.»
** ''دفترهای خاطرات، ۱۹۰۱''
* «[[موسیقی]]، تندنویسی ِتندنویسیِ احساسات است.»
** ''سخنرانی، ۱۲ ژوئن ۱۹۰۵''
* «هرآنچههرآنچه بهژرفنا سقوط کند، تا مرز شفافیت قابل وضوح است.»
** ''دفترهای خاطرات، ۱۸۹۹''
* «هرجا که محتوا وجود داشته باشد، اشکال نیز خودبهخود آنراآن را دربر میگیرند.»
** ''دفترهای خاطرات، ۱۸۹۶''
* «هرگاه به مدرسهمدرسه قدم میگذارم، با مشاهده چهرههای کثیف و تکیده، موهای ژولیده، و برق چشمان ِچشمانِ این کودکان فقیر، دستخوش ناآرامی و انزجار میشوم و همان حالتی بهمن دست میدهد که بارها از دیدن [[شراب]]خوارانخواران مست، بر من مستولی شدهاست. ای خدای بزرگ! چگونه میتوانم آنها را نجات دهم؟ نمیدانم به کدامین یک کمک کنم. من [[آموزش و پرورش]] را فقط برای تودهها میخواهم و نه کسی دیگر، مگر بتوانم [[پوشکین|پوشکینها]] و [[لومونوسف|لومونوسفهای]] آینده را از غرق شدن رهایی بخشم.»
** ''نامه به یکی از خویشاوندان''
* «هنگام مطالعه، بهدقت میتوان اندیشید.»
** ''دفترهای خاطرات، ۱۸۵۷''
* «هیچ پدیدهای تحت تأثیرتأثیرِ ِ سنتگرایی، بهاندازه قلمرو [[هنر]] آسیب پذیرپذیر نیست.»
** ''دفترهای خاطرات، ۱۸۹۶''
* «یک گلولهیگلولهٔ برف را نمیتوان به یک لحظه آب کرد. حدّ زمانی ِزمانیِ معینی هست که هرقدر هم که بر مقدار حرارت بیفزاییم برف تندتر از آن آب نمیشود. به عکس، هر قدر بر مقدار حرارت افزوده شود برف باقیمانده سختتر میشود.»
** جنگ و صلح، جلد۴ ،جلد۴، ص۱۲۳۹ {{نشان|جنگصلح}}
* «یکی از نافذترین عوامل در اجرای خواب مصنوعی (هیپنوتیزم) - بهلحاظ تاثیرتأثیر ظاهری در روح و روان انسان - آرایش و پیرایش است، انسانها بهدرستی بهاینبهاین موضوع پیبردهاند. از این جا است که نقش اونیفورمهای ارتشی و ردای کشیشان آشکار میگردد.»
** ''دفترهای خاطرات، ۱۸۹۶''
* «[[هنر]]، [[کار]]دستی نیست بلکه انتقال احساسی است که هنرمند تجربه کرده است.»
** ''هنرچیست؟''
* «ورونسکی در آن نگاه کوتاه فرصت یافت سرزندگی سرکوفتهای را که بر چهرهاش جولان میداد و میان دو چشم برّاقش جابجا میشد و آن [[لبخند]] ناچیزی را که به لبش انحنا میداد دریابد.»
** ''آنا کارنینا''
* «شگفت آور است که توهم یکسان پنداشتن [[زیبایی]] و نیکی تا چه حد نیرومند است.»
** ''سونات کرویتزر''
* «در [[زندگی]] وضعی نیست که انسان نتواند به آن خو بگیرد، به ویژه هنگامی که ببیند همه اطرافیانش آن را پذیرفته اندپذیرفتهاند.»
** ''آنا کارنینا''
== بدون منبع ==
* «میان ميانآدمیان آدميانچیزی چيزي نيست،نیست، جز ديوارهاييدیوارهایی كهکه خود ساخته اندساختهاند .»
* «فرق انسان و سگ در آن است كهکه اگر به سگيسگی غذا بدهي،بدهی، هرگز تو را گاز نخواهد گرفت..»
* «هنر خوب است، اگر احساسات خوب را ترويجترویج كندکند. احساسات هنگاميهنگامی خوب است كهکه شعور جداكنندهجداکنندهٔ ي نيكنیک و بد به خوبيخوبی آنها حكمحکم دهد و ايناین شعور در ميانمیان مردم يكیک عصر مشتركمشترک است. هنر جهانيجهانی يكیک محكمحک درونيدرونی دارد كه پاکه برجاپابرجا و بيبی خطاست و آن هم وجدان پاكپاک نام دارد .»
* «تنها هدف زندگي،زندگی، رسيدنرسیدن به سعادت و كسبکسب لذت است. رسيدنرسیدن به لذت و خوشيخوشی هدفيهدفی شايستهشایسته و درخور حياتحیات است. بخشش، صليبصلیب و فداكاري،فداکاری، همه در راستايراستای رسيدنرسیدن به لذت و شادمانيشادمانی قرار گرفته اندگرفتهاند.»
== پیرامون گیاهخواری ==
* « تو نخواهينخواهی كشتکشت» تنها دربارهدربارهٔ كشتنکشتن همنوع صدق نمينمیکند، كند، بلكهبلکه تمام موجودات زنده را در بر مي گيرد؛میگیرد؛ و ايناین فرمان مدتمدتها ها پيشپیش از اينكهاینکه از كوهکوه سيناسینا بيانبیان شود در سينهسینه آدميآدمی حكحک شده بود. ▼
* اگر انسان بخواهد به راستيراستی و به طور جديجدی زندگيزندگی خوبيخوبی داشته باشد، نخستيننخستین چيزيچیزی كهکه از آن پرهيزپرهیز خواهد كردکرد مصرف خوراكخوراک حيوانيحیوانی است زيرازیرا ... غير اخلاقيغیراخلاقی است، چون مستلزم كشتن،کشتن، يعنيیعنی كاريکاری است در تضاد با حس اخلاقياخلاقی. ▼
▲* « تو نخواهي كشت» تنها درباره كشتن همنوع صدق نمي كند، بلكه تمام موجودات زنده را در بر مي گيرد؛ و اين فرمان مدت ها پيش از اينكه از كوه سينا بيان شود در سينه آدمي حك شده بود.
* انسان مي تواندمیتواند بدون كشتنکشتن حيواناتحیوانات به منظور تهيهتهیه خوراكخوراک تندرست باشد.باشد؛ بنابراينبنابراین اگر گوشت بخورد، تنها برايبرای ارضايارضای ذائقه اش در گرفتن جان حيواناتحیوانات همدستيهمدستی كردهکرده است. <ref>http://www.iranvegetarians.com/017.htm</ref> ▼
▲* اگر انسان بخواهد به راستي و به طور جدي زندگي خوبي داشته باشد، نخستين چيزي كه از آن پرهيز خواهد كرد مصرف خوراك حيواني است زيرا ... غير اخلاقي است، چون مستلزم كشتن، يعني كاري است در تضاد با حس اخلاقي.
▲* انسان مي تواند بدون كشتن حيوانات به منظور تهيه خوراك تندرست باشد. بنابراين اگر گوشت بخورد، تنها براي ارضاي ذائقه اش در گرفتن جان حيوانات همدستي كرده است. <ref>http://www.iranvegetarians.com/017.htm</ref>
== منسوب ==
* «اگر [[مذهب]] ما را تسلی نمیداد، [[زندگی]] رقتانگیزی داشتیم.»
* «[[تاریخ|تاریخنگارانتاریخنگاران]] شبیه افراد ناشنوا هستند [چراکه] مدام به پرسشهایی پاسخ میگویند که هیچکس از آنها نپرسیده است.»
* «[[هنر]]، خوب است اگر احساسات خوب را ترویج کند، احساسات هنگامی خوب است که شعور ِشعورِ ممیزهٔ نیک و بد، ارزش واقعی آنها را تائیدتأئید نماید و این شعور در تمام انسانهای یک عصر مشترک است. هنر جهانی یک محک درونی دارد که پا برجاپابرجا و بیخطا است و آنهم وجدان پاک نام دارد.»
* «[[هنر]]، محصول تحریک احساسات و هدف آن نیز انتقال احوال نفسانی و عواطف انسانی است.»
* « فرق انسان و سگ آن است که اگر به سگی غذا بدهی، هرگز تو را گاز نخواهد گرفت»
* « هرکس دو بار میمیرد ،میمیرد،
یکبار آنگاه که عشق از دلش میرودمیرود
و بار دیگر آنگاه که زندگی را بدرود میگویدمیگوید
اما مرگ زندگی در برابر مرگ عشق ناچیز است.
* « بهترین واقعه زندگی شخص آنست که بتواند خود را بشناسد، و به خود پی ببرد و نتیجه این واقعه ممکن است موجب مسرت و آرامش و یا تولید اندوه و نگرانی کند.»
* «سعادت در این دوره فقط دانستن مقصود زندگی است.»
== دربارهدربارهٔ تولستوی ==
«در طول زندگی ام برای هیچکسهیچکس به اندازه تالستوی احترامی اینگونه عمیق و شاید اینهمه افراطی قایل نبوده م»
آنتوان چخوف نامه مورخ 28۲۸ ژانویه 1889۱۸۸۹
* «آیا آتش این انقلاب روسی از فوران آتشفشان وزوی درون تو شعله ورشعلهور نشده است؟»
** ''ولادیمیر استاسوف، ۱۸ سپتامبر ۱۹۰۶ - از دوستان تولستوی''
* «[[آرزو]] میکنم همانند تولستوی این پدر$پیر، بهدرگاه خداوند نیایش کنم.»
** ''[[کاترین مانسفیلد]] - نویسنده نیوزلندی''
== منابع ==
{{پانویس}}
{{ویکیپدیا}}
{{ویکیانبار|Лев Николаевич Толстой}}
[[رده:نویسندگان]]
|