لودویگ فان بتهوون: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
RAHA68 (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح املا
خط ۱:
[[پرونده:Beethoven.jpg|thumb|200px|موسیقی مکاشفه‌ای بالاتر از هر فلسفه و حکمتی است. هرکس به ‌آهنگ‌هایآهنگ‌های من گوش فرادهد، باید از هر رنج و دردی که دیگران به‌به دوش می‌کشند رهایی یابد. - لودویگ فان بتهوفن]]
'''[[W:لودویگ وانفان بتهوون|لودویگ وانفان بتهوون]]''' (۱۶ دسامبر ۱۷۷۰ در بن - ۲۶ مارس ۱۸۲۷ در وین) آهنگساز آلمانی بود.
 
== دارای منبع ==
* «آن‌چهآنچه روزمره‌است مرا خسته می‌کند.»
** <small>''در نامه‌ای به‌به«کارل فن بادن»، ۲۳ اوت ۱۸۲۳''</small>
* «برای «هندل» یک محفظه مخصوص، این محفظه باید در هر اشکاف حاشیه‌ای داشته باشد تا جابه‌جایی را آسان کند، همچنین برای [[کتاب|کتاب‌های]] بزرگ و کوچک.»
**<small>'' دفتر خاطرات، دسامبر ۱۸۲۶، پس از این‌که یک دورهٔ کامل چهل‌جلدی از آثار «هندل» با چاپ اعلای «آرنولد» از طرف «یوهان آندره‌آس شتومف» به‌او هدیه شد.''</small>
خط ۱۰:
** <small>''آخرین کلمات، او دیگر از محموله آخری شراب سفارشی لذت نخواهد برد. ۲۶ مارس ۱۸۲۷''</small>
* «دوستان، دست بزنید، کمدی به‌پایان رسید!»
** <small>''این کلمات که در بستر [[مرگ]] ادا شده به‌صورت‌های متفاوت تفسیر شده‌است اما مورخ وی «لودویگ نول» می‌گوید: منظور بتهوفن از «کمدی»، [[زندگی]] در حال اتمام وی نبوده‌است بلکه مراسم مذهبی بوده که به ‌اصراراصرار دوستانش توسط کشیش اجرا شد.''</small>
* «[[موسیقی]] مکاشفه‌ای بالاتر از هر فلسفه و حکمتی است. هرکس به‌آهنگ‌های من گوش فرادهد، باید از هر رنج و دردی که دیگران به‌دوش می‌کشند رهائی یابد.»
** <small>''دفتر خاطرات''</small>
 
== بدون منبع ==
* «اگر می‌خواهی خوشبخت باشی، برای [[خوشبختی]] دیگران بکوش زیرا آن شادی که ما به‌به دیگران می‌دهیم، به ‌دلدل خودمان برمی‌گردد.»
* «بیشتر از [[هنر|هنرم]] به‌به فضیلت مدیونم که نگذاشت با خودکشی به [[زندگی]] خود خاتمه دهم.»
* «تا زمانی که مردم اطریش سوسیس و آبجو دارند، [[انقلاب]] نخواهند کرد.»
* «تکامل باید هدف اولیه همهٔ [[هنر|هنرمندان]] حقیقی باشد.»
* «حتی به ‌ازایازای نصف کرهٔ زمین حاضر نیستم در مقابل هوی و هوس این و آن تسلیم شوم و مسلمأ چیزی را که از وجودم خارج نشده باشد حتمأ نخواهم نوشت.»
* «خزان [[زندگی]] من فرارسیده، می‌خواهم مثل [[درخت]]ان باروری باشم که با یک تکان میوه‌های لذیذ هم‌چون [[باران]] از آن می‌ریزد.»
* «در عالم چیزی بالاتر از [[دوستی|محبت]] نمی‌بینم.»
* «در عهد ما به ‌روح‌هایروح‌های قوی احتیاج است تا ارواح ضعیف و خوار را شلاق بزنند.»
* «در [[هنر]] هم مانند [[زندگی]] فقط [[آزادی]] و ترقی است.»
* «دوری از مردم شریر دریچه سعادت و نیک‌بختی است.»
* «زیانی که از اظهار حرف حق متوجه من گردد، به ‌مراتبمراتب مرا گوارا و مطبوع‌تر است تا آن‌که با اخفای مطلبی ضرری به ‌حقحق برسانم.»
* «[[مادر]] سازنده جهان و تابلوی آفریدگار است.»
* «من برای شادمانی به ‌دنیادنیا نیامده‌ام، آمده‌ام کارهای بزرگ انجام دهم.»
* «من به‌میان مردم وارد نمی‌شوم مگر وقتی‌که احتیاج شدیدی آنرا ایجاد کند، از این‌پس هم‌چو تبعیدشدگان [[زندگی]] می‌کنم.»
* «من می‌خواهم گریبان سرنوشت را بگیرم، او نمی‌تواند سر مرا در برابر [[زندگی]] خم کند.»
* «[[موسیقی]] از فکر تراوش می‌کند و به ‌قلبقلب می‌نشیند.»
* «[[موسیقی]]، سرزمینی است که روح من در آن حرکت می‌کند، در آنجا همه‌چیز [[گل]]‌‌های‌های زیبا می‌دهد و هیچ علف هرزه‌ای در آن نمی‌روید، اما کمتر هستند اشخاصی که ب‌فهمند در هر قطعه از موسیقی چه شوری نهفته‌است.»
* «نمیدانم چه سری در [[هنر|هنرمندان]] حقیقی وجود دارد که هیچ‌کدام به ‌دنیادنیا روی خوش نشان نمی‌دهند.»
* «[[هنر]] من باید برای سعادت بیچارگان اختصاص یابد.»
* «[[هنر]] و [[دانش]] برگزیده‌ترین و بزرگوارترین مردم را به‌به هم مربوط می‌سازد.»
 
== پیوند به بیرون ==
خط ۴۰:
{{ناتمام}}
 
[[رده:افراد]]
[[رده:هنرمندان]]
[[رده:موسیقی‌دانان|فان بتهوفن، لودویگ]]