ماجرای عجیب سگی در شب: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
خط ۶:
* و این به خاطر این است که وقتی مردم به شما میگویند چه بکنید، معمولاً این کار گیجکننده است و معنی ندارد. مثلاً، مردم اغلب میگویند «ساکت باش» اما نمیگویند تا کی ساکت باشید. یا علامتی میبینید که روی آن نوشته «روی چمن راه نروید» اما باید بنویسد: روی چمن دور این علامت راه نروید یا روی چمنهای این پارک راه نروید برای اینکه چمنهای زیادی هستند که اجازه دارید روی آنها راه بروید. در ضمن مردم تمام قوانین را زیر پا میگذارند. مثلاً پدر اغلب با سرعت بیش از ۳۰ مایل در منطقه سرعت مجاز ۳۰ مایل رانندگی میکند؛ و در کتاب مقدس آمده: «تو نخواهی کشت»، اما صلیبیون بودند، و دو جنگ جهانی و جنگ خلیجفارس و در همه اینها مسیحیان بودند که مردم را میکشتند.
* اعداد اول چیزهایی هستند که وقتی همهٔ قالبها را کنار گذاشتید باقی میمانند. من فکر میکنم اعداد اول مثل زندگیاند. خیلی منطقیاند اما هرگز نمیتوانید از قانونشان سر دربیاورید، حتی اگر تمام عمرتان به فکر دربارهٔ آنها بگذرانید.
* آقای جونز گفت من ریاضی دوست دارم چون امن است. گفت من ریاضی دوست دارم چون این کار یعنی حل مسئلهها و این مسئلهها مشکل و جالب هستند اما همیشه در پایان جواب سرراستی وجود دارد. منظورش این بود که ریاضی مثل زندگی نیست چون در زندگی در آخر هیچ جواب سرراستی وجود ند...
== پیوند به بیرون ==
|