شمس تبریزی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
4nn1l2 (بحث | مشارکت‌ها)
←‏منبع: +منبع آخرین گفتاورد
4nn1l2 (بحث | مشارکت‌ها)
←‏مقالات شمس تبریزی: «جسارت» ابن عربی به حضرت محمد و پرده‌دار خواندن او و واکنش شمس تبریزی شایان ذکر است: از همان منبع ص ۲۰۹
خط ۱۵:
* گفتند: ما را تفسیر قرآن بساز. گفتم: تفسیر ما چنان است که می‌دانید. نی از محمد! و نی از خدا! این «من» نیز منکر می‌شود مرا. می‌گویمش: چون منکری، رها کن، برو. ما را چه صداع (دردسر) می‌دهی؟ می‌گوید: نی. نروم! سخن من فهم نمی‌کند. چنان که آن خطاط سه گونه خط نوشتی: یکی او خواندی، لا غیر ... یکی را هم او خواندی هم غیر او ... یکی نه او خواندی نه غیر او. آن خط سوم منم که سخن گویم. نه من دانم، نه غیر من.
* آنجا [تبریز] کسانی بودند که من کمترینِ ایشانم، که بحر مرا برون انداخته‌است، همچنان که خاشاک از دریا به گوشه‌ای افتد، چُنینم تا آن‌ها چون باشد.
* چنانکه شیخ محمد بن عربی در دمشق می‌گفت که محمد پرده‌دار ماست! می‌گفتم: آنچه در خود می‌بینی، در محمد چرا نمی‌بینی؟ هر کسی پرده‌دار خود است. گفت آنجا که حقیقت معرفت است، دعوت کجاست؟ و کن و مکن کجاست؟ گفتم: آخر آن معنی او را بود و این فضیلت دگر مزید. و این انکار که تو می‌کنی بر او، و این تصرف، نه که عین دعوت است؟ مرا که برادر می‌خواند و فرزند، نه که دعوت است؟ پس دعوت می‌کنی و می‌گویی دعوت نباید کردن! نیکو همدرد بود، نیکو مونس بود، شگرف مردی بود شیخ محمد؛ اما در متابعت نبود. یکی گفت: عین متابعت خود آن بود. گفتم: نی متابعت نمی‌کرد.
 
== جستارهای وابسته ==