نوشتن: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Mr.Iran (بحث | مشارکت‌ها)
←‏گفتاوردها: ابرابزار
خط ۲۵:
* «[[نویسندگی]] در [[ایران]] به هیچ‌وجه شرایطی ندارد که نویسنده بتواند روی آن به عنوان منبع درآمد حساب کند.»<ref>http://aftabnews.ir/fa/news/197831/آخرین-گفتگو-با-فهیمه-رحیمی-شنیده‌ام-می‌گویند-من-ثروتمندترین-نویسنده-زن-ایرانی-هستم</ref>
* «آنچه ما را وادار به نوشتن می‌کند، عشق است. وقتی چیزی در وجود نویسنده می‌جوشد این نیاز در او به وجود می‌آید که بنویسد و هدفش را دنبال کند وگرنه اگر فکر کنید نویسندگی شغل و منبع درآمد نویسندگان محسوب می‌شود اینطور نیست.»
** ''[[فهیمه رحیمی]]'' <ref>http://aftabnews.ir/fa/news/197831/آخرین-گفتگو-با-فهیمه-رحیمی-شنیده‌ام-می‌گویند-من-ثروتمندترین-نویسنده-زن-ایرانی-هستم</ref>
* «نویسندگی من اینگونه است که یکباره افکار به ذهنم الهام می‌شوند. مثلاً خوابم ولی یکباره جملاتی به ذهنم خطور می‌کند و من خواب‌آلود آنها را می‌نویسم. اتاق مرا باید ببینید. اتاق من کاغذ دیواری است ولی روی آن پر از نوشته است. دلیلش هم همین است که یکباره از خواب بیدار می‌شوم خودکار برمی‌دارم و در اسرع وقت آنچه را به ذهنم رسیده می‌نویسم. فکر نمی‌کنم شاغل بودن من می‌توانست روی کیفیت و نوع کارم تاثیرتأثیر بگذارد زیرا قهرمان‌های داستان‌هایم خودشان سرنوشتشان را به من می‌گویند و من فقط آنچه آنها می‌گویند و می‌اندیشند کتابت می‌کنم.»
** ''[[فهیمه رحیمی]]''<ref>http://aftabnews.ir/fa/news/197831/آخرین-گفتگو-با-فهیمه-رحیمی-شنیده‌ام-می‌گویند-من-ثروتمندترین-نویسنده-زن-ایرانی-هستم</ref>
* «فکر می‌کنم لازم است در نظام اداری به نویسندگی هم مانند دیگر حرفه‌ها نگاه شود و بودجه‌ای در اختیار کانون‌های متولی امر ادبیات و نویسندگی قرار گیرد تا آنها بتوانند به اعضای خود خدمات بدهند. حداقل بتوانند مشکل بیمه نویسندگان را حل کنند.»
** ''[[فهیمه رحیمی]]''<ref>http://aftabnews.ir/fa/news/197831/آخرین-گفتگو-با-فهیمه-رحیمی-شنیده‌ام-می‌گویند-من-ثروتمندترین-نویسنده-زن-ایرانی-هستم</ref>
* «من ۴۰ سال است که می‌نویسم و نوشتن کار بسیار دشواری است. بگذریم که برخی آن را کار ساده‌ای می‌پندارند اما کسی نیست به این افراد بگوید خوب بنشینید و بنویسید تا متوجه شوید، نویسندگی چه کار سختی است حتی اگر شخصیت‌های ما معلوم باشند.»
** ''[[منیژه آرمین]]'' <ref>http://mehrnews.com/detail/News/2227642</ref>
* «هر چقدر که از عمر نویسندگی یک نویسنده می‌گذرد، او سخت گیرتر می‌شود.»
** ''[[هوشنگ مرادی کرمانی]]''<ref>http://www.sharqparsi.com/2014/07/article19991</ref>
* «هیچ [[نویسنده]] ای هنگام نوشتن به این فکر نمی‌کند که دارد شاهکار می‌نویسد و یا اثرش بد از کار در می‌آید، اما بخشی از تمرکزش در ناخوادگاه معطوف به مخاطبش است.»
** ''[[هوشنگ مرادی کرمانی]]'' <ref>http://www.sharqparsi.com/2014/07/article19991</ref>
* «این داستان‌‏ها، حاصل چنگ زدن و تلاش من در زندگی است؛ یعنی من به زندگی خودم چنگ زدم و آن را به تصویر کشیدم و داستان‌‏هایم همه ریشه در زندگی من دارد. زمانی که دیدم مردم دردهای مرا گوش نمی‌‏دهند، سعی کردم آنها را به زبان طنز بگویم.»
** ''[[هوشنگ مرادی کرمانی]]'' <ref>http://www.iranianfiction.com/fa/index.php/بانک-نویسندگان/ایران/نویسندگان-ایران-ل-ی/item/344-مردای‌کرمانی-هوشنگ</ref>
* «همیشه مرسوم است که نویسنده‌ها کتاب‌های خود را فرزندان خود عنوان می‌کنند به نظر من این یک نگاه کلیشه‌ای است و انتظار نداشته باشید که من نویسنده همه کتاب‌هایم را در یک حد و اندازه دوست داشته باشم، من در شرایط کنونی کتاب «شما که غریبه نیستید» را بهترین کتاب خود می‌دانم.»
** ''[[هوشنگ مرادی کرمانی]]'' <ref>http://www.sharqparsi.com/2014/07/article19991</ref>
* «به نظرمن نویسنده‌ها باید ارتباط تنگاتنگی با سینما داشته باشند، فیلم ببنند و از تکنیک‌های سینمایی به نفع داستان استفاده کنند و از توضیح اضافات بپرهیزند. من هروقت که خبر انتشار کتابی را به رسانه‌ها می‌دهم؛ فیلم سازان برای ساخت فیلم براساس آن اعلام آمادگی می‌کنند. شاید خیلی برایتان عجیب باشد که با گذشت حداکثرسه روزازانتشاریک کتاب تلفن خانه من شروع به زنگ خوردن می‌کند و کارگردان‌های بسیاری هستند که می‌خواهند برای ساخت فیلم با من وارد گفت وگو شوند.»
** ''[[هوشنگ مرادی کرمانی]]'' <ref>http://www.sharqparsi.com/2014/07/article19991</ref>
* «جایزه گرفتن اتفاق بسیارخوبی است و من ازاین که جایزه‌ای دریافت کنم، همواره احساس خوشایندی دارم هرچند که مردم با خواندن کتاب‌هایم همواره به من جایزه داده‌اند. بهترین جایزه برای من به عنوان نویسنده این است که کتاب‌هایم خوانده می‌شوند و منتظرند تا ببینند کتاب بعدی من چیست. برای یک نویسنده لذتی بیشتر از این نمی‌تواند وجود داشته باشد.»
** ''[[هوشنگ مرادی کرمانی]]'' <ref>http://www.sharqparsi.com/2014/07/article19991</ref>
* «کار [[شاعر]] و [[نویسنده]] آن است که غم نهفته در دل شکوهمندترین چیزها را باز نماید و شکوه نهفته درون غمبارترین اشیاء را.»
** ''[[توماس هاردی]]'' <small>از کتاب اوائل زندگی زندگی هاردی، فصل ۱۳ چاپ ۱۹۲۸. فقره یادداشت ۱۹ آوریل ۱۸۸۵</small>
* نویسنده کسی است که به «قرض‌و‌قولهقرض‌وقوله» از رفیقان و آشنایان، کتابش را چاپ می‌کند و به دوستان و خویشان اهدا می‌کند تا آن‌ها نیز کتاب را خوانده و نخوانده، در طاقچه‌ای یا در پستوی خانه‌ای بایگانی کنند.<ref>مجلهٔ کاوه، شمارهٔ ۱۰۰، ص ۸۲.</ref>
* «زندگی [[نویسنده]] نیمی جاه طلبی است و نیمی اضطراب. این هر دو باید باشد.»
** ''[[مارتین ایمیس]]''<ref>http://www.euronews.com/2013/06/25/martin-amis-on-the-terrorism-of-alienation/</ref>
* «اینکه [[نویسنده‌ها]] بیش از هر کس دیگری می‌خواهند جاودانه شوند، یک واقعیت است. چون در حقیقت با گذشت زمان است که کیفیت کار هنری معلوم می‌شود. بقیه چیزها مهم نیستند. نقد هنری و دیگر حرف‌ها [تنها] لفاظی است.»
** ''[[مارتین ایمیس]]''<ref>http://www.euronews.com/2013/06/25/martin-amis-on-the-terrorism-of-alienation/</ref>
* «اگر بعد از یک قرن هنوز نامت در میان باشد، موفق شده‌ای.»
** ''[[مارتین ایمیس]]''<ref>http://www.euronews.com/2013/06/25/martin-amis-on-the-terrorism-of-alienation/</ref>
 
== منابع ==