نامههای ایرانی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Amouzandeh (بحث | مشارکتها) |
Amouzandeh (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱:
'''[[W:نامه
== دارای منبع ==
* «اگر درباره مذهب ِ آنها با دقت بیشتری تأمل و تعمق کنی، نشانههائی از دین ِ ما نیز در آن دیده
▲* «اگر درباره مذهب ِ آنها با دقت بیشتری تأمل و تعمق کنی، نشانههائی از دین ِ ما نیز در آن دیده می شود[...] من از کتابهای یکی از محدثین که عنوانش "برتری تعدد زوجات" بود، چنین دریافتم که وی با اثبات ادله، انتخاب چندین همسر را حتی وظیفه شرعی مسیحیان میداند.»
** ''نامه سی و پنجم، ازبک بهپسرخالهاش جمشید، مرشد خانقاه بزرگ تبریز - پاریس، بیستم ذیحجه ۱۷۱۳''
* «جادوگر بزرگتر از شاه نیز وجود دارد که نفوذ او کمتر از پادشاه نیست. این جادوگر خود را "پاپ" مینامد. او بهشاه تلقین کردهاست که "سه" برابر با "یک" است، نانی را که میخورند "نان" نیست و شرابی را که مینوشند "شراب" نیست، و هزار مزخرف دیگر شبیه بهاین.»
** ''نامه بیست و چهارم، ریکا به ابن، در ازمیر - پاریس، چهارم ربیعالثانی ۱۷۱۲''
* «رضی عزیز، اگر خدائی وجود دارد، الزامأ باید عادل باشد، در غیر اینصورت وجودی ناقص و مضر خواهد بود.»
** ''نامه هشتاد و سوم، ازبک بهرضی در ونیز - پاریس، اول جمادیالاول'' ۱۷۱۵
* «سؤال میکنی که در فرانسه یهودی هم هست؟ باید بدانی که هرکجا پول است یهودی هم هست. سؤال می کنی آنها چکار میکنند؟ همان کاری که در ایران میکنند. شباهت هیچ چیزی در دنیا بهاندازه شباهت بین یک جهود فرانسوی و یک جهود آسیائی نیست. آن ها همان قدر که تعصب یهودیگری خود را با کلهشقی هرچه تمامتر در پیش مسیحیان بهنمایش میگذارند، در حضور ما هم نشان میدهند، آدم از دستشان دیوانه میشود.»
** ''نامه شصتم، ازبک
* «ضمنأ این پادشاه جادوگر بزرگی است. او حتی بر تاریکترین زوایای درون ملت خود ناظر و حاکم است. او فکر آنها را آنطور که خودش میخواهد تغییر میدهد. اگر در خزانه پادشاهی فقط یک میلیون "گولدن" موجود باشد و او بهدو میلیون "گولدن" نیاز داشته باشد، کافی است که بهملت بگوید: از امروز یک گولدن دوبرابر ارزش خود را داراست و آن ها هم قبول میکنند. هرگاه جنگ بزرگ و پرخرجی در پیش داشته و ذرهای پول در خزانه نداشته باشد، کافی است که بهآنها بقبولاند که چند برگ کاغذ، مثل پول است. مردم هم آن را میپذیرند.»
** ''نامهٔ بیست و چهارم ریکا به ابن، در ازمیر - پاریس چهارم ربیعالثانی ۱۷۱۲''
* «فلاسفه بزرگی که در وصف خصائل مرضیه خداوند بهتفکر و تأمل پرداختهاند، معتقدند که باریتعالی در همه جوانب وجود، کاملترین است. اما این عقیدهای است کاملأ انحرافی و اغراق آمیز، چون آن ها صفت "کامل ترین" را در حیطه تصورات و تعلقات بشری شمرده و بهدرگاه الهی نسبت دادهاند، بدون اینکه بهاین واقعیت بیندیشند که این اوصاف غالبأ در تضاد با یکدیگر واقع شده و در کنار یکدیگر و درون یک وجود نمیتوانند بهمسالمت قرار گیرند.»
** ''نامه شصت و نهم، ازبک بهرضی در ونیز - پاریس، آخر شعبان ۱۷۱۴''
* «گاهی اوقات موی خانمها بیاختیار بهبالا میرود و با تغییر اوضاع، ناگهان پایین میافتد. زمانی بود که موی خانمها بهطرز وحشتناکی در ارتفاع زیادی از سر جمع میشد که صورت آن بانو در وسط بدن قرار میگرفت. در دورهای دیگر، پاها جانشین موها میشدند: پاشنههایی بهبلندی نردبان تمام بالاتنه را در هوا نگه میداشت. معماران گاهی بالاجبار چارچوب درها را بالاتر یا پایینتر یا پهنتر میکردند تا با آرایش موی خانمها همآهنگی داشته باشد، در مجموع خلاقیت هنری معماران تابع چنین هوسبازیها قرار میگرفت.»
** ''نامه نود و نهم، ریکا بهرضی، در ونیز - پاریس، هشتم صفر ۱۷۱۷''
* «ما در میان مردمی زندگی میکنیم که از ما قویترند. آن ها میتوانند بههزار رقم ما را اذیت کنند بدون اینکه بهچنگال قانون و مجازات گرفتار شوند. چهقدر برای ما آرامشبخش است که این مردم مبادیآداب و پایبند بهاصولی هستند که از درون آنها سرچشمه گرفته و بهسود ما اقدام و در مقابل ضربات احتمالیشان از ما حفاظت میکنند. بدون این آرامش خاطر، میبایستی در یک ترس دائمی بهسر بریم؛ گوئی از میان گلهای از شیران درنده میگذری و هرلحظه، جان و مال و حیثیتمان دستخوش تجاوز قرار خواهد گرفت.»
** ''نامه هشتاد و سوم، ازبک بهرضی در ونیز - پاریس، اول جمادیالاول ۱۷۱۵''
* «من بارها این مسیحیان را مورد تحقیق و تفحص قرار داده و از روی کنجکاوی از آنها سؤال کردم که آیا در مورد زندگانی حضرت علی این سرور آدمیان، چیزی میدانند یا نه؟ سرانجام بهاین نتیجه رسیدم که اصلأ او را نمیشناسند.»
** ''نامه سی و پنجم ازبک بهپسرخالهاش جمشید، مرشد خانقاه بزرگ تبریز - پاریس، بیستم ذیحجه ۱۷۱۳''
== پیوند بهبیرون ==
|