ولایت فقیه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
YiFeiBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات: انتقال 1 پیوند میانویکی به d:q16547870 در ویکیداده
ابرابزار، اصلاح املا
خط ۱:
'''[[W:ولایت فقیه|ولایت فقیه]]''' بهیک معنینظریه سرپرستیپس فقیهاز و جامع الشرایطغیبت در عصراسلام غیبتشیعه است که فقیه را حق قیمومیت بر مردم می‌دهد.
 
== گفتاوردها ==
 
* «قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران عبارت‌اند از قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضاییه که زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت بر طبق اصول آینده این قانون اعمال می‌گردند. این قوا مستقل از یک دیگرند.»
== دارای منبع ==
** ''قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل ۵۷''<ref>[http://www.hawzah.net/Per/E/VeDefa.asp?URL=Start/VeStart.htm ولایت مطلقه فقیه در قانون اساسی ]</ref>
 
* «مخالفت با ولایت مطلقه فقیه، تکذیب ائمه و اسلام است.»
*«قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران عبارت‏اند از قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضاییه که زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت بر طبق اصول آینده این قانون اعمال می‏گردند. این قوا مستقل از یک دیگرند.»
** ''[[سید روح‌الله خمینی]]''<ref>صحیفه نور، جلد ۵، صفحهٔ ۵۲۲</ref>
**''قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل ۵۷'' <ref>[http://www.hawzah.net/Per/E/VeDefa.asp?URL=Start/VeStart.htm ولایت مطلقه فقیه در قانون اساسی ]</ref>
* «ولایت مطلقه فقیه، شرک است.»
 
** ''[[حسینعلی منتظری]]''<ref>[http://www.iranianuk.com/article.php?id=33866 وبگاه خبری ایرانیان انگلستان]</ref>
*«مخالفت با ولایت مطلقه فقیه، تکذیب ائمه و اسلام است.»
* «ولی فقیه نسبت به جان و مال و ناموس مردم اختیار دارد. همان اختیاری که پیامبر اسلام (ص) داشت. فقیه این مقام ولایت را به منظور حفظ مصلحت امت دارد.»
**''[[سید روح‌الله خمینی]]'' <ref>صحیفه نور، جلد ۵، صفحه ۵۲۲</ref>
** ''[[احمد جنتی]]''<ref>سمینار ولایت فقیه در ساری، رادیو تهران، اخبار ساعت ۲۰، ۲۹ اردیبهشت ۱۳۶۱</ref>
 
* «نظریهٔ ولایت مطلقه فقیه،فقیه یک بدعت عاری از هرگونه پشتوانه در قوانین و حکمت شرکشیعی است.»
** ''[[سید ابوالقاسم خویی]]''<ref>''احیای تشیع''. [[ولی نصر]]. ۲۰۰۶. ISBN ۰۳۹۳۰۶۲۱۱۲. ص۱۲۵ و ص۱۴۴</ref><ref>''اعراب شیعه: مسلمانان از یاد رفته''. گراهام فولر. ۲۰۰۱. ISBN ۰۳۱۲۲۳۹۵۶۴. انتشارات پالگریو مک میلن.</ref><ref>[[دانشنامه بریتانیکا]]. نسخه ۱۹۹۳. ص۶۹. ISBN 0852295855</ref>
**''[[حسینعلی منتظری]]''<ref>[http://www.iranianuk.com/article.php?id=33866 وبگاه خبری ایرانیان انگلستان]</ref>
* «ولایت در آنچه - به اصطلاح فقها - امور حسبیه خوانده می‌شود برای هر فقیهی که جامع شرایط تقلید باشد ثابت است؛ و اما در امور عامه که نظم جامعه اسلامی بر آنها متوقف است هم در شخص فقیه و هم در شرایط به کار بستن ولایت امور دیگری معتبر است از جمله مقبول بودن نزد عامه مؤمنین.»
 
** ''[[سید علی سیستانی]]''<ref>[http://sistani.org/local.php?modules=nav&nid=5&cid=1104 وب سایت رسمی آیت الله سیستانی، پاسخ به پرسش‌ها]</ref>
*«ولی فقیه نسبت به جان و مال و ناموس مردم اختیار دارد. همان اختیاری که پیامبر اسلام (ص) داشت. فقیه این مقام ولایت را به منظور حفظ مصلحت امت دارد.»
* «تصور مردم از ولایت فقیه این نبوده و نیست که فقها حکومت کنند واداره مملکت را بدست گیرند، این مفهوم اختصاص به جهان تسنن دارد. در شیعه هیچ‌گاه چنین مفهومی وجود نداشته‌است.»
**''[[احمد جنتی]]'' <ref>سمینار ولایت فقیه در ساری، رادیو تهران، اخبار ساعت ۲۰، ۲۹ اردیبهشت ۱۳۶۱</ref>
** ''[[مرتضی مطهری]] در کتاب پیرامون جمهوری اسلامی''<ref>پیرامون جمهوری اسلامی، صفحه ۳۰، چاپ صدرا، ۱۳۷۲</ref>
 
* «ولایت فقیه به این معنا نیست که فقیه خود در رأس دولت قرار گیرد و عملاً حکومت کند. نقش فقیه در یک کشور اسلامی... نقش یک ایدئولوگ است نه نقش یک حاکم... تصور مردم آن روز ـ دورهٔ مشروطیت ـ و نیز تصور مردم ما از ولایت فقیه این نبود و نیست که فقها حکومت کنند و ادارهٔ مملکت را به‌دست گیرند...»
*«نظریهٔ ولایت مطلقه فقیه یک بدعت عاری از هرگونه پشتوانه در قوانین و حکمت شیعی است.»
** ''[[مرتضی مطهری]] در کتاب پیرامون انقلاب اسلامی''<ref>پیرامون جمهوری اسلامی، صفحه ۶۷، ۱۳۶۱</ref>
**''[[سید ابوالقاسم خویی]]'' <ref>''احیای تشیع''. [[ولی نصر]]. ۲۰۰۶. ISBN ۰۳۹۳۰۶۲۱۱۲. ص۱۲۵ و ص۱۴۴</ref><ref>''اعراب شیعه: مسلمانان از یاد رفته''. گراهام فولر. ۲۰۰۱. ISBN ۰۳۱۲۲۳۹۵۶۴. انتشارات پالگریو مک میلن.</ref><ref>[[دانشنامه بریتانیکا]]. نسخه ۱۹۹۳. ص۶۹. ISBN ۰۸۵۲۲۹۵۸۵۵</ref>
* «شان فقیه جامع‌الشرایط اجرای حدود و قضاوت و ولایت بر قاصران است. این کجا و تصدی حفظ مرزهای مسلمانان از تجاوز فاسقان و رفع سلطه کافران از ایشان کجا؟»
 
** منبع: المکاسب المحرمه، آیت‌الله اراکی، ص۹۴.<ref>تکه‌های مربوط به نقض اصل ولایت فقیه در چاپ جدید کتاب حذف شده‌است.</ref>
*«ولایت در آن چه - به اصطلاح فقها - امور حسبیه خوانده می‌شود برای هر فقیهی که جامع شرایط تقلید باشد ثابت است. و اما در امور عامه که نظم جامعه اسلامی بر آنها متوقف است هم در شخص فقیه و هم در شرایط به کار بستن ولایت امور دیگری معتبر است از جمله مقبول بودن نزد عامه مؤمنین.»
* «ولایت در زمان غیبت با هیچ دلیلی برای فقهاء اثبات نمی‌شود. «ولایت» تنها به پیامبر (ص) و ائمه (علیهم السلام) اختصاص دارد. آنچه از روایات برای فقها، اثبات می‌شود دو امر است، نفوذ قضاوت، حجیت فتوای‌شان. اما حق تصرف در اموال قاصران و غیر ایشان ـ که از شئون «ولایت» است ـ ندارند مگر در امور حسبیه<ref>مقصود از امور حسبیه کارهایی است که محسوب برای خداست و به عنوان وظیفه عبادی انجام می‌گیرد هم چون قبض حقوق شرعیه (خمس و زکات و…) و به مصرف رسانیدن آن‌ها در موارد خود و حفاظت از موقوفه‌هایی که متولی خاصی ندارند و نگهداری از اموال مسلمانی که غایب یا قاصر است و نظایر آن.</ref> و فقها در این محدوده «ولایت» دارند، اما نه به معنای ادعا شده [یعنی نه به معنای ولایت] بلکه به معنای نفوذ تصرفاتش یا تصرفات وکیلش... بنابراین، آنچه برای فقیه، ثابت می‌باشد «جواز تصرف» است، نه «ولایت».»
**''[[سید علی سیستانی]]'' <ref>[http://sistani.org/local.php?modules=nav&nid=5&cid=1104 وب سایت رسمی آیت الله سیستانی، پاسخ به پرسش‌ها]</ref>
** منبع: سیدابوالقاسم خوئی، در کتاب «التنقیح فی شرح العروة الوثقی».<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.al-khoei.us/books/index.php?id=120| عنوان = ولایة الفقیه فی الاُمور الحسبیّة | تاریخ بازدید = ۱۵ آبان ۱۳۸۸| تاریخ =| ناشر = پایگاه اطلاع رسانی آیت‌الله خوئی | زبان = عربی}}</ref>
 
* «ولایت در زمان غیبت با هیچ دلیلی برای فقیهان اثبات نمی‌شود. ولایت تنها اختصاص به پیامبر و ائمه دارد. فقها نه تنها در امور عامه ولایت ندارند، بلکه در امور حسبیه هم ولایت شرعی ندارند.»
*«تصور مردم از ولایت فقیه این نبوده و نیست که فقها حکومت کنند واداره مملکت را بدست گیرند، این مفهوم اختصاص به جهان تسنن دارد. در شیعه هیچ‌گاه چنین مفهومی وجود نداشته‌است.»
** منبع: التنقیح فی شرح العروه الوثقی، الاجتهاد والتقلید، آیت‌الله خویی، تقریرات از میرزا علی غروی تبریزی؛ قم، ص ۴۲۴.
**''[[مرتضی مطهری]] در کتاب پیرامون جمهوری اسلامی'' <ref>پیرامون جمهوری اسلامی، صفحه ۳۰، چاپ صدرا، ۱۳۷۲</ref>
* «اگر فقیهی بخواهد زورگویی کند، از ولایت ساقط می‌شود.»
 
** منبع: ''صحیفه نور، ج ۱۰، ص ۲۹ و ۱۷۴؛ ج ۱، ص ۳۱، ج ۱۰، صفحهٔ ۸۹ و ۲۹.''<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8802140450| عنوان = ولایت مطلقه فقیه از دیدگاه امام خمینی و قرائتهای گوناگون| تاریخ بازدید = ۲۰ شهریور ۱۳۸۸| تاریخ = | ناشر = فارس نیوز | زبان = فارسی}}</ref>
*«ولایت فقیه به این معنا نیست که فقیه خود در رأس دولت قرار گیرد و عملاً حکومت کند. نقش فقیه در یک کشور اسلامی... نقش یک ایدئولوگ است نه نقش یک حاکم.... تصور مردم آن روز ـ دورهٔ مشروطیت ـ و نیز تصور مردم ما از ولایت فقیه این نبود و نیست که فقها حکومت کنند و ادارهٔ مملکت را به‌دست گیرند...»
* «اگر ولیّ فقیه، یک کلمه دروغ بگوید یک قدم بر خلاف بگذارد، آن ولایت را دیگر ندارد.»
**''[[مرتضی مطهری]] در کتاب پیرامون انقلاب اسلامی'' <ref>پیرامون جمهوری اسلامی، صفحه ۶۷، ۱۳۶۱</ref>
** منبع: ''صحیفه نور، ج ۱۱ ص ۳۷.''<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8802140450| عنوان = ولایت مطلقه فقیه از دیدگاه امام خمینی و قرائتهای گوناگون| تاریخ بازدید = ۲۰ شهریور ۱۳۸۸| تاریخ = | ناشر = فارس نیوز | زبان = فارسی}}</ref>
 
* «اگر فقیه یک گناه صغیره هم بکند، از ولایت ساقط می‌شود.»
*«شان فقیه جامع‌الشرایط اجرای حدود و قضاوت و ولایت بر قاصران است. این کجا و تصدی حفظ مرزهای مسلمانان از تجاوز فاسقان و رفع سلطه کافران از ایشان کجا؟»
** منبع: ''صحیفه نور، ج ۱۱ ص ۳۷.''<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8802140450| عنوان = ولایت مطلقه فقیه از دیدگاه امام خمینی و قرائتهای گوناگون| تاریخ بازدید = ۲۰ شهریور ۱۳۸۸| تاریخ = | ناشر = فارس نیوز | زبان = فارسی}}</ref>
**منبع: المکاسب المحرمه، آیت‌الله اراکی، ص۹۴.<ref>تکه‌های مربوط به نقض اصل ولایت فقیه در چاپ جدید کتاب حذف شده‌است.</ref>
* «اگر جمهوری، اسلامی باشد که دیگر واضح است. برای اینکه اسلام برای آن کسی که سرپرستی برای مردم می‌خواهد بکند، ولایت بر مردم دارد؛ یک شرایطی قرار داده است که وقتی یک شرطش نباشد، خود به خود ساقط است، تمام است، دیگر لازم نیست که مردم جمع بشوند.»
 
** منبع: سید روح‌الله خمینی، صحیفهٔ نور، ج ۳، ص ۱۴۱–۱۴۲.
*«ولایت در زمان غیبت با هیچ دلیلی برای فقهاء اثبات نمی‌شود. «ولایت» تنها به پیامبر (ص) و ائمه (علیهم السلام) اختصاص دارد. آن‌چه از روایات برای فقها، اثبات می‌شود دو امر است، نفوذ قضاوت، حجیت فتوای‌شان. اما حق تصرف در اموال قاصران و غیر ایشان ـ که از شئون «ولایت» است ـ ندارند مگر در امور حسبیه<ref>مقصود از امور حسبیه کارهایی است که محسوب برای خداست و به عنوان وظیفه عبادی انجام می‌گیرد هم چون قبض حقوق شرعیه (خمس و زکات و…) و به مصرف رسانیدن آن‌ها در موارد خود و حفاظت از موقوفه‌هایی که متولی خاصی ندارند و نگهداری از اموال مسلمانی که غایب یا قاصر است و نظایر آن.</ref> و فقها در این محدوده «ولایت» دارند، اما نه به معنای ادعا شده [یعنی نه به معنای ولایت] بلکه به معنای نفوذ تصرفاتش یا تصرفات وکیلش... بنابراین، آن‌چه برای فقیه، ثابت می‌باشد «جواز تصرف» است، نه «ولایت».»
* «فقیه نمی‌خواهد به مردم زورگویی کند، اگر فقیهی بخواهد زورگویی کند، این فقیه دیگر ولایت ندارد.»
**منبع: سیدابوالقاسم خوئی، در کتاب «التنقیح فی شرح العروة الوثقی».<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.al-khoei.us/books/index.php?id=120| عنوان = ولایة الفقیه فی الاُمور الحسبیّة | تاریخ بازدید = ۱۵ آبان ۱۳۸۸| تاریخ =| ناشر = پایگاه اطلاع رسانی آیت‌الله خوئی | زبان = عربی}}</ref>
** منبع: سید روح‌الله خمینی، صحیفه نور، ج ۱۰، ص ۲۹.
 
* «اگر بگوییم امام معصوم راجع به طلاق همسر یک مرد، یا فروختن و گرفتن مال او، گرچه مصلحت عمومی هم اقتضاء نکند، ولایت دارد، این دیگر در مورد فقیه صادق نیست و او در این امور ولایت ندارد.»
*«ولایت در زمان غیبت با هیچ دلیلی برای فقیهان اثبات نمی‌شود. ولایت تنها اختصاص به پیامبر و ائمه دارد. فقها نه تنها در امور عامه ولایت ندارند، بلکه در امور حسبیه هم ولایت شرعی ندارند.»
** منبع: سید روح‌الله خمینی، شئون و اختیارات ولی فقیه، ص ۶۶.
**منبع: التنقیح فی شرح العروه الوثقی، الاجتهاد والتقلید، آیت‌الله خویی، تقریرات از میرزا علی غروی تبریزی؛ قم، ص ۴۲۴.
* «و وصیت اینجانب به رهبر و شورای رهبری در این عصر که ... گمان ننمایند که رهبری فی نفسه برای آنان تحفه‌ای است ومقام والایی، بلکه وظیفه سنگین و خطرناکی است که لغزش در آن اگر خدای نخواسته با هوای نفس باشد، ننگ ابدی در این دنیا و آتش غضب خدای قهار در جهان دیگر در پی دارد.»
 
** منبع: وصیتنامهٔ سید روح‌الله خمینی.
*«اگر فقیهی بخواهد زورگویی کند، از ولایت ساقط می‌شود.»
* «من به ولایت مطلق فقیه اعتقاد ندارم؛ ولی به این اعتقاد دارم که در اسلام اصلی وجود دارد و آن حفظ نظم جامعه و حفظ نظم امینتی و اقتصادی و اجتماعی است. اگر حفظ این نظام به این متوقف باشد که ولی فقیه و مشاورانش حکومت را به دست بگیرد، ما آن را قبول داریم. اما اگر حفظ این نظام متوقف به آن نباشد، می‌توانیم شخص امین و مخلص و مشاوران متخصصی را برگزینیم که به او در اداره امور دولت کمک کنند و در نتیجه به ولایت فقیه نیازی نیست.»
** منبع: ''صحیفه نور، ج ۱۰، ص ۲۹ و ۱۷۴؛ ج ۱، ص ۳۱، ج ۱۰، صفحهٔ ۸۹ و ۲۹.''<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8802140450| عنوان = ولایت مطلقه فقیه از دیدگاه امام خمینی و قرائتهای گوناگون| تاریخ بازدید = ۲۰ شهریور ۱۳۸۸| تاریخ = | ناشر = فارس نیوز | زبان = فارسی}}</ref>
** ''[[محمدحسین فضل‌الله]]''<ref>[http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2010/07/100705_l50_fazlollah_farahmand.shtml ‮فضل الله، حزب الله و ایران‬]</ref>
 
* «تئوری ولایت فقیه، عین استبداد دینی است و با این تئوری اصولاً نمی‌توان نظم دموکراتیک به وجود آورد. حتی هیچ‌کس نمی‌تواند در ذیل تئوری ولایت فقیه، عدالت بورزد چون همان‌گونه که فیلسوفان قدیمی گفته‌اند، قدرت مطلقه فساد مطلق می‌آورد. پارساترین فرد هم اگر در راس جامعه با قدرت غیرپاسخگو قرار گیرد بعد از چند سال بسیار از عدالت فاصله خواهد گرفت؛ لذا تئوری ولایت فقیه آیت‌الله خمینی از همان آغاز یک تئوری غیراخلاقی بود.»
*«اگر ولیّ فقیه، یک کلمه دروغ بگوید یک قدم بر خلاف بگذارد، آن ولایت را دیگر ندارد.»
** ''[[عبدالکریم سروش]]''<ref>[http://www.rahesabz.net/story/10468 با رفراندوم اختیارات ولی فقیه حذف شود]</ref>
** منبع: ''صحیفه نور، ج ۱۱ ص ۳۷.''<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8802140450| عنوان = ولایت مطلقه فقیه از دیدگاه امام خمینی و قرائتهای گوناگون| تاریخ بازدید = ۲۰ شهریور ۱۳۸۸| تاریخ = | ناشر = فارس نیوز | زبان = فارسی}}</ref>
* «در چارچوب این نظریه، خوب و بد امور یکسره در گرو تشخیص و تصمیم ولی فقیه‌است، و هیچ قید مستقلی دامنه تصمیمات ولی فقیه را مقید نمی‌کند: هرچه آن خسرو کند شیرین کند! اگر ولی فقیه تشخیص دهد که دروغ گفتن، بهتان زدن، تقلب کردن، ریختن خون بیگناهان، یا تجاوز جنسی به منتقدان، برای حفظ پایه‌های نظام ضروری است، در آن صورت انجام این اعمال اخلاقاً برای مؤمنان و مقلّدان مجاز، و بلکه واجب می‌شود. اما نظام اخلاقی ای که در آن دروغ گفتن، بهتان زدن، تجاوز جنسی، قتل انسان بیگناه، اضرار به غیر، و امثال آنها مجاز باشد عین بی اخلاقی است. زندگی بر مبنای این نوع مصلحت گرایی لگام گسیخته نهایتاً با بی اخلاقی یا هرج و مرج و آنارشی اخلاقی فاصله‌ای ندارد. اخلاق برآمده از نظریه ولایت مطلقه فقیه در نهایت نوعی بی اخلاقی مقدس مآبانه از کار درمی آید.»
 
** ''[[آرش نراقی]]''<ref>[http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/article/-732388e9c1.html نقد اخلاقی نظریه ولایت فقیه]</ref>
*«اگر فقیه یک گناه صغیره هم بکند، از ولایت ساقط می‌شود.»
* «مقبوله عمر بن حنظله (مورد استناد در موضوع ولایت فقیه) و حدیث من بلغه ثواب (مورد استناد در موضوع تقلید و ظن فقیه) را از مجعولات شمرده و این دو را از مهمترین اخبار آحاد منحوله در ایجاد انحراف و کژی در اسلام و شیعه قلمداد کرده است.
** منبع: ''صحیفه نور، ج ۱۱ ص ۳۷.''<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8802140450| عنوان = ولایت مطلقه فقیه از دیدگاه امام خمینی و قرائتهای گوناگون| تاریخ بازدید = ۲۰ شهریور ۱۳۸۸| تاریخ = | ناشر = فارس نیوز | زبان = فارسی}}</ref>
** ''[[سید محمد جواد غروی]]''<ref>فقه استدلالی در مسائل خلافی، نشر اقبال، ۱۳۷۷، بخش چهارم:بحثی در اخبار موضوعه</ref>
 
*«اگر جمهوری، اسلامی باشد که دیگر واضح است. برای اینکه اسلام برای آن کسی که سرپرستی برای مردم می خواهد بکند، ولایت بر مردم دارد؛ یک شرایطی قرار داده است که وقتی یک شرطش نباشد، خود به خود ساقط است، تمام است، دیگر لازم نیست که مردم جمع بشوند.»
**منبع: سید روح الله خمینی، صحیفهٔ نور، ج ۳، ص ۱۴۱-۱۴۲.
 
*«فقیه نمی‌خواهد به مردم زورگویی کند، اگر فقیهی بخواهد زورگویی کند، این فقیه دیگر ولایت ندارد.»
**منبع: سید روح الله خمینی، صحیفه نور، ج ۱۰، ص ۲۹.
 
*«اگر بگوییم امام معصوم راجع به طلاق همسر یک مرد، یا فروختن و گرفتن مال او، گرچه مصلحت عمومی هم اقتضا نکند، ولایت دارد، این دیگر در مورد فقیه صادق نیست و او در این امور ولایت ندارد.»
**منبع: سید روح الله خمینی، شئون و اختیارات ولی فقیه، ص ۶۶.
 
*«و وصیت اینجانب به رهبر و شورای رهبری در این عصر که ... گمان ننمایند که رهبری فی نفسه برای آنان تحفه ای است ومقام والایی ، بلکه وظیفه سنگین و خطرناکی است که لغزش در آن اگر خدای نخواسته با هوای نفس باشد، ننگ ابدی در این دنیا و آتش غضب خدای قهار در جهان دیگر در پی دارد.»
**منبع: وصیتنامهٔ سید روح الله خمینی.
 
*«من به ولایت مطلق فقیه اعتقاد ندارم. ولی به این اعتقاد دارم که در اسلام اصلی وجود دارد و آن حفظ نظم جامعه و حفظ نظم امینتی و اقتصادی و اجتماعی است. اگر حفظ این نظام به این متوقف باشد که ولی فقیه و مشاورانش حکومت را به دست بگیرد، ما آن را قبول داریم. اما اگر حفظ این نظام متوقف به آن نباشد، می‌توانیم شخص امین و مخلص و مشاوران متخصصی را برگزینیم که به او در اداره امور دولت کمک کنند و در نتیجه به ولایت فقیه نیازی نیست.»
**''[[محمدحسین فضل‌الله]]'' <ref>[http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2010/07/100705_l50_fazlollah_farahmand.shtml ‮فضل الله، حزب الله و ایران‬]</ref>
 
*«تئوری ولایت فقیه، عین استبداد دینی است و با این تئوری اصولا نمی‌توان نظم دموکراتیک به وجود آورد. حتی هیچ کس نمی‌تواند در ذیل تئوری ولایت فقیه، عدالت بورزد چون همان‌گونه که فیلسوفان قدیمی گفته‌اند، قدرت مطلقه فساد مطلق می‌آورد. پارساترین فرد هم اگر در راس جامعه با قدرت غیرپاسخگو قرار گیرد بعد از چند سال بسیار از عدالت فاصله خواهد گرفت. لذا تئوری ولایت فقیه آیت‌الله خمینی از همان آغاز یک تئوری غیر اخلاقی بود.»
**''[[عبدالکریم سروش]]'' <ref>[http://www.rahesabz.net/story/10468 با رفراندوم اختیارات ولی فقیه حذف شود]</ref>
 
*«در چارچوب این نظریه، خوب و بد امور یکسره در گرو تشخیص و تصمیم ولی فقیه‌است، و هیچ قید مستقلی دامنه تصمیمات ولی فقیه را مقید نمی‌کند: هرچه آن خسرو کند شیرین کند! اگر ولی فقیه تشخیص دهد که دروغ گفتن، بهتان زدن، تقلب کردن، ریختن خون بیگناهان، یا تجاوز جنسی به منتقدان، برای حفظ پایه‌های نظام ضروری است، در آن صورت انجام این اعمال اخلاقاً برای مؤمنان و مقلّدان مجاز، و بلکه واجب می‌شود. اما نظام اخلاقی ای که در آن دروغ گفتن، بهتان زدن، تجاوز جنسی، قتل انسان بیگناه، اضرار به غیر، و امثال آنها مجاز باشد عین بی اخلاقی است. زندگی بر مبنای این نوع مصلحت گرایی لگام گسیخته نهایتاً با بی اخلاقی یا هرج و مرج و آنارشی اخلاقی فاصله‌ای ندارد. اخلاق برآمده از نظریه ولایت مطلقه فقیه در نهایت نوعی بی اخلاقی مقدس مآبانه از کار درمی آید.»
**''[[آرش نراقی]]'' <ref>[http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/article/-732388e9c1.html نقد اخلاقی نظریه ولایت فقیه]</ref>
 
*«مقبوله عمر بن حنظله (مورد استناد در موضوع ولایت فقیه) و حدیث من بلغه ثواب (مورد استناد در موضوع تقلید و ظن فقیه) را از مجعولات شمرده و این دو را از مهمترین اخبار آحاد منحوله در ایجاد انحراف و کژی در اسلام و شیعه قلمداد کرده است.
**''[[سید محمد جواد غروی]]'' <ref>فقه استدلالی در مسائل خلافی، نشر اقبال، ۱۳۷۷، بخش چهارم:بحثی در اخبار موضوعه</ref>
 
== منابع ==
{{پانویس}}
 
== پیوند به بیرون ==