سید مهدی شجاعی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
←گفتاوردها: ابرابزار |
ابرابزار |
||
خط ۱:
'''[[w:سید مهدی شجاعی|سیّد مهدی شجاعی]]''' (۱۳۳۹ /۱۹۶۰م)، داستاننویس و روزنامهنگار ایرانی.
{{multiple image
[[پرونده:15,9,2009 Mehdi Shojaei - Meeting with Iran's supreme leader Grand Ayatollah Ali Khamenei 2.jpg|220px|بندانگشتی|چپ|]]▼
| align = left
| direction = vertical
| header =
| width = 250
| image1 = سید مهدی شجاعی.jpg
| alt1 = Colored dice with white background
| caption1 = اگر ما از ذخایر فرهنگی و هنری کشورمان استفاده نکنیم، پیش و بیش از آن که آنها متضّرر شوند، ما دچار خسران و زیان میشویم
▲
| alt2 = Colored dice with checkered background
| caption2 =
}}
== گفتاوردها ==
* «یکی از بزرگترین مصائب ما این است که هرکسی از راه رسیده، شابلونی به دست گرفته و متأسفانه به قدر درک و فهم خودش، اهالی فرهنگ و هنر را دستهبندی و کدگذاری میکند و برهرکدام برچسبی از قبیل خودی و ناخودی و بیخودی و… غیره میچسباند و
* «'''اگر ما از ذخایر فرهنگی و هنری کشورمان استفاده نکنیم، پیش و بیش از آن که آنها متضّرر شوند، ما دچار خسران و زیان میشویم'''.»<ref>http://www.cinemakhabar.ir/NewsDetails.aspx?ID=81168</ref>
* «بلایی که سر فرهنگ و هنر و نشر در هشت سال اخیر [ریاست جمهوری
* «آبروی افراد مؤمن که در فرهنگ و معارف دینی ما، بیش از خون و جانشان حرمت و قداست دارد، به راحتی ملعبه دست کسانی شده که خود را در خیمه گاه اسلام و تشیع، متولی میشمارند.» [http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=51235] [http://smshojaee.blogfa.com/cat-3.aspx]
** ''نامه به [[محمود
* «ریاست جمهوری درنظام جمهوری اسلامی ایران، صرفاً یک جایگاه یا موقعیت سیاسی ومحصولی برد و باخت در بازی حزبی و جناحی نیست ... این جایگاه در حقیقت، تجلی گاه اصول و آرمانها وارزشهای مردم مؤمن و نجیب و متدین ماست. این منصب و محراب، نماد مقدسی است که باید همه فضائل اخلاقی و ارزشهای معنوی و صفات عالیه انسانی و کمالات مردم ما را به نمایش بگذارد. [http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=51235] [http://smshojaee.blogfa.com/cat-3.aspx]
** ''نامه به [[محمود
* «بسیاری از متون ادبیات کهن ما چند سر و گردن بالاتر از ترجمههایی است که ما از فرهنگهای دیگر انجام میدهیم. من قصد تحقیر آثار دیگران را ندارم، اما باید بگویم ارزش فرهنگی ما با سایرین قابل قیاس نیست، اما نحوه ارائه آن به دیگران جذاب و قابل توجه نبوده است. .»<ref>http://titreyek.ir/content/سیدمهدی-شجاعی-نمایشگاه-کتاب-فرانکفورت-زمان-کاشت-نیست،-زمان-برداشت-است-اما-ما-اینجا-تماشاگر-ه</ref>
* «من معتقد هستم که بهترین راه ترجمه، استفاده از مترجمانی است که هم زبان
== از آثار ==
=== کمی دیرتر ===
<small>«کمی دیرتر»
* «اولاً واسه دکتراش که مثلِ پشگل ریخته تو مملکت، کسی تره خُرد نمی کنه چه برسه به یه لیسانس درپیت. ثانیاً: اصل دانشگاش تا وقتی واسه آدم جدّیه که واردش نشده. وقتی وارد شد بلافاصله می فهمه که هیچ خبری توش نیست. مثل طبل توخالی فقط صدا دارد...»
** ص ۱۰۷
* «- نکن پسرم! نکن عزیز دلم! مقدّسات را محمل کارهای خلاف نکن! با جرأت و شهامت دزدی کن ولی مقدّاست را وسیلهٔ دزدی نکن.»
** ص ۱۱۱
* «- یعنی این وسط، ظهور آقا دیگه چه صیغه
** ص ۱۳۵
* «- چقدر مؤدب می شی، وقتی می خوای آدمو خر کنی!؟»
سطر ۳۱ ⟵ ۴۴:
* «هیچوقت شنیدهاید که غذای گوسفند را به او اهداء یا تقدیم کنند؟ غذا یا علوفه گوسفند را جلویش میریزند. رفتار با مردم هم باید درست مثل رفتار با گوسفند باشد. طبیعیترین و مسلمترین حق مردم را باید با تحقیر و توهین به آنها داد؛ وگرنه طلبکار میشوند. اگر به مردم عزت بگذارید یا احترام کنید، مردم فکر میکنند که شما موظف به عزت گذاشتناید و دنبال باقی مطالبات خود میگردند.» [http://ketabnak.com/comment.php?dlid=40203]
* «مردم را به دو دسته تقسیم کنید و به یک دسته حقوق و مواجب بدهید که مراقب آن دستهٔ دیگر باشند. دسته اول، به طمع مواجب یا از ترس قطع شدن مواجب، مرید شما میشوند و دستهٔ دوم، از ترس دستهٔ اول، مطیع و مِنقاد شما. به این ترتیب، مملکت، خود به خود اداره میشود، بیآنکه شما زحمتی بکشید یا دغدغهای داشته باشید.» [http://ketabnak.com/comment.php?dlid=40203]
* «مردم به دو دستهٔ خیلی نامساوی تقسیم میشوند: عوام و خواص. نسبت این دو با هم، نسبت ۹۹ به ۱ است. یعنی از هر ۱۰۰ نفر، ۹۹ نفر عواماند – عین خودمان – و یک نفر خواص
* «این اصل بسیار مهم را هیچگاه فراموش نکنید که مردم، مشخصاً همهٔ مردم، دزد و دروغگو و پشتهماندازند، مگر آن که خلافش ثابت شود. در حالی که انسانهای ابله، تصورشان غیر از این است و فکر میکنند که اصل بر برائت است، مگر آن که خلافش ثابت شود.» [http://ketabnak.com/comment.php?dlid=40203]
* «دروغ گفتن هنر است. هنری که از عهدهٔ هر کسی ساخته
== منابع ==
[[رده:نویسندگان اهل ایران]]
|