بوف کور: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
راستش متوجه مشکلش نشدم |
||
خط ۲۸:
* «تنها چیزی که از من دلجویی میکرد امید نیستی پس از مرگ بود. فکر زندگی دوباره مرا میترسانید و خسته میکرد. من هنوز به این دنیایی که در آن زندگی میکردم انس نگرفته بودم، دنیای دیگر به چه درد من میخورد؟ حس میکردم که این دنیا برای من نبود، برای یک دسته آدمهای بی حیا، پررو، گدامنش، معلومات فروش چاروادار و چشم و دل گرسنه بود برای کسانی که به فراخور دنیا آفریده شده بودند و از زورمندان زمین و آسمان مثل سگ گرسنه جلو دکان قصابی که برای یک تکه لثه دم میجنبانید گدایی میکردند و تملق میگفتند.»
* «عشق چیست؟ برای همهٔ رجالهها یک هرزگی، یک ولنگاری موقتی است. عشق رجالهها را باید در تصنیفهای هرزه و فحشا و اصطلاحات رکیک که در عالم مستی و هشیاری تکرار میکنند پیدا کرد. مثل: دست خر تو لجن زدن و خاک تو سری کردن. ولی عشق نسبت به او برای من چیز دیگر بود.»
* «بدون مقصود معینی از میان کوچه ها ، بی تکلیف از میان رجاله هایی که همه آنها قیافه های طماعی داشتند و دنبال پول و شهوت می دویدند می گذشتم. من احتیاجی به دیدن آنها نداشتم چون یکی از آنها نماینده باقی دیگرشان بود. همه آنها یک دهان بودند که یک مشت روده به دنبال آنها آویخته و منتهی به آلت تناسلی شان می شد...به من چه ربطی داشت فکرم را متوجه زندگی احمق ها و رجاله ها بکنم، که سالم بودند و خوب می خوردند، خوب می خوابیدند و خوب جماع می کردند، و بال مرگ هر دقیقه به سر و صورتشان سائیده نشده بود.»
== درباره بوف کور ==
|