بهشت: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱:
'''[[w:بهشت|بهشت]]''' ممکن است به ''بهشتهای مادّی'' [مادّیاتِ بهتر]، [[آسمان]] و گسترهٔ بی پایان فرا-جهان، و یا به عرصه آخرت؛ معمولاً واقعیّتهای
▲'''[[w:بهشت|بهشت]]''' ممکن است به ''بهشتهای مادّی'' [مادّیاتِ بهتر]، [[آسمان]] و گسترهٔ بی پایان فرا-جهان، و یا به عرصه آخرت؛ معمولاً واقعیّتهای "زندگی پس از مرگ" در ادیان و فلسفههای معنوی گوناگون اشاره داشته باشد. که اغلب به عنوان مقدّس ترین مکانِ ممکن، دسترسی پذیر برای انسانها با توجه به معیارهای گوناگون از خداشناسی، نیکوکاری، تقوا، ایمان و آگاهی توصیف میگردد.
== گفتاوردها ==
* «بهشت مشتاق چهار نفر از اهل بیت من است که خداوند آنان را دوست دارد و مرا به محبت آنان امر فرموده است: علی بن ابی طالب، حسن، حسین و مهدی علیهم السلام؛ و مهدی کسی است که عیسی بن مریم پشت سر او نماز میگزارد.»<ref>http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=اشتیاق+بهشت+به+خاندان+پیامبر&SSOReturnPage=Check&Rand=0</ref>
* «بهشت شرايطيست كه هر چه ميخواهي برايت محقق ميشود و هر چه قصد ميكني به تحقق ميرسد. بهشت در حضور خدا و در نزديكي او ساكن شدن است. بارور شدن دانههاي نور در روح و بوجود آمدن باغ نوراني اسماء در روح تو است. معناي اصلي بهشت همان خوشبختي و رستگاريست. تقرب و اتصال و اتحاد با خداست. منظور از بهشت همان زندگي مطلوب است كه محقق ميشود و الا خوردني و همسر و اين چيزها در اين جهان هم فراوان است. در بهشت به همه نيازهاي تو پاسخ داده ميشود و همه آرزوهاي واقعي تو واقع ميشوند.»▼
** [[محمد]]
* «در شبی که مرا به معراج بردند و به سدرة المنتهی رسیدم، شنیدم که بهشت ندا میداد چقدر مشتاق علی و فاطمه و حسن و حسینم.»<ref>http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=اشتیاق+بهشت+به+خاندان+پیامبر&SSOReturnPage=Check&Rand=0</ref>
** [[محمد]]
▲*
** ''[[ایلیا میم]]''
*
▲* «بهشت و جهنم در همين دنيا واقع شده و حتي پيش از اين دنيا آغاز شده و تا بعد از اين دنيا نيز ادامه خواهد داشت. بهشت و جهنم اصلي در درون انسان است و كيفيتي در روح بشر است كه در جهان بيروني نيز تجسم دارد. هم اكنون تو در بهشتي يا جهنمي. پس از اين نيز هم.»
** ''[[ایلیا میم]]''
*
▲* «مادربزرگ گم کرده ام در هیاهو شهر آن نظر بند سبز را که در کودکی بسته بودی به بازوی منٰ در اولین حمله ناگهانی تاتار عشق خمره دلم در ایوان سنگ و سنگ شکست.دستم به دست دوست ماند پایم به پای راه رفت.من چشم خورده ام من چشم خورده ام.»
** ''[[ایلیا میم]]''
*
▲* «يك وجه جهنم آتش حسرت و پشيماني و محروميت است. آتش مخربي و ويرانكنندهاي كه انسان با انديشهها و كلام و اعمال خود بوجود ميآورد. حالتي از فشار شديد و تخريبكننده و رنج ويرانگر است كه در روح و روان انسان آشكار ميشود و در بيرون نيز انعكاس مييابد. اين «عذاب آتش» همان خشم و نارضايتي خداوند است از بنده خود كه به صورتهاي مختلفي بر او ميريزد و او را ميسوزاند و دوباره ميسوزاند و دوباره ميسوزاند.»
** ''[[ایلیا میم]]''
* «اگر عمیقاً ببینید از هماکنون میتوانید مشاهدهگر برخاستن مردگان از قبرها و برپایی قیامت و روز داوری خداوند باشید.»
** ''[[ایلیا میم]]''
*
▲* «وقتي كه عاشق دور شدن معشوق را از خود ميبيند، وقتي كه ارتباط و پيوند معشوق را با ديگري ميبيند و خود را محروم از آن مييابد حال او چگونه است؟ او حاضر است هر دم بميرد و زنده شود اما از اين آتش حسرت و محروميت بيرون بيايد. جهنم اينگونه است.»
** ''[[ایلیا میم]]''
[[رده:موضوعها|بهشت
|