میر جلالالدین کزازی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
←گفتاوردها: اصلاح نشانی وب |
||
خط ۷:
* «اما از دید من هنرمند راستین و سرشتین از آن میان سخنور، کسی است که هنر بر او چیره میشود. خواست من از این سخن آن است که هنرمند راستین بندی (گرفتار) و بازیچه هنر خویش است. نیازی نهفته و رازآلود، نیرومند و شکیب او را میسوزاند. خواب از او میرباید و او را به آفریدن وا میدارد.»<ref>http://www.ibna.ir/fa/doc/note/224766/چیرگی-هنر-هنرمند-راستین-یادداشتی-میرجلال-الدین-کزازی</ref>
* «خاستگاه هنر ناخودآگاهی است اما تراویدههای ناخودآگاهی، توفانهای درون هنرمند هنگامی پدیدهای هنری خواهد شد که به خودآگاهی برسند، از پالوانه (صافی و فیلتر) خودآگاهی بگریزد. تنها در این هنگامه است که آن انگیختگیهای ناخودآگاهانه به پدیدههای فرهنگی که آن را هنر مینامیم خواهد رسید. گونهای زبان خواهد شد که دیگران نیز آن را در میتوانند یافت؛ به یاری آن میتوانند به آزمونی راه ببرند که هنرمندان در نهان و نهاد خود داشتهاند یا به سخنی دیگر به یاری آفریده هنری، آنچه در ژرفای جان هنرمند گذشته است بشناسد.»<ref>http://www.ibna.ir/fa/doc/note/224766/چیرگی-هنر-هنرمند-راستین-یادداشتی-میرجلال-الدین-کزازی</ref>
* «سخن از بردگان در کهنترین سرودها و نوشتههای ادب پارسی آورده شده، اما آنچه در فرهنگ ایرانی و در پی آن، در ادب پارسی نمود و نشانی از آن نیست، ستودن بردهداری است. در تاریخ و فرهنگ ایران هرگز برده چونان کالا پذیرفته نشده است. به سخن دیگر، آدمیان در ایرانزمین، آنچنان ارجمند بودهاند که ایرانیان هرگز آنان را چونان بردگان در بازار به فروش نمیرسانیدهاند. یکی از سرافرازشهای ما ایرانیان این است که مانند بسیاری دیگری از مردمان جهان، بردهداری و بردهفروشی را چونان نهادی پذیرفته بهکار نگرفتهایم.» <ref>http://www.sharghdaily.ir/News/71125/-کزازی:-ایرانیان-بردهدار-و-بردهفروش-نبودهاند</ref>
* «بردهداری در ایرانزمین به آنسان که گفته شد، نهادی هنجاری و پایدار، اقتصادی و فرهنگی نبوده است، آنچنان که در روم باستان یکی از بنیادهای شهرآیینی رومی، بردهداری شمرده میشده است. » <ref>http://www.sharghdaily.ir/News/71125/-کزازی:-ایرانیان-بردهدار-و-بردهفروش-نبودهاند</ref>
== منابع ==
|