'''[[w:شبهای روشن|شبهای روشن]]''' داستان کوتاهی نوشتهٔ [[فیودور داستایفسکی]] است که در سال ۱۸۴۸ نوشته شدهاست.
==گفتاورد==
*«ایمان دارم ناستنکای من هنگامی که پی برد من به او دلبستهام،وحشتزده و مبهوت گردید و بر قلب بینوای من دل سوزاند.زیرا ما زمانی که خود غمگین هستیم در برابر شوربختیهای دیگران حساستر می باشیم.گویی در این زمان احساس دلسوزی نه تنها نابود نمی شود بلکه تا اندازهای نیز تقویت می گردد.» ص 197 و 198
*«راستی چرا نمی توانیم با یکدیگر برادرانه رفتار کنیم؟چرا حتی شریفترین انسانها به نظر می رسد چیزی را از دیگران مخفی می کنند؟چرا انچه را که در قلب خود داریم، دقیقاً بر زبان نمیآوریم؛اگر واقعاً منظورمان همان است؟با این وجود، همه سعی دارند از آنچه هستند؛ به نظر آیند.گویی هراس دارند اگر خود را براحتی به نمایش بگذارند،این عمل توهینی به احساسات آنها تلقی گردد.» ص 202