تهران: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ابرابزار، اصلاح املا
←‏گفتاوردها: اصلاح نشانی وب، ابرابزار
خط ۱۵۹:
* «نقاشی‌هایی که در محیط شهری است دیده می‌شود که بخش هنری بارها به آن اعتراض کرده است، چرا که حفظ ارزش هایمان باید به گونه‌ای شایسته صورت بگیرد. هر کشوری ممکن است دوره‌ای را درگیر [[جنگ]] بوده باشد و آن‌ها می‌آیند با برگزاری یادمان‌های مختلف و تعریف‌های سمبلی برای [[شهید|شهدای گمنام]] و قرار نهادن آن در محیط شهری به خون آنان احترام می‌گذارند و یادشان را گرامی می‌دارند. چرا که این نقاشی‌ها قابلیت شست وشو و تمیز شدن را ندارند و در تهران دودآلود پس از مدت کمی تخریب شده و دوده روی آن را می‌پوشاند. کدام گردشگر با دیدن تصویری نامفهوم می‌تواند به ارزش‌های جنگ کشورمان پی ببرد و حکایت آن دلیران را در کشور نقل کند.»
** ''[[فرزانه اسعدی]]''<small>روزنامه سرمایهُ شماره ۳۵۸ ۶/۱۰/۸۵، صفحه ۱۳ (گردشگری)</small>
* «انگار باید احساساتی شویم تعقل رویمان جواب نمی‌دهد؛ یعنی باید به چشم ببینیم که یک عده به دلیل آلودگی هوا، جلوی چشممان جان دادند و مردند و آن وقت می‌گوییم که ای وای موضوع جدی است.»
** ''[[رامبد جوان]]''<ref>http://www.sharghdaily.ir/News/30941/جای-شلیک-داد-و-بیداد-می‌کنم</ref>
-----
* «چه کسی می‌گوید تهران بی‌هویت است؟ این پایتخت عریض و طویل، بی‌بهره از هرگونه نشانهٔ اختصاصی و منحصربه‌فرد، ابرشهری بی‌شکل و بی‌شناسنامه است؟ هویت تهران امروز، در همین نشانه‌های گریزان باقیمانده از تخریب و تغییر و بازسازی، شکل نمی‌گیرد؟ تهران امروز از نایلون‌های رنگی زشتی شکل می‌گیرد که سعی دارند هر چیز (به‌زعم خود) زشتی را بپوشانند و مخفی نگه دارند؛ از همین کیسه‌های یک‌شکل پرشده از گچ و سیمان، و تل خاک و آجر و ساختمان‌هایی که هر روز برای تبدیل شدن، به شکلی نو، تخریب می‌شوند و بخشی از هویت گذشتهٔ ما را نیز همراه خود از بین می‌برند. تهران، اتفاقاً، هویتش را در از میان برداشتن هویت ما، در ویران ساختن هر چه در گذشتهٔ دور و نزدیک به آن وصل شده‌ایم، می‌جوید. تهران اتفاقاً هویتش را در مخفی نگه داشتن چیزها می‌جوید، هویتی که بی‌رحم است و این سانتی‌مانتال‌بازی‌ها و احساسات رمانتیک آبکی را خوش ندارد.»