'''[[w:یزدگرد یکم،یکم|یزدگرد یکم]]'''، پادشاه ساسانی در دوره 399-420۳۹۹–۴۲۰ میلادی بود. در طی دوران پادشاهی او، آرامش در امپراتوری برقرار گشت و یزدگرد با اعطای آزادی دین به یهودیان و مسیحیان، خود را نزد آنها محبوب و نزد زرتشتیان منفور ساخت، تا بدین جهت در روایتهای ملی-شفاهی ایرانیان، خاطرهای از او به جا نماند.
== روایت هایروایتهای یهودی-مسیحی ==
=== در تلمود ===
تلمود در دو جا از یزگرد یاد می کندمیکند و در هر دو جا، نام یزگرد همراه با نام ربی آشی آمده است. روشن است که ربی آشی در سال 427۴۲۷ میلادی درگذشت، لذا مقصود تلمود باید یزگرد اول باشد.<ref>نتصر،1351،صنتصر،1351، ص 21-22}}</ref>
تلمود تعریف می کندمیکند که یک روز امیمر، مرزوطرا و ربی آشی نزدیک درب ورودی کاخ یزدگرد نشسته بودند. هنگامی که آشپز مخصوص شاه، غذا برای شاه می آورد،میآورد، ربی آشی که متوجه رنگ پریدگی چهره مرزوطرا شده بود، دست دراز کرده و قدری خوراک را از میان سینی برداشته به مرزوطرا می دهدمیدهد. آشپز فریاد می زندمیزند: «خوراک شاه را خراب کردید». دربانان سر رسیده و آن سه نفر را مورد بازخواست قرار می دهندمیدهند. ربی آشی استدلال می کندمیکند که یک قطعه گوشت خوک مصروع داخل خوراک شاه می بیند،میبیند، لذا دست به این عمل غیر مقبول می زندمیزند. دربانان دنبال گوشت خوک مصروع می گردندمیگردند و چیزی داخل سینی نمی یابندنمییابند. در آنوقت ربی آشی دست به سوی سینی دراز کرده و لخته ایلختهای گوشت خوک مصروع از آن بیرون آورده، به دربانان نشان می دهدمیدهد. پس از این واقعه دو تن همنشینان ربی آشی علت حقیقی این رفتار را از وی می پرسندمیپرسند. ربی آشی در پاسخ می گویدمیگوید که در هوای گرم متوجه می شودمیشود که خوراک در شرف گندیدن است، لذا با این حرکت مانع مسمویت شاه ایران می گرددمیگردد.<ref>نتصر،1351،صنتصر،1351، ص 21-22}}</ref>
در کتاب زباحیم، باب 19،۱۹، مذکور است که ربی آشی از قول ربی هونا که رئیس جامعه یهودیان بابل بود، حکایت می کندمیکند که شخص اخیر روزی برای ملاقات با یزدگرد باریافت. شاه متوجه کمربند شل ربی هونا میشود، از تخت پائین آمده و کمربند ربی هونا را محکم می کندمیکند. ربی امیمر در اینباره می گویدمیگوید که یکی از آیات [[کتاب اشعیا]] که «شاهان ترا خدمتگزاری خواهند کرد»، تحقق یافته است.<ref>نتصر،1351،صنتصر،1351، ص 21-22}}</ref>
=== در منابع مسیحی ===
[[پروکوپیوس]]،، مورخ رومی،رومی، یزدگرد را پادشاهی با اخلاق پسندیده و پایبند به «عهد و پیمان» نشان داده است.<ref>روزبه زرینکوب و عبدالحسین زرینکوب،۱۳۹۰،تاریخزرینکوب، ۱۳۹۰، تاریخ سیاسی ساسانیان،۴۸ساسانیان، ۴۸}}</ref> [[آگاثیاس]]، که به ندرت از پادشاهان ایرانی به نیکی یاد میکند، دربارهدربارهٔ یزدگرد مینویسد: «هرگز با رومیان نجنگید و هیچ آسیب دیگری به آنان نرساند و رفتارش همواره صلحجو بود».<ref>دریایی،۱۳۹۱،دریایی، ۱۳۹۱، مقاله «عنوان یزدگرد اول (رامشهر)» در کتاب «ناگفتههای امپراتوری ساسانیان» ،ص ۷۶}}</ref>
== منابع اسلامی ==
جاحظ نوشته است که «یزدگرد اول، آداب و رسوم ساسانیان را عوض کرد، در زمین آشوب به پا کرد،کرد، به مردم ستم کرد و ظالم و فاسد بود». دوران پادشاهی یزدگرد در مجملالتواریخ در چند سطر بیان شده که جمله نخست آن چنین است: «کاری نکرد جز ستمگری».<ref>دریایی،۱۳۹۱،دریایی، ۱۳۹۱، مقاله «عنوان یزدگرد اول (رامشهر)» در کتاب «ناگفتههای امپراتوری ساسانیان» ،ص ۷۶}}</ref>
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
== کتاب ==
* دریایی، تورج. ناگفتههای امپراتوری ساسانیان. ترجمهٔ آهنگ حقانی، محمود فاضلی بیرجندی. تهران: کتاب پارسه، ۱۳۹۱. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۵۷۳۳۹۷۸–۶۰۰-۵۵۵۷۳۳–۵۵-۶.
* زرینکوب، عبدالحسین و روزبه زرینکوب. تاریخ ایران باستان (تاریخ سیاسی ساسانیان). ج. ۳. تهران: سمت، ۱۳۹۰. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۵۳۰۹۷۸–۹۶۴-۴۴۴۵۳۰–۴۴۴-۵.
* نتصر، امنون. «شاهان ساسانی در تلمود شاپور اول، شاپور دوم و یزدگرد اول». دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران (تهران: دانشگاه تهران) آبان ۱۳۵۱، ش. ۷۸ (۱۳۵۱): ۹ تا ۲۴. بازبینیشده در ۷ مهٔ ۲۰۱۴.