هوشنگ ابتهاج: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
RAHA68 (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
ابرابزار، اصلاح املا
خط ۱:
[[پرونده:هوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه)- Hooshang Ebtehaj.jpg ‎|250px|بندانگشتی|چپ|]]
[[پرونده:هوشنگ ابتهاج.jpg|بندانگشتی|چپ|]]
'''[[W:هوشنگ ابتهاج|هوشنگ ابتهاج]]'''، متخلص به «هـ. الف سایه»، ( تولد :[[W:۱۳۰۶|۱۳۰۶]]در [[رشت]]) ،از بزرگترین شاعران دوره حاضر است.
 
'''[[W:هوشنگ ابتهاج|هوشنگ ابتهاج]]'''،(تولد :[[W:۱۹۲۸|۱۹۲۸]]/[[W:۱۳۰۶|۱۳۰۶]]) با تخلص «'''ه‍. ا. سایه'''»، شاعر و موسیقی‌پژوه ایرانی.
 
== دارای منبع ==
=== اشعار ===
=== سیاه مشق ===
{{شعر}}
سطر ۹ ⟵ ۱۱:
{{ب|من این چنگ حزین را می‌شناسم|دریغا عشق من، عشق شکسته}}
{{پایان شعر}}
* <small>شعر چنگ حزین</small>
 
{{شعر}}
سطر ۱۵ ⟵ ۱۷:
{{ب|شبی گفتی به آغوش تو آیم|چه شب‌ها رفت و آغوشم تهی ماند}}
{{پایان شعر}}
* <small>شعر تنهایی</small>
 
{{شعر}}
سطر ۲۱ ⟵ ۲۳:
{{ب|غریو از قلعهٔ ویرانه برخاست|گرفتاران به آزادی رسیدند}}
{{پایان شعر}}
* <small>شعر سحرخیزان</small>
 
{{شعر}}
سطر ۲۷ ⟵ ۲۹:
{{ب|در چشم ترش سایه‌ای از جنگل دور|ای وای خدایا چه غمی دارد شیر}}
{{پایان شعر}}
* <small>شعر غم شیر</small>
 
{{شعر}}
سطر ۳۳ ⟵ ۳۵:
{{ب| خواست تنهایی مارا به رخ ما بکشد | تنه‌ای به در این خانه تنها زد و رفت}}
{{پایان شعر}}
* <small>شعر در خانه</small>
 
{{شعر}}
{{ب|نشود فاش کسی آنچه میان من و توست | تا اشارات نظر نامه‌رسان من توست }}
{{ب|گوش کن با لب خاموش سخن می‌گویم | پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست}}
{{پایان شعر}}
* <small>غزلی برای شهریار بدون منبع</small>
 
=== یگانگی ===
 
بر سنگ گوری تازه نامی هست.
سطر ۷۰ ⟵ ۷۲:
 
می‌دانند او فرزند ایران است.<ref>{{یادکرد وب | عنوان=ویدئو/ سروده هوشنگ ابتهاج (سایه) برای سهراب اعرابی، شهید جنبش سبز «سایت خبری تحلیلی کلمه | وب‌گاه=سایت خبری تحلیلی کلمه | نشانی=http://www.kaleme.com/1394/04/20/klm-218975/?theme=fast | کد زبان=fa | تاریخ بازبینی=2015-08-15}}‏</ref><ref>{{یادکرد وب | عنوان=سروده هوشنگ ابتهاج (سایه) برای سهراب اعرابی، شهید جنبش سبز | وب‌گاه=YouTube | تاریخ=2015-08-13 | سال=2015 | نشانی=http://www.youtube.com/watch?v=DGCBnY7QC8I | کد زبان=fa | تاریخ بازبینی=2015-08-15}}‏</ref><ref>{{یادکرد وب | عنوان=هوشنگ ابتهاج - یگانگی | وب‌گاه=آپارات | تاریخ=2015-02-27 | سال=2015 | نشانی=http://www.aparat.com/v/zH2Zq/هوشنگ_ابتهاج_-_یگانگی | کد زبان=fa | تاریخ بازبینی=2015-08-16}}‏</ref>
* ( <small>''برای سهراب اعرابی، شهید جنبش سبز''</small> )
 
=== مصاحبهمصاحبه‌ها ها===
* «من به سلامت تئوریک سوسیالیسم باور دارم. هنوز باور دارم که هیچ راهی جز سوسیالیسم پیش پای بشر نیست. کمونیسم هم یک آرمان دور است. تا به قول معروف یک انسان طراز نوین ساخته نشود که هر کس به اندازه کارش بخواهد و بهره‌مند شود، کمونیسم قابل تحقق نیست.»<ref name="mehrnameh" />
** <small>گفتگو با مجله مهرنامه - مهر ۱۳۹۲ </small>
سطر ۷۹ ⟵ ۸۱:
* «شناختن من کار مشکلی نیست. ما آدم‎های صاف و ساده‎ای هستیم که به معنای واقعی از پشت کوه آمده‎ایم. این کوه بلند البرز ولایت مرا از ولایت خیلی‎ها جدا می‎کند. آدم‎های ساده شناختن‌شان هم ساده است. بعضی‎ها بی‌خود زحمت می‎کشند که نکته‎هایی پیدا بکنند و بگویند. نگفته هم معلوم است. چیز مهمی نیست؛ ولی خوب من موافق‌ام و این روزها هر چه گفتم، از باور خودم گفتم و با صداقت خواهم گفت. هیج چیز را به خودم نبستم. هیچ ادایی درنیاوردم. این تنها توفیق من است و تنها چیزی است که می‎توانم به آن ببالم. باقی فرعِ قضیه است. مهارت‎هایی هست که آدم‎ها در طول زمان کسب می‎کنند و هر مهارت هم در جای خودش قیمتش از بقیه مهارت‎هاست. مهارت‎ها قابل کسب است، آن چیزی که گوهر اصلی است، آن قیمت دارد. خوش به حال کسانی که می‎توانند این مهارت‎ها را تا آن جا که ممکن است، حفظ کنند یا بیان کنند. مهارت آن موقعی ارزش دارد که در بیان یک چیز باارزش باشد، وگرنه چیزی نیست.»</small><ref name="isna">[http://isna.ir/fa/news/92080603147/از-ارادت-دولت-آبادی-به-سایه-تا-رابطه-ی گزارش ایسنا از بزرگداشت هوشنگ ابتهاج]، دوشنبه ۶ آبان ۱۳۹۲.</ref>
** <small>سخنرانی در بزرگداشت خود - آبان ۱۳۹۲ </small>
* - ''کی از زندان آزاد شدین؟''
 
- «چهارم اردیبهشت ۱۳۶۳.»
*- ''کی از زندان آزاد شدین؟''
 
-«چهارم اردیبهشت ۱۳۶۳.»
 
-''درسته که نامه شهریار به آیت الله خامنه‌ای در آزادی شما نقش داشت؟ ''
 
- «گمان می‌کنم بله. اون وقتی که من زندان بودم شهریار یه نامه‌ای به آقای خامنه‌ای نوشت. کسی که اون نامه رو به آقای خامنه‌ای رسوند برام تعریف کرد که شهریار نوشت که وقتی شما سایه رو زندانی کردید فرشته‌ها بر عرش الهی گریه می‌کنند. من با سایه زندگی کردم، این اله است بله است. عارفه!. این قضیه رو سال ۶۶ این آقا تو خونه شهریار به من گفت. باید درست باشه این حرف چون یه روز منو صدا کردن و گفتن بساطتو جمع کن و بدون محاکمه آزاد شدم.»
* <small>خاطرات دوران زندان - کتاب پیر پرنیان‌اندیش </small><ref name="pirparnianandish">https://web.archive.org/web/20140706204459/http://rahetudeh.com/rahetude/2013/09avril/2/sayeh.html فصل زندان کتاب پیر پرنیان اندیش]، سایت راه توده، فروردین ماه ۱۳۹۲.</ref>
 
==== دربارهدربارهٔ او ====
* «سایه یکی از افتخارات ایران است. او با شعرهایش و کارهای دیگری که کرده، از افتخارات ماست.»
** ''[[سیمین بهبهانی]]''<ref name="isna" />
سطر ۹۸ ⟵ ۹۹:
* «من، محمود، نه فقط با غزل‌‎ها و مهربانی‎های‎تان همیشه با شما بوده‎ام، بلکه هرکجا بوده و باشم، حافظِ به سعی سایه، بر دیدهٔ چشم‌های من بوده است و هست. «دیدنِ روی تو را دیدهٔ جان‌بین باید / وین کجا مرتبهٔ چشم جهان‌بینِ من است».»
** ''[[محمود دولت‌آبادی]]''<ref name="isna" />
* «من در آن سال‌ها حاضر نبودم به رادیو بروم و از طرفی برخی دوستان مرا محاکمه می‌کردند و می‌گفتند باید برای همه ملت ایران بخوانم. زمان گذشت تا این‌که گفتند کسی رییسرئیس مرکز موسیقی رادیو شده که آدم متفاوتی است و می‌توانید با او حرف بزنید و آن شخص جناب هوشنگ ابتهاج بود. من پیش‌تر با اشعارش آشنایی مختصری داشتم. به دیدن ایشان رفتم و همان‌جور که انتظار داشتم، با برخورد یک چهره فرهیخته و ادیب روبه‌رو شدم، در آن دیدار جناب سایه بسیار زیبا برخورد کردند، گفتند در برنامه‌های ما شرکت کنید. موافقت نکردم، اما آن‌قدر خوب و زیبا برخورد کرد که باعث تشویق من شد. ایشان همواره مرا در کار و فعالیت تشویق می‌کردند. پس از آن فعالیتم در رادیو آغاز شد و رابطه عاشقانه‌ای با جناب ایشان پدید آمد و روزی دو سه بار در هفته به منزل‌شان می‌رفتم و از دیدگاه ظریف زیبایی‌شناسی‌اش بهره می‌بردم. مرا شاعرانه و رندانه تشویق می‌کرد.»
** ''[[شهرام ناظری]]''<ref name="isna" />
* «در آن سال‌ها که خدمت جناب سایه می‌رسیدیم، بسیاری دیگر از ادیبان و شاعران حضور داشتند؛ به‌آذین، محمد قاضی، سیاوش کسرایی، احسان طبری و بسیاری دیگر حضور داشتند. دوره درخشانی در زندگی من بود. ایشان همواره با صبر و حوصله کار می‌کردند. به اعتقاد من در شکل‌گیری دیدگاه اجتماعی در موسیقی ایران بسیار اثرگذار بودند و در گروهی که به وجود آمد، جناب سایه سردسته بود. ایشان مثل پدر ما بود و ما هم مانند پروانه به گرد ایشان جمع شده بودیم.»
سطر ۱۱۱ ⟵ ۱۱۲:
{{ویکی‌پدیا}}
{{انبار-رده|Hushang Ebtehaj}}
 
[[رده:افراد]]
[[رده:شاعران اهل ایران]]
[[رده:اهالی ایران|ا]]
[[رده:افرادشاعران|ا]]