بخارا: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز افزودن سریع رده "شهرهای ازبکستان|ب" (با استفاده از رده ‌ساز)
ابرابزار، اصلاح املا
خط ۱:
'''[[w:بخارا|بخارا]]''' شهریپنجمین درشهر بزرگ [[ازبکستان]] و مرکز کنونیاستان استبخارا.
[[Image:Bukhara - Panorama.jpg|thumb|چشم اندازی از شهر بخارا]]
[[Image:Bukhara03.jpg|thumb|مدرسه العربیة (میر عرب)،بنا، بنا شده در قرن شانزدهم میلادی در بخارا]]
[[Image:Kalon-Ensemble Buchara.jpg|thumb|خولان]]
 
 
== شعر ==
 
 
{{شعر}}
{{ب|بوی جوی مولیان آید همی|یاد یار مهربان آید همی}}
{{ب|ریگ آموی و درشتی راه او|زیر پایم پرنیان آید همی}}
{{ب|آب جیحون از نشاط روی دوست|خنگ ما را تا میان آید همی}}
{{ب|ای بخارا شاد باش و دیر زی|میر زی تو میهمان آید همی}}
{{ب|میر ماهست و بخارا آسمان|ماه سوی آسمان آید همی}}
{{ب|میر سروست و بخارا بوستان|سروسوی بوستان آیدهمی}}
{{ب|آفرین و مدح سود آید همی|گر به گنج اندر زیان آیدهمی}}
{{پایان شعر}}
 
سطر ۲۱ ⟵ ۱۸:
[[رودکی]]
{{پایان چپ‌چین}}
 
 
{{نقل قول|
سطر ۸۳ ⟵ ۷۹:
{{پایان چپ‌چین}}
}}
 
 
{{نقل قول|
سطر ۹۶ ⟵ ۹۱:
* «روی به‌محراب نهادن چه‌سود// دل به‌بخارا و بتان طراز// ایزد ما، وسوسه عاشقی// از تو پذیرد، نپذیرد نماز»
** رودکی
* در بخارا خوی آن خواجیم اجلآجل // بود با خواهندگان حسن عمل
** ''مولویمولوی، ،مثنویمثنوی معنوی''
* رو نهاد آن عاشق خونابه‌ریز // دل‌طپان سوی بخارا گرم و تیز
** ''مولویمولوی، ،مثنویمثنوی معنوی''
* در سمرقندست قند اما لبش // از بخارا یافت و آن شد مذهبش
** ''مولویمولوی، ،مثنویمثنوی معنوی''
* ای بخارا عقل‌افزا بوده‌ای // لیکن ازمن عقل و دین بربوده‌ای
** ''مولویمولوی، ،مثنویمثنوی معنوی''
* چون سواد آن بخارا را بدید // در سواد غم بیاضی شد پدید
** ''مولویمولوی، ،مثنویمثنوی معنوی''
* ز چین تا بخارا سپاه اویند // همه مهتران نیک خواه اویند
** ''شاهنامهٔ فردوسی''
* امروز بهر حالی بغداد بخاراست // کجا میر خراسانست پیروزی آنجاست
* ''ابوسعید ابوالخیر (مقطعات)/مرد باید که جگر سوخته چندان بودا''
* سکه که در یثرب و بطحا زدند//نوبت آخر به بخارا زدند
** عبد الرحمان جامی
 
== دیگر ==
* « و نام بخارا از آن همه معروف تر است و هیج شهری خراسان را چندین نام نیست و به حدیثی نام بخارا فاخره آمده است.است؛ و خواجه امام زاهد واعظ محمد بن علی النوجابادی حدیثی روایت کرده است از سلمان فارسی رضی الله عنه که او گفت رسول صلی الله علیه و سلم فرمود،کهفرمود، که جبریل صلوات الله علیه گفت به زمین مشرق بقعهبقعه‌ای ایاست، است،کهکه آنرا خراسان گویند. سه شهر از این خراسان روز قیامت آراسته بیارند.... سیوم را به تازی فاخره خوانند و به پارسی بخارا. رسول صلی الله علیه و سلم گفت یا جبریل چرا فاخره خوانند. گفت از بهر آنکه بخارا روز قیامت بر همه یهمهٔ شهرها فخر کند به بسیاری شهید.»
** ''در "«تاریخ بخارا"» نویشته ینویشتهٔ ابوبکر محمد بن جعفر النرشخی در مورد فضیلت شهر بخارا''
* « شهر بخارا در قرن نهم (قرن سوم ه. ق) بسیار توسعه یافت. در که دوره یدورهٔ پیش از اسلام بازار در بیرون از دیوار هایدیوارهای شهر جای داشت. در قرن نهم نه تنها بازار بلکه بسیاری نقاط حومه همراه با شهر قدیمی الیه که شارستان نامیده میمی‌شود، شود،جزوجزو شهر شده بود. در پاین قرن نهم تمام شهر بخارا دو دیوار داشت،یکداشت، یک دیوار درونی و یک دیوار بیرونی،کهبیرونی، که هر یک را دوارده دروازه بود..»
 
** ''پروفسور ریچارد فرای در کتاب بخارا دستاورد قرون وسطی''
 
* « در قرن سوم هجری بخارا نقطه ینقطهٔ تابناک علوم اسلامی محسوب می شودمی‌شود. این عظمت و پویش علمی همراه با چهرهچهره‌های های برجسته یبرجستهٔ علم و فلسفه و جذب دانشمندان از سرزمین هایسرزمین‌های مختلف و تجمع آنان در مراکز علمی چون مدارس و کتابخانهکتابخانه‌های هایغنی، غنی،بهبه بخارا حرکتی تازه بخشیده بود. بخارا معادگاه شخصیت هایشخصیت‌های هوشمند و متفکر بود،ازبود، چشمهاز یچشمهٔ جوشان خود بستر فرهنگ اسلامی را آبیاری می کردمی‌کرد. برای عالمان ما منی سرشار از لطف و طراوت بود،گوییبود، گویی شبنم صبحگاهان اسلام از آن می تراویدمی‌تراوید
 
** ''محمد سارلی در کتاب ترکستان در تاریخ''
* « شهر بخارا در قرن نهم(قرن سوم ه.ق)بسیار توسعه یافت.در که دوره ی پیش از اسلام بازار در بیرون از دیوار های شهر جای داشت.در قرن نهم نه تنها بازار بلکه بسیاری نقاط حومه همراه با شهر قدیمی الیه که شارستان نامیده می شود،جزو شهر شده بود.در پاین قرن نهم تمام شهر بخارا دو دیوار داشت،یک دیوار درونی و یک دیوار بیرونی،که هر یک را دوارده دروازه بود..»
* « به ملت مهذب در بخارا اگر از یک طرف چنگ حاکمیت بی حیثیت و مردود قرن با پنجه یپنجهٔ قساوت و فساد بر گلوی آن چسپیده و چیزی غیر از لکه یلکهٔ ننگ از اوراق عملکرد سلطنت آن خوانده نمینمی‌شد. شد.از طرف دیگر به وسیله یوسیلهٔ روسهای متجاوز مورد تعرض قرار گرفت و صفحه یصفحهٔ زندگی اش خون آلود و غم انگیز شد. در گیر و دار همین انکشافات،کهانکشافات، که زمینه داده شد تا قضایا اکثرااکثراً به نفع اشغالگران استعمار بچرخد،پادشاهبچرخد، پادشاه مزدور صفت بخارا،کهبخارا، که خودفروختگی و فساد فاصله میان او و ملت را بسیار عمیق و دور ساخته بود با همه بهرهبهره‌کشی‌های کشی های ناجوانمردانه یناجوانمردانهٔ خود از مردم، به روزگار تنگدستی و بیچارگی ملت آنهارا تنها گزاشت و برای زنده ماندن به افغانستان فرار کرد.»
** ''پروفسور ریچارد فرای در کتاب بخارا دستاورد قرون وسطی''
 
* « در قرن سوم هجری بخارا نقطه ی تابناک علوم اسلامی محسوب می شود.این عظمت و پویش علمی همراه با چهره های برجسته ی علم و فلسفه و جذب دانشمندان از سرزمین های مختلف و تجمع آنان در مراکز علمی چون مدارس و کتابخانه های غنی،به بخارا حرکتی تازه بخشیده بود.بخارا معادگاه شخصیت های هوشمند و متفکر بود،از چشمه ی جوشان خود بستر فرهنگ اسلامی را آبیاری می کرد.برای عالمان ما منی سرشار از لطف و طراوت بود،گویی شبنم صبحگاهان اسلام از آن می تراوید.»
** ''محمد سارلی در کتاب ترکستان در تاریخ''
 
 
* « به ملت مهذب در بخارا اگر از یک طرف چنگ حاکمیت بی حیثیت و مردود قرن با پنجه ی قساوت و فساد بر گلوی آن چسپیده و چیزی غیر از لکه ی ننگ از اوراق عملکرد سلطنت آن خوانده نمی شد.از طرف دیگر به وسیله ی روسهای متجاوز مورد تعرض قرار گرفت و صفحه ی زندگی اش خون آلود و غم انگیز شد.در گیر و دار همین انکشافات،که زمینه داده شد تا قضایا اکثرا به نفع اشغالگران استعمار بچرخد،پادشاه مزدور صفت بخارا،که خودفروختگی و فساد فاصله میان او و ملت را بسیار عمیق و دور ساخته بود با همه بهره کشی های ناجوانمردانه ی خود از مردم، به روزگار تنگدستی و بیچارگی ملت آنهارا تنها گزاشت و برای زنده ماندن به افغانستان فرار کرد.»
** '' جمشید شعله محقق افغانستانی در کتاب جهاد ملت بخارا''
 
== پیوند به بیرون ==
{{ویکی‌پدیا}}