محمدرضا پهلوی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
ابرابزار |
||
خط ۳:
[[پرونده:محمدرضا شاه پهلوی.jpg|بندانگشتی|220px|«زندگی زود میگذرد، و عمرِ هر کس پس از چند سال سپری میشود، ولی چه لذّتی از این بالاتر که انسان فکر کند در آن مدّتی که زنده بود و در روی زمین به سر بُرده است، یک عنصرِ مفید و یک خدمتگزار به جامعه و تمدن بوده است.»]]
[[پرونده:Jahanbani-1.jpg|بندانگشتی|220px|«یک مملکت را فقط به زورِ سرنیزه و پلیس مخفی نمیتوان نگاه داشت. چرا، برای چند روز بلی، ولی نه برای همیشه. یک جامعه را فقط اکثریت آن جامعه نگاه میدارد.»]]
[[پرونده:The Shah of Iran and President Nixon - NARA - 194301.jpg|بندانگشتی|220px|«ما ملّتِ مستقلی هستیم که هیچگونه احساسِ حقارتی در مواجهه با خارجی نداریم، و چون خودمان را با هر کشور و ملّتِ دیگری از حیث حقوق مساوی میدانیم، برای ما همکاری با مللِ دیگر سهل و آسان است... ما احتیاج نداریم که از صبح تا شب به ملّتِ خودمان حسِّ کینهتوزی و دشمنی با خارجی را تلقین کنیم، بلکه بالعکس احساسِ دوستی و همکاری را با دیگران، البتّه با حفظِ تمامِ منافعِ ملّی خودمان، تقویت کنیم.»]]
[[پرونده:The Shah of Iran and President Nixon - NARA - 194301.jpg|بندانگشتی|220px|«اگر من یک دیکتاتور بودم تا پادشاهِ مشروطه، میبایست وسوسه میشدم تا همانندِ هیتلر و یا مانند آنچه امروزه در کشورهای کمونیستی میبینید، حزبِ واحدِ مسلّطی تشکیل دهم. امّا من به عنوانِ یک پادشاهِ مشروطه آن توان و جسارت را دارم که فعّالیّتهای حزبی گسترده به دور از خفقانِ نظام یا دولتِ تک حزبی را تشویق کنم.»]]▼
[[پرونده:Mrpwr.jpg|بندانگشتی|220px|«ناسیونالیسم عبارت از حفظِ منافع ملّی است، و منافعِ ملّی وقتی حفظ میشود که کشور آباد و معمور باشد. اگر کشور ویران و مردم گرسنه باشند، چه منفعتی میماند که آنها آن را حفظ کنند.»]]
[[پرونده:Mpr1963.jpg|بندانگشتی|220px|«ما باید برای مردم خدمت کنیم و خوشی خود را برای مردم بدانیم، چون هر چه داریم از آن هاست. مردم دیگر نمیتوانند به وعده-و-وعید زندگی کنند، بلکه واقعاً خدمتگزارانِ شایسته لازم دارند.»]]
[[پرونده:Shahanshah historical pressconference.jpg|بندانگشتی|220px|«کسی که کارش را به درستی انجام نمیدهد، نه تنها به وجدان بلکه به وظیفهٔ میهنی خود هم خیانت میکند.»]]
[[پرونده:Shahvisits Shahpourpetrochemical.jpg|بندانگشتی|220px|«اگر در خلیجِ فارس حتّی یکدانه ماهی هم پیدا نمیشد و یا یک چاهِ [[نفت]] نیز وجود نداشت و یا یک کشتی تجارتی رفت و آمد نمیکرد، و اگر هم جنوبِ ایران و خوزستان و منابع نفتِ ایران فقط تیغزاری بود، باز هم وظیفهٔ ملّی ما ایجاب میکرد که از هر وجب خاکِ خود دفاع کنیم.»]]
▲[[پرونده:
[[پرونده:Aerobatic team and Shah.jpg|بندانگشتی|220px|]]
== گفتاوردها ==
سطر ۱۸ ⟵ ۲۱:
* «ما نباید برای رسیدن به منافعِ ملّی به کسی باج بدهیم و یا منّت کسی را بکشیم، زیرا فدرتِ آن را داریم که هر چه در نفعِ ملّت است به آن عمل کنیم.»
** <small>در جمعِ نمایندگان مجلس سنا و شورای ملّی، ۱۰/۲/۱۳۳۷</small>
* «به عقیدهٔ من آنها که خود را ناسیونالیستِ منفی میخوانند، دروغ میگویند.
** <small>در جمعِ نمایندگان مجلس سنا و شورای ملّی، ۱۰/۲/۱۳۳۷</small>
* «[[ایران|ملّتِ ایران]] حتّی پس از چندین بار دورهٔ انحطاط و زوال خوشبختانه استعدادِ ذاتی و هوشِ فطری خود را ابراز داشته و طوری بوده است که دوباره عظمت و ترقّی خودش را بازیافته و مجدِ دیرینه را به دست آورده است. بنا بر این در این ملّت آن استعدادِ ذاتی و شرافتِ جبلی همیشه موجود بوده که بتواند اگر از سایرین جلو نیفتد، مسلماً پا به پای دیگران پیش برود، و حالا موقعِ آن است که ما ایرانیها، هم به فکرِ گذشته خود باشیم و هم آیندهٔ روشنِ خویش را در نظر بگیریم و پیش برویم. خوشبختانه تمامِ وسایل و موجبات آماده است که بتوانیم در این راهِ پُرافتخار قدم برداریم.»
سطر ۶۰ ⟵ ۶۳:
* «سوابقِ ملّی ما و عظمتِ گذشتهٔ ما و رشدِ باطنی و عمیق ما و شایستگی مردم این سرزمین و همچنین ثروتهای طبیعی و خدادادِ ما در واقع ما را ملزم و محکوم میکند که در زمرهٔ مللِ زنده و بزرگِ دنیا قرار بگیریم. برای تأمینِ این منظور میبایستی ما از هر جهت دوشادوشِ پیشرفتهترین ممالک دنیا قدم برداریم.»
** <small>در سلامِ عید غدیر، ۲۳/۲/۱۳۴۲</small>
* «'''اگر در [[خلیج فارس|خلیجِ فارس]] حتّی یکدانه ماهی هم پیدا نمیشد و یا یک چاهِ [[نفت]] نیز وجود نداشت و یا یک کشتی تجارتی رفت و آمد نمیکرد، و اگر هم جنوبِ ایران و [[خوزستان]] و منابع نفتِ ایران فقط تیغزاری بود، باز هم وظیفهٔ ملّی ما ایجاب میکرد که از هر وجب خاکِ خود دفاع کنیم'''.»
** <small>در میان نمایندگان مجلس شورای ملّی، ۱۰/۱۲/۱۳۴۴</small>
* «عظمت و شکوهِ مقامِ سلطنت مرتبط و وابسته به قدرت و عظمتِ ملّت است. هر قدر ملّت توانا و مقتدر باشد به همان اندازه نیز مقامِ سلطنت که نمایندهٔ قدرتِ ملّت است، قوی و معظّم خواهد بود.»
|