محمدرضا پهلوی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
ابرابزار، اصلاح املا
خط ۱:
'''[[W:محمدرضا پهلوی|محمدرضا پهلوی]]''' (۱۲۹۸ش / ۱۹۱۹ م - ۱۳۵۹ش۱۹۱۹–۱۳۵۹ش / ۱۹۸۰) پادشاه ایران از ۲۵ شهریور (۱۳۲۰ / ۱۶ سپتامبر ۱۹۴۱ تا وقوع انقلاب در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ ۱۹۴۱–۱۳۵۷/ ۱۱ فوریه ۱۹۷۹،۱۹۷۹).
 
[[پرونده:محمدرضا شاه پهلوی.jpg|بندانگشتی|220px|«زندگی زود می‌گذرد، و عمرِ هر کس پس از چند سال سپری می‌شود، ولی چه لذّتی از این بالاتر که انسان فکر کند در آن مدّتی که زنده بود و در روی زمین به سر بُرده است، یک عنصرِ مفید و یک خدمتگزار به جامعه و تمدن بوده است.»]]
[[پرونده:Jahanbani-1.jpg|بندانگشتی|220px|«یک مملکت را فقط به زورِ سرنیزه و پلیس مخفی نمی‌توان نگاه داشت. چرا، برای چند روز بلی، ولی نه برای همیشه. یک جامعه را فقط اکثریت آن جامعه نگاه می‌دارد.» ]]
[[پرونده:The Shah of Iran and President Nixon - NARA - 194301.jpg|بندانگشتی|220px|«اگر من یک دیکتاتور بودم تا پادشاهِ مشروطه، می‌بایست وسوسه می‌شدم تا همانندِ هیتلر و یا مانند آنچه امروزه در کشورهای کمونیستی می‌بینید، حزبِ واحدِ مسلّطی تشکیل دهم. امّا من به عنوانِ یک پادشاهِ مشروطه آن توان و جسارت را دارم که فعّالیّت‌های حزبی گسترده به دور از خفقانِ نظام یا دولتِ تک حزبی را تشویق کنم.» ]]
[[پرونده:Mrpwr.jpg|بندانگشتی|220px| ]]
[[پرونده:Mpr1963.jpg|بندانگشتی|220px|«ما باید برای مردم خدمت کنیم و خوشی خود را برای مردم بدانیم، چون هر چه داریم از آن هاست. مردم دیگر نمی‌توانند به وعده-و-وعید زندگی کنند، بلکه واقعاً خدمتگزارانِ شایسته لازم دارند.» ]]
[[پرونده:Shahanshah historical pressconference.jpg|بندانگشتی|220px|«کسی که کارش را به درستی انجام نمی‌دهد، نه تنها به وجدان بلکه به وظیفهٔ میهنی خود هم خیانت می‌کند.»]]
 
== گفتاوردها ==
<small>متنِ پررنگ، متنی است که در زیرِ تصاویر بکاررفته است.</small>
* «''شاه''، یک نوع کلمهٔ جادویی برای [[ایران|مردم ایران]] است.»<ref>http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/m/mohammedre116625.html</ref>
* «آن‌هایی را که کار نمی‌کنند دُمشان را می‌گیریم و مثلِ [[موش]] بیرون می‌اندازیم. '''کسی که کارش را به درستی انجام نمی‌دهد، نه تنها به وجدان بلکه به وظیفهٔ میهنی خود هم خیانت می‌کند'''.»<ref>Historic Interview with His Imperial Majesty ". keyhan international , 26 October 1976</ref>
* «طولی نخواهد کشید که مملکتِ ما از هر حیث با بالاترین و مترقّی ترینمترقّی‌ترین و خوشبخت ترینخوشبخت‌ترین مللِ عالَم برابری کند، عدالتِ قضائی و اجتماعی و انصاف و مساوات در این مملکت کاملاً حکمفرما شود، و ایرانی بعد از مدّت‌ها زحمت و محنت، به آتیهٔ سعادتمندی برسد.»
** <small>در هیئت رئیسهٔ دانشگاهِ تهران، ۱۵/۱۱/۱۳۲۲</small>
* «هیچ کشوری در دنیا نمی‌تواند بیشتر از [[ایران|ایرانِ امروز]] بوضع آیندهٔ خویش خوشبین باشد. البتّه سال‌ها تجاوز خارجی و وضعِ ناگوارِ داخلی و خیانت‌های گوناگون، ایجادِ روحیهٔ یأس کرده است، ولی یقین دارم که با فداکاری ما و با کارهای مثبت روز به روز مردم به آیندهٔ خود امیدوارتر خواهند شد و به همین نسبت نیز رو به روز ایران رو به ترقّی خواهد رفت.»
** <small>در جمعِ نمایندگان مجلس سنا و شورای ملّی، ۱۰/۲/۱۳۳۷</small>
* «ما نباید برای رسیدن به منافعِ ملّی به کسی باج بدهیم و یا منّت کسی را بکشیم، زیرا فدرتِ آن را داریم که هر چه در نفعِ ملّت است به آن عمل کنیم.»
** <small>در جمعِ نمایندگان مجلس سنا و شورای ملّی، ۱۰/۲/۱۳۳۷</small>
* «به عقیدهٔ من آن‌ها که خود را ناسیونالیستِ منفی می‌خوانند، دروغ می‌گویند. ناسیونالیسم عبارت از حفظِ منافع ملّی است، و منافعِ ملّی وقتی حفظ می‌شود که کشور آباد و معمور باشد. اگر کشور ویران و مردم گرسنه باشند، چه منفعتی می‌ماند که آن‌ها آن را حفظ کنند. ؟»
** <small>در جمعِ نمایندگان مجلس سنا و شورای ملّی، ۱۰/۲/۱۳۳۷</small>
* «[[ایران|ملّتِ ایران]] حتّی پس از چندین بار دورهٔ انحطاط و زوال خوشبختانه استعدادِ ذاتی و هوشِ فطری خود را ابراز داشته و طوری بوده است که دوباره عظمت و ترقّی خودش را بازیافته و مجدِ دیرینه را به دست آورده است. بنا بر این در این ملّت آن استعدادِ ذاتی و شرافتِ جبلی همیشه موجود بوده که بتواند اگر از سایرین جلو نیفتد، مسلماً پا به پای دیگران پیش برود، و حالا موقعِ آن است که ما ایرانی‌ها، هم به فکرِ گذشته خود باشیم و هم آیندهٔ روشنِ خویش را در نظر بگیریم و پیش برویم. خوشبختانه تمامِ وسایل و موجبات آماده است که بتوانیم در این راهِ پُرافتخار قدم برداریم.»
سطر ۴۲ ⟵ ۴۳:
** <small>در جمعِ اعضای شورای عالی تربیت بدنی، ۲۹/۱/۱۳۳۶</small>
* «کسانی که با دهقانان ما محشور بوده‌اند در این گفته همداستان اند که روستائیان ایران بالفطره مردمی باهوش و سریع‌الانتقال اند و برای فراگرفتنِ دقایقِ فنّی و معلوماتِ نوین شوقِ فراوان دارند.»
** <small>از کتاب «مأموریتِ برای وطنم»</small>
* «[[باران]] نشانهٔ رحمتِ آسمانی است، و ما همیشه در این مورد چشممان به [[آسمان]] است.است؛ ولی به عقیدهٔ من لازم است کاری کنیم که در آینده نگاهِ ما به آسمان فقط نشانِ توجّهِ قلبی ما به [[خدا|پروردگار]] باشد نه سراغ گرفتنِ ابر و باران، زیرا از این لحاظ ما باید وسائل آبیاری و زراعت را طوری کامل و مدرن کنیم که به فکرِ آمدن یا نیامدنِ باران نباشیم.»
** <small>در سلامِ نوروز، ۱/۱/۱۳۳۸</small>
* «یکی از بزرگترین خصوصیّاتِ [[ایران]] همانا توجّهِ این کشور به [[صلح]] است. علاقه و تأکید به صلح از سطورِ منظومه‌های حماسی ما می چِکَد و ادبیّاتِ ما از آن لبریز است. این فکر که [[دنیا]] یکی است و [[زندگی|حیاتِ]] هر فرد جزء ارجمندی در هستی مطلقِ کیهانِ بزرگ است، از فکرهای ویژهٔ سرزمین ماست.»
** <small>در پاسخِ بیاناتِ وزیر امور خارجهٔ آمریکا، واشنگتن؛ ۲۶/۸/۱۳۲۸</small>
* «من هیچکسهیچ‌کس را فهمیده تر از [[ایرانی]] در هیچ جا ندیده‌ام. تنها مسئله‌ای که هست، تشکّلِ این افراد است، که چطور اجتماعِ آن‌ها همان درایت و فهمِ انفرادی را پیدا بکند. چیزی که باید آرزومند آن باشیم این است که همان فهمی که فرد فردِ مردمِ [[ایرانی]] دارند، همان را اجتماعِ آن‌ها هم باهم پیدا بکند. البتّه این مستلزم این است که غرض‌ها کمتر بشود، و اگر چنین شد و هر فردی فهمید که بقای او بسته به بقای اجتماع است، این مشکل حل می‌شود.»
** <small>در میان نمایندگان مردمِ استان‌ها و عشایر، ۹/۸/۱۳۴۰</small>
* «تاریخ چندهزارسالهٔ کشورِ من که روزی بزرگترین امپراتوری جهان را تشکیل می‌داد، به خلافِ بسیاری از مواردِ مشابه، تاریخ یک سلسله کشورگشایی‌ها و قتل و غارت‌ها و زورگویی‌ها نیست، بلکه تاریخی است که بیش از هر چیز بر پایهٔ عدالت و آزادگی استوار است.»
سطر ۵۳ ⟵ ۵۴:
* «در طولِ قرونِ متمادی بارها کشورِ من دستحوشِ حملات و مهاجماتی شده که هر یک از آن‌ها برای نابود کردن مملکتی کافی بوده است، ولی هر باره مهاجمین در مدنیّت و فرهنگِ درخشانِ ایران حل و مستهلک شده‌اند، و بدین ترتیب چراغی که هزاران سال پیش در این سرزمین افروحته شد از خِلالِ ظلمت‌ها و طوفان‌ها همچنان فروزان و تابناک، به دستِ ما که وارثِ این میراثِ عظیمِ مدنیّت هستیم، رسیده است.»
** <small>در کنگرهٔ آمریکا، ۲۲/۱/۱۳۴۱</small>
* «ما ملّتِ مستقلی هستیم که هیچگونه احساسِ حقارتی در مواجهه با خارجی نداریم، و چون خودمان را با هر کشور و ملّتِ دیگری از حیث حقوق مساوی می دانیم،می‌دانیم، برای ما همکاری با مللِ دیگر سهل و آسان است... ما احتیاج نداریم که از صبح تا شب به ملّتِ خودمان حسِّ کینه‌توزی و دشمنی با خارجی را تلقین کنیم، بلکه بالعکس احساسِ دوستی و همکاری را با دیگران، البتّه با حفظِ تمامِ منافعِ ملّی خودمان، تقویت کنی.»
** <small>در کنگرهٔ آمریکا، ۲۲/۱/۱۳۴۱</small>
* «ما امروز وقتی صحبت از وطن و مملکت می‌کنیم، منظورمان فقط یک اصلاحِ کتابی و یک چیزِ خشکی که تنها مربوط به گذشته و یا صرفاً عاملِ تحریکِ احساساتِ وطن پرستی و عِرقِ ملیّت ما باشد، نیستو وقتی صحبت از وطن و آینده می‌کنیم، نظرمان مملکتی است که در دنیای امروز بتواند همگامِ پیشرفته ترینپیشرفته‌ترین ممالکِ دنیا به زندگیِ پُرافتخارِ خود ادامه دهد.»
** <small>در میانِ دانشجویانِ ایرانی مقیم آنکارا، ۷/۸/۱۳۴۱</small>
* «سوابقِ ملّی ما و عظمتِ گذشتهٔ ما و رشدِ باطنی و عمیق ما و شایستگی مردم این سرزمین و همچنین ثروت‌های طبیعی و خدادادِ ما در واقع ما را ملزم و محکوم می‌کند که در زمرهٔ مللِ زنده و بزرگِ دنیا قرار بگیریم. برای تأمینِ این منظور می‌بایستی ما از هر جهت دوشادوشِ پیشرفته ترینپیشرفته‌ترین ممالک دنیا قدم برداریم.»
** <small>در سلامِ عید غدیر، ۲۳/۲/۱۳۴۲</small>
* «اگر در [[خلیج فارس|خلیجِ فارس]] حتّی یک‌دانه ماهی هم پیدا نمی‌شد و یا یک چاهِ [[نفت]] نیز وجود نداشت و یا یک کشتی تجارتی رفت و آمد نمی‌کرد، و اگر هم جنوبِ ایران و [[خوزستان]] و منابع نفتِ ایران فقط تیغزاری بود، باز هم وظیفهٔ ملّی ما ایجاب می‌کرد که از هر وجب خاکِ خود دفاع کنیم.»
سطر ۶۹ ⟵ ۷۰:
* «رشتهٔ قدیم و قویمی که ملّت را به سلطنت یعنی قائمهٔ حفظِ حکومت پیوند می‌دهد، امروز از گذشته نیز قویتر و محکمتر است. این به هم پیوستگی ساخته و پرداختهٔ دیروز و امروز نیست، رشته‌ای است که سرِ دراز دارد و باید ریشهٔ آن را در تار و پودِ سلسلهٔ چندین هزارسالهٔ تاریحِ قومِ بزرگِ ما یافت.»
** <small>از پیام او به والی فارس، ۹/۲/۱۳۳۸</small>
* «رژیمی در خطر است که طبیعی نباشد، در صورتی که رژیمِ ایران یک رژیمِ طبیعی است که از دو هزار و پانصد سال پیش تا کنون برای ما باقی ماندهباقی‌مانده است. این رژیمی نیست که از خارج بر این کشور تحمیل شده باشد. حکومت سلطنتی را دولت‌های استعماری در ایران به وجود نیاورده‌اند.»
** <small>در باشگاهِ روزنامه نگاران فرانسه، ۲۶/۷/۱۳۴۰</small>
* «شاه در ایران، اگر پادشاهی موردِ اعتمادِ ملّتِ خویش باشد، می‌تواند با اتکاء به حیثیّت و نفوذِ عظیمِ معنوی خود دست به کارهایی چنان وسیع و اساسی بزند که مشابه آن را در هیچ کشور دیگری جز با توسّل به شیوه‌های انقلابی و سلبِ آزادای‌های مدنی و فردی و یا به طور خیلی تدریجی و طولانی نمی‌توان انجام داد.»
** <small>از کتاب «انقلاب سفید»</small>
* «من هر قدر خودخواه باشیم، خوب تشخیص می‌دهم که قدرتِ سلطنت متکّی بر قدرتِ ملّی است و پایه‌های تخت و اورنگِ پادشاهی بر قلوبِ مردم استوار است.»
: «من خواهانِ آنم که ملّتِ من از سعادت و نیکبختی و رفاه و آسایش و امنیّت و عدالت و تندرستی بهره‌مند باشد، و برای اجرای تمامِ این مقاصد حدِّ اکثرِ مساعی خود را بکار خواهم بُرد.»
: «حکومت و سلطنت بر یک مُشتِ مردمِ فقیر و ضعیف و رنجور و محمروم از عدالت، موردِ رضایتِ خاطر من نبوده است و نخواهد بود.»
** <small>در پاسخ مجلس شورای ملّی، ۱۹/۳/۱۳۲۶</small>
* «من فطرتاً دارای روحیهٔ دموکراتیک هستم، ولی هنگامی که پای مصالح کشورم در میان باشد، می‌توانم مانندِ هر فردِ وطن پرست دیگر بسیار سختگیر باشم. من هرگز به کسانی که به مملکت خیانت کرده‌اند، رحم نمی‌کنم.»
سطر ۸۳ ⟵ ۸۴:
* ''مصاحبه گر'':اعلی حضرتا، جنابعالی بر چه اساسی پیش بینی می‌کنید که ایران در طولِ زندگی یک نسل یکی از پنج کشورِ پیشرفتهٔ جهان خواهد شد؟
* «انرژی، پیشتکارِ ملّت و پیشوایی ما. البتّه شمار اندکی هستند که اعتراض می‌کنند. حالا تصوّر کنید که ایرانیان، اگر ایرانی باشند، پس از آن همه کاری که برای کشور انجام داده‌ایم علیه رهبرشان بپاخیزند! این است پیشوایی حقیقی که ما در کشورِ خود داریم. همه با دل و جان پشتِ سرِ پادشاهِ خود قرار دارند.»
** <small>مصاحبه با گاردین،۱۹ژانویهگاردین، ۱۹ژانویه ۱۹۷۴</small>
* «آن‌هایی که به رستاخیز نمی‌پیوندند باید از هواداران حزب توده باشند. این خائنان یا باید به زندان بروند و یا اینکه همین فردا کشور را ترک کنند ... [ سخنِ روزنامه نگار:چنین بیانی با پیشیبانی اعلی حضرت از نظامِ دوحزبی به شدّت مغایر است.] «آزادی اندیشه! آزادی اندیشه! دموکراسی، دموکراسی! با پنج سال اعتصاب و راهپیمای خیابانیِ پشتِ هم ! ... دموکراسی؟ آزادی؟ این حرف‌ها یعنی چه؟ ما هیج کدام از آن‌ها را نمی‌خواهیم.»
** <small>کیهان انترناسیونال، ۸ مارس،۱۹۷۵،مارس، ۱۹۷۵، همچنین نقل قول شده توسط فیتزجرالد"Giving the Shah what he wants" ص۸۲</small>
* «'''اگر من یک دیکتاتور بودم تا پادشاهِ مشروطه، می‌بایست وسوسه می‌شدم تا همانندِ هیتلر و یا مانند آنچه امروزه در کشورهای کمونیستی می‌بینید، حزبِ واحدِ مسلّطی تشکیل دهم. امّا من به عنوانِ یک پادشاهِ مشروطه آن توان و جسارت را دارم که فعّالیّت‌های حزبی گسترده به دور از خفقانِ نظام یا دولتِ تک حزبی را تشویق کنم'''.»
** <small>در مأموریّت برای وطنم، چاپ لندن،۱۹۶۱،لندن، ۱۹۶۱، ص۱۷۳</small>
 
== درباره ==
=== از او دربارۀدربارهٔ دیگران ===
* « [[کورش]] ! شاه بزرگ،شاهبزرگ، شاهان،شاهشاه هخامنشی،شاهشاهان، شاه هخامنشی، شاه ایران زمین،اززمین، از جانب من، شاهنشاه ایران،وایران، و از جانب ملت من،برمن، بر تو درود باد... در این لحظه پرشکوه تاریخ ایران، من و همه ایرانیان، همه فرزندان این شاهنشاهی کهن که دوهزار و پانصد سال پیش بدست تو بنیاد نهاده شد، در برابر آرامگاه تو سر ستایش فرود می‌آوریم و خاطره فراموش نشدنی تو را پاس میداریممی‌داریم همه ما در این هنگام که ایران نو با افتخارات کهن پیمانی تازه می‌بندد، ترا بنام قهرمان جاودان تاریخ ایران، به نام بنیانگذار کهنسال ترینکهنسال‌ترین شاهنشاهی جهان، به نام آزادی بخش بزرگ تاریخ، به نام فرزند شایسته بشریت، درود میفرستیممی‌فرستیم
** <small>سخنرانی او در پاسارگاد جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران</small> <ref>http://fa.wikisource.org/wiki/سخنرانی_محمدرضا_شاه_پهلوی_پاسارگاد_جشن‌های_۲۵۰۰_ساله_شاهنشاهی_ایران</ref>
 
=== دربارهٔ او ===
* «خیلی واضح بود که شاه گرفتار مصدق شده بود. مصدق کسی که قیام کرد تا کشورش را آزاد کند و انحصارهای که در آنجا بود حذف کند. مصدق کسی بود که قیام کرد که نفوذِ بیگانگان را حذف کند. مصدق کسی که یک انقلاب را در ایران برای ملّت ایران رهبری کرد، مصدق کسی که شاه توانست با همکاری استعمار، بر او و بر قیامش چیره شود. شبحِ او همواره در برابرِ شاه در هر زمان می‌ایستاد ... گرفتاری مصدّق این بود که شاهِ ایران را از اینکه همواره خود را درونِ نفوذِ بیگانه قرار دهد، دور کند.کند؛ و اگر شاهِ ایران خود را به ثمنِ بخس فروخت، امّا ممکن نیست ملّتِ ایران خود را به طلا و یا به همهٔ گنج‌های دنیا بفروشد.»
** ''[[جمال عبدالناصر]]'' ۲۶/۰۷/۱۹۶۰<ref>http://nasser.bibalex.org/Speeches/browser.aspx?SID=914&lang=ar</ref>
* «رفتن شاه، پیروزی نیست بلکه طلیعه پیروزی است.است؛ و البته این طلیعه را من به ملت ایران تبریک عرض می‌کنم.می‌کنم؛ و باید توجه داشته باشند که همان طوری که طلیعه پیروزی است، طلیعه خلع سلطه اجانب است‏.»
** ''[[سید روح‌الله خمینی]]'' (صحیفه امام، ج‏۵، ص: ۴۸۴)
* «اگر شاه به نصایح روحانیون توجه کرده بود و خدمت به این ملت کرده بود، سقوط نمی‌کرد. لکن خدمت نکرد و [[خیانت]] کرد، و پشتوانه مردمی را از دست داد و وقتی مردم شنیدند رفت، شادی کردند.»
سطر ۱۰۴ ⟵ ۱۰۶:
* «من بر جنازه شاه نماز خواندم و پشیمان نیستم. شاه انسان مسلمانی بود و نماز خواندن بر جنازه مسلمان هیچ گونه اشکال شرعی ندارد... من کار اشتباه یا خلاف شرعی انجام ندادم و شاه تا زمان فوت انسانی مسلمان بود، در ضمن خود آیت الله خمینی فتوایی دارد مبنی بر اینکه نماز خواندن بر جنازه مسلمان حتی اگر گناهکار هم باشد اشکالی ندارد»
** [[سید طالب رفاعی]]<ref>http://www.jamnews.ir/detail/News/113980</ref><ref>http://tarikhirani.ir/fa/news/30/bodyView/4542/0/طالب.الرفاعی:.من.شاه.را.دفن.کردم.html</ref>
 
== وابسته ==
* [[دولت شاهنشاهی ایران]]
سطر ۱۱۱ ⟵ ۱۱۴:
== پیوند به بیرون ==
{{ویکی‌پدیا}}
{{پانویس}}
 
== نوشتارهای وابسته ==