کتاب در ایران: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
←گفتاوردها: ابرابزار |
|||
خط ۵۵:
* «خانوادهها هزینه کردن برای کتاب را خیلی تأیید نمیکنند در حالی که در این میان و طی سالهای گذشته به نسبت سایر کالاها کتاب کمترینگرانی را داشته است. ناشران هم که راضی نیستند کتاب را آنقدرگران کنند اما از این بابت امرار معاش میکنند. مصالح کتاب هرچه هست؛ اول کاغذ، صفحه آرایی کتاب و بعد صحافی و... هزینهبر است، آن وقت ناشر میتواند کتاب را زیر قیمت تمامشده بگذارد؟ ناشر که نمیخواهد با خود دشمنی کند، ناشر اگر کتابی را که ارزان تمام شدهگران بفروشد با سر، زمین میخورد. یعنی اول در آن کتاب شکست میخورد و بعد نام خود را نیز خراب میکند. بعد هم خانوادهها نمیخواهند برای کتاب هزینه کنند و اغلب زمان خرید کتاب کسری بودجه دارند، در حالی که اگر هر خانواده ایرانی سالی یک کتاب بخرد انقلاب آموزشی و فرهنگی در کشور اتفاق میافتد و تیراژ کتاب به ۱۰ هزار و ۲۰ هزار نسخه برمیگردد. تیراژی که در ۴۰ سال گذشته پنج هزار نسخه بود الان به ۵۰۰ و ۷۰۰ رسیده و در اوج آن به ۱۰۰۰ نسخه تنزل کرده است.»
** ''[[بهاءالدین خرمشاهی]]''<ref>http://www.cgie.org.ir/fa/news/39168</ref>
* «نشر کتاب در ایران پدیدهای تناقضآمیز است. از یک طرف بیش از سیزده هزار ناشر داریم و از طرف دیگر در قبال این همه ناشر، تیراژ میانگین کتاب، حتی هزار نسخه نیست. ناشر به بازار کتاب نگاه میکند. بازار هم باید کشش داشته باشد تا او هم تیراژ را بالا ببرد.»
** ''[[بهاءالدین خرمشاهی]]''<ref>http://www.sharghdaily.ir/Vijeh/4822/حل-این-نکته-بدین-فکر-خطا-نتوان-کرد</ref>
* «واقعیت این است که فرصت کتابخواندن از بین رفته است، چون مردم امنیتخاطر ندارند و مدام یا در فکر نوسان ارز و طلا هستند یا به توافق هستهای فکر میکنند. روزگاری است که هم دولت فقیر است و هم مردم فقیر هستند. در عمر هفتادسالهام چنین وضعیتی ندیدهام و این بر فرهنگ کتابخوانی تأثیر منفی میگذارد.»
** ''[[بهاءالدین خرمشاهی]]''<ref>http://www.sharghdaily.ir/Vijeh/4822/حل-این-نکته-بدین-فکر-خطا-نتوان-کرد</ref>
* «البته اگر افزایش قیمت کتاب را با افزایش قیمت کالاهای دیگر مقایسه کنیم، میبینیم که از دهه پنجاه به این طرف، کتاب بهنسبت کالاهای دیگر، کمترین افزایش قیمت را داشته است.»
** ''[[بهاءالدین خرمشاهی]]''<ref>http://www.sharghdaily.ir/Vijeh/4822/حل-این-نکته-بدین-فکر-خطا-نتوان-کرد</ref>
* «از دیگر تناقضهای عالم کتاب در ایران بالابودن تعداد عناوین منتشرشده در سال و در مقابل، پایینبودن سرانه سالانه مطالعه است. درست است که بخشی از آنچه در طول یکسال چاپ میشود، حلالمسائل و کتابهای کمکدرسی است اما اگر این کتابها را هم در نظر نگیریم باز میبینیم که اینجا بهاندازه فرانسه کتاب جدی چاپ میشود و به اندازه آنگولا کتاب خوانده میشود.»
** ''[[بهاءالدین خرمشاهی]]''<ref>http://www.sharghdaily.ir/Vijeh/4822/حل-این-نکته-بدین-فکر-خطا-نتوان-کرد</ref>
* «از طرفی ما امروزه بهشدت رسانهزده شدهایم و برای همین وضع سینما از کتاب هم بدتر شده است. ماهواره، تلویزیون، سیدی و پیدیاف و... هم به تیراژ کتاب لطمه میزنند و هم سینما را از رونق میاندازند.»
** ''[[بهاءالدین خرمشاهی]]''<ref>http://www.sharghdaily.ir/Vijeh/4822/حل-این-نکته-بدین-فکر-خطا-نتوان-کرد</ref>
* «معضل بزرگ دیگر جامعه ما این است که مردم به آگاهکردن خود در وجوه مختلف بیتوجهاند و به روزآمدکردن خودشان علاقه چندانی ندارند، در حالی که اگر کسی در کار خودش خبره نباشد به جامعه آسیب میزند. اما مردمِ این روزگار ابدا فکر نمیکنند کمبود دارند و میپندارند همانقدر که میدانند کافی است و از قضا، این از آن بارهای کجی است که به منزل میرسد! بهقول سعدی «هرکس را عقل خود به کمال نماید و فرزند خود به جمال».»
** ''[[بهاءالدین خرمشاهی]]'' <ref>http://www.sharghdaily.ir/Vijeh/4822/حل-این-نکته-بدین-فکر-خطا-نتوان-کرد</ref>
* «قاعده همهچیز از بین رفته است. شاعران جوان عجله میکنند، با پول خود کتاب چاپ میکنند و بیآنکه قالبهای شعری را بشناسند، غزل و شعر سپید میگویند درحالیکه «سپید» دشوارترین قالب است و جز این اگر بود که همه شاملو میشدند. »
** ''[[بهاءالدین خرمشاهی]]''<ref>http://www.sharghdaily.ir/Vijeh/4822/حل-این-نکته-بدین-فکر-خطا-نتوان-کرد</ref>
* « کمبودن تعداد کتابخانهها در ایران هم از معضلاتی است که باید به آن توجه کرد. در کل ایران حدود چهار هزار کتابخانه داریم و این به نسبت جمعیت ایران بسیار کم است. اما از طرفی میبینیم که همین اندک کتابخانههای موجود هم خالی است. »
** ''[[بهاءالدین خرمشاهی]]''<ref>http://www.sharghdaily.ir/Vijeh/4822/حل-این-نکته-بدین-فکر-خطا-نتوان-کرد</ref>
گرانی کتاب را بهعنوان یکی از دلایل کمشدن قشر کتابخوان مطرح کردهاند، اما اگر کتاب گران است و مردم نمیتوانند کتاب بخرند، چرا کتابخانهها خالی است؟ اینجاست که میبینیم مسئله فقط گرانی کتاب نیست و معضلات مختلف و متعددی بر کمشدن قشر کتابخوان و پایینآمدن تیراژ تأثیر میگذارند. »
** ''[[بهاءالدین خرمشاهی]]'' <ref>http://www.sharghdaily.ir/Vijeh/4822/حل-این-نکته-بدین-فکر-خطا-نتوان-کرد</ref>
* «نمیپذیرم که میانگین ایرانیان پولی برای کتاب خریدن ندارند. چرا که ایرانیان برای غذا و تفریح پول به اندازه کافی دارند ولی برای مطالعه و بالا بردن سطح فکری پول خرج نمیکنند. انسان از آنجا که احساس نیاز میکند کتاب میخواند و یا به مناظرهها گوش میکند. احساس نیاز است که انسانها را رشد میدهد. این آگاهی در جامعه باید رشد یابد و افراد از خود بپرسند آیا نیازی به کتاب خواندن دارند یا نه. فرهنگ شفاهی در ایران احساس بینیازی به کتاب را تقویت کرده است و فکر میکنیم فقط باید گوش دهیم و نباید بخوانیم و مطالعه کنیم و این نخواندن هم فکر، هم رفتار، هم خلقیات و هم انرژی ای که باید برای تغییر بگذاریم را به حالت انجماد رسانده است. هرکس که به وجدان خودش رجوع کند این نتیجه را میگیرد که بیتردید سطح و کیفیت فرهنگ عمومی ما تا ده سال گذشته کاهش یافته است. در این مدت ادب، تربیت، مدنیت و سطح اجتماعی تقلیل یافته و سطح اعتماد کم شده است. یک دلیلش این است که به مصرفگرایی و کاهش مطالعه و مناظره روی آوردیم و سطح فکرمان را ارتقا نمیبخشیم. یکی از پیامدهای بسیار مثبت کتاب خواندن این است که خودشناسی انسان افزایش مییابد و اینجاست که برای من معماست این جامعه ای که اینقدر ادعای اخلاقی و عرفانی دارد چقدر وقت برای بیرون از خودش میگذارد تا اینکه برای خودش. این یک پارادوکس در فرهنگ عمومی ما ایرانیان است.»
** ''[[محمود سریعالقلم]]'' <ref>http://www.tabnak.ir/fa/news/303691/نقد-سبک-زندگی-ایرانی</ref>
|