۶۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (+گ) |
||
'''سیب''' میوۀ گوشتالوی درخت سیب است.
== دارای منبع==
*« خوردن روزی یک [[سیب]] ، [[پزشک]] را از شما دور می کند.»
** ''ضرب المثل آمریکایی''
*«اما آن دو مرد فروشندهٔ
**''انجیل برنابا از برنابا ، مترجم حیدرقلی سردار کابلی''
*«لیکن کسی که پوست را به وزن آن به طلا میفروشد و [[سیب]] را مینهد، همانا او کسی است که بشارت میدهد تا مردم راضی شوند.»
**''انجیل برنابا از برنابا ،مترجم حیدرقلی سردار کابلی ،فصل ۱۳۴''
*«به ایشان فرمود: بنگرید به درستی که عطا میکنم شما را هر ثمری که بخورید از آن، به جز [[سیب]] و گندم.»
**''انجیل برنابا از برنابا ، مترجم حیدرقلی سردار کابلی، فصل 38''
[[زندگی]] خالی نیست:
مهربانی هست ، [[سیب]] هست، ایمان هست.
آری
** '' سهراب سپهری - کتاب حجم سبز''
*«باغ ما سه درخت [[سیب]] داشت، [[سیب|سیبهای]] آنها به رنگ گونههای فریده بود.وقتیکه شعلهورش میکردم و گونههایش گلگون میشدند.فریده که به باغ ما میآمد، اول به سراغ درختهای [[سیب]] میرفت.آدمی همیشه فریفتهی چیزهاییست که از آنها دور است.»
*«روزهایی که با هم قهر بودیم، [[سیب|سیبهای سرخ]] را میچیدم،آنها را نوازش میکردم، و به آب جوی میدادم.اب آنها را به سوی باغ فریده میبرد.از دنبال آنها میرفتم و هر جا به علفها و پونههای کنار جوی گیر میکردند،با ترکهی دستم آزادشان میکردم.در آنسوی دیوار فریده را میدیدم که با شادی دنبال آنها میدود و آنها را از آب میگیرد.'''حالا که آن باغ خالیست، برای که سیبها را به آب جوی بیاندازم؟'''»
** کتاب: همیان ستارگان- داستان برای که سیبها را به آب جوی بیاندازم. نوشتۀ:عباس حکیم .صفحه 499
== پیوند به بیرون ==
|