علیرضا افتخاری: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
←‏گفتاورد: ابرابزار
خط ۳:
'''[[W:علی‌رضا افتخاری|علی‌رضا افتخاری]]'''، از خوانندگان موسیقی سنتی ایرانی و یکی از چهره​های ماندگار در ایران.
== گفتاورد ==
* « ديدندیدن دستان پينه بستۀپینه كارگرانبستهٔ ،کارگران، دلم را به شوق مي آورد می‌آورد. خوردن چايچای با مردمی كهکه هر چه ما هنرمندان داريمداریم از آن هاستهاست، ، روحيه امروحیه‌ام را برای ارائه كارهايی تاثيرگذارکارهایی خستگيتأثیرگذار ناپذيرخستگی میناپذیر كندمی‌کند.» [http://www.ostad-eftekhari.com]
* « هنرمند را دیر می توانمی‌توان شناخت و احساسات او را یافت.» [http://www.ostad-eftekhari.com]
 
* دربارۀدربارهٔ نشریۀنشریهٔ همشری جوان : « یک عده ایعده‌ای بی غم دور هم جمع شدند و این مجله را ساختند و هر چه می خواهندمی‌خواهند از طریق مکتوبات و کاریکاتورها به من و امثال من نسبت می دهندمی‌دهند. آخر انهاآنها تحت چه قواعدی این شوخی هاشوخی‌ها را می کنندمی‌کنند من خوشم نمی اید که یک عده جوان بر من لباس امریکاییآمریکایی و شعبده بازی می پوشانندمی‌پوشانند مگر من شعبده باز هستم ؟ .... من اگر در زمان رسول خدا بودمبودم، ،شکایتشکایت پیش رسول خدا می بردم.می‌بردم...»
 
** ''در پاسخ به اقدام مجله همشهری جوان در چاپ کاریکاتور منتسب به ایشان''
* « هنرمند را دیر می توان شناخت و احساسات او را یافت.» [http://www.ostad-eftekhari.com]
* « '''[[موسیقی]] کارآییکارایی یک علم، اندیشه و [[عشق]] را دارد. یک [[شعر]] و [[موسیقی]] می‌تواند یک کشور را به سوی [[دین]]، [[عشق]] و اخلاق هدایت کند و انسان آهن‌گونه را مبدل به طلا کند''' . »
 
** [http://www.ostad-eftekhari.com:گوهر باران اندیشه]
 
* «مربیانم می‌گفتند که اگر تلاش کنم، در کشتی به جایی خواهم رسید، اما باید بین کشتی و موسیقی یکی را انتخاب می‌کردم... نمی‌توانستم هر دو را در یک زمان انتخاب می‌کردم، این شد که موسیقی را فراگرفتم..»
* دربارۀ نشریۀ همشری جوان : « یک عده ای بی غم دور هم جمع شدند و این مجله را ساختند و هر چه می خواهند از طریق مکتوبات و کاریکاتورها به من و امثال من نسبت می دهند. آخر انها تحت چه قواعدی این شوخی ها را می کنند من خوشم نمی اید که یک عده جوان بر من لباس امریکایی و شعبده بازی می پوشانند مگر من شعبده باز هستم ؟ ....من اگر در زمان رسول خدا بودم ،شکایت پیش رسول خدا می بردم....»
** [http://www.ostad-eftekhari.com:گوهر باران اندیشه]
**''در پاسخ به اقدام مجله همشهری جوان در چاپ کاریکاتور منتسب به ایشان''
* «گر عشق، زیبایی، تاریخ، رنج، نبرد، عشق، سازش، آسایش، پاک‌بازی، جانبازی، خط و خون، شعر، عرفان، داریم پس موسیقی هم داریم، اگر آن چند قطب را یافتیم، روح سرزمین را یافتیم، که آن هنر است.»
 
** [http://www.ostad-eftekhari.com:گوهر باران اندیشه]
 
* « کار با جوانان‌،جوانان، انگیزه‌انگیزه مرا قوی‌قوی می‌سازد، همان‌طور که‌که روز و روزگاری‌روزگاری دلم‌دلم می‌خواست‌می‌خواست من‌من هم‌هم با آدم‌هایی‌آدم‌هایی کار کنم‌،کنم، که‌که قدری‌قدری بیشتر کار کرده‌اند.»
* « '''[[موسیقی]] کارآیی یک علم، اندیشه و [[عشق]] را دارد.یک [[شعر]] و [[موسیقی]] می‌تواند یک کشور را به سوی [[دین]]،[[عشق]] و اخلاق هدایت کند و انسان آهن‌گونه را مبدل به طلا کند''' . »
** [http://www.ostad-eftekhari.com:گوهر باران اندیشه]
* « یک‌یک هنرمند خوب‌خوب و با انصاف‌،انصاف، شهرتش‌شهرتش را با مردم‌مردم تقسیم‌تقسیم می‌کند، یک‌یک هنرمند خوب‌خوب مثل‌مثل یک‌یک ستاره‌ستاره است‌،است، اگر او را ندیده‌اند، باز می‌بینید که‌که سرجایش‌سرجایش است‌است
 
** [http://www.ostad-eftekhari.com:گوهر باران اندیشه]
 
* «در مورد کار موسیقی به گونه‌ای برنامه‌ریزی کرده‌ام که برای تمامی قشرها از گدای کوی و برزن بگیر تا افراد شاخص، مؤثر و تأثیرگذار باشم...»
 
** [http://www.ostad-eftekhari.com:گوهر باران اندیشه]
* « مربیانم‌ می‌گفتند که‌ اگر تلاش‌ کنم‌، در کشتی‌ به‌ جایی‌ خواهم‌ رسید، اما باید بین‌ کشتی‌ و موسیقی یکی‌ را انتخاب‌ می‌کردم‌... نمی‌توانستم‌ هر دو را در یک‌ زمان‌ انتخاب‌ می‌کردم‌، این‌ شد که‌ موسیقی‌ را فراگرفتم‌..»
* « بقول ارسطو: " زندگی بدون شادی درست نیست "، شادی و سلامتی را برای همه مردم خواهانم و اینکه هرکس شاد و خوشحال و زنده باشد ،باشد، شاد برای زندگی کردن.»
**[http://www.ostad-eftekhari.com:گوهر باران اندیشه]
** [http://www.ostad-eftekhari.com:گوهر باران اندیشه]
 
* «هنر جلوه‌گاه زیبایی است و هنرمند آفریدگار زیبایی... هنر روح سرزمین است»
 
** [http://www.ostad-eftekhari.com:گوهر باران اندیشه]
 
* « از بودن میان مردم حس و حال می گیرممی‌گیرم زندگی صحنه اپراست هنرمندی که از اجتماع تاثیرتأثیر نپذیرد اجتماع هم او را نمی پذیردنمی‌پذیرد
* « گر عشق‌، زیبایی‌، تاریخ‌، رنج‌، نبرد، عشق‌، سازش‌، آسایش‌، پاک‌بازی‌، جانبازی‌، خط و خون‌ ، شعر، عرفان‌، داریم‌ پس‌ موسیقی‌ هم‌ داریم‌، اگر آن‌ چند قطب‌ را یافتیم‌، روح‌ سرزمین‌ را یافتیم‌، که‌ آن‌ هنر است‌. »
** [http://www.ostad-eftekhari.com:گوهر باران اندیشه]
* « من از بودن در میان مردم حس و حال می گیرممی‌گیرم.معمولا معمولاً به قهوه خانه هایقهوه‌خانه‌های پایین شهر نظیر نازینازی‌آباد آبادمی‌روم. می روم.لبخند مردم به من انرژی دو چندان می دهدمی‌دهد
 
** [http://www.ostad-eftekhari.com:گوهر باران اندیشه]
 
* « من در برنامه ایبرنامه‌ای به رسم ادب به رئیس جمهور عزیزمان ادای احترام کردم. از آن زمان به بعد،منبعد، من و خانواده امخانواده‌ام به وسیله تماسهای تلفنی مورد اذیت و آزار قرار گرفتم. هانتهایی که به خودم شد را می بخشممی‌بخشم اما اهانتهایی که به دخترم در دانشگاه صورت گرفت را به هیچ عنوان نمی بخشمنمی‌بخشم
 
** ''۲۰ مهر ۱۳۸۹''
* « کار با جوانان‌، انگیزه‌ مرا قوی‌ می‌سازد، همان‌طور که‌ روز و روزگاری‌ دلم‌ می‌خواست‌ من‌ هم‌ با آدم‌هایی‌ کار کنم‌، که‌ قدری‌ بیشتر کار کرده‌اند.»
** [http://www.ostad-eftekhari.com:گوهر باران اندیشه]
* « در دانشگاه موهايموهای دختر مرا کشیده اندکشیده‌اند و به وی توهین کرده اندکرده‌اند در حالی که او یک استاد دانشگاه است.»
 
** ''۲۰ مهر ۱۳۸۹''
 
** [http://www.ostad-eftekhari.com:گوهر باران اندیشه]
* « یک‌ هنرمند خوب‌ و با انصاف‌، شهرتش‌ را با مردم‌ تقسیم‌ می‌کند، یک‌ هنرمند خوب‌ مثل‌ یک‌ ستاره‌ است‌، اگر او را ندیده‌اند، باز می‌بینید که‌ سرجایش‌ است‌.»
**[http://www.ostad-eftekhari.com:گوهر باران اندیشه]
 
 
* « در مورد کار موسیقی‌ به‌ گونه‌ای‌ برنامه‌ریزی‌ کرده‌ام‌ که‌ برای‌ تمامی‌ اقشار از گدای‌ کوی‌ و برزن‌ بگیر تا افراد شاخص‌، موثر و تاثیرگذار باشم‌...»
**[http://www.ostad-eftekhari.com:گوهر باران اندیشه]
 
 
 
* « بقول ارسطو: " زندگی بدون شادی درست نیست "، شادی و سلامتی را برای همه مردم خواهانم و اینکه هرکس شاد و خوشحال و زنده باشد ، شاد برای زندگی کردن.»
**[http://www.ostad-eftekhari.com:گوهر باران اندیشه]
 
 
* « هنر جلوه‌گاه‌ زیبایی‌ است‌ و هنرمند آفریدگار زیبایی‌... هنر روح‌ سرزمین‌ است‌»
**[http://www.ostad-eftekhari.com:گوهر باران اندیشه]
 
 
* « از بودن میان مردم حس و حال می گیرم زندگی صحنه اپراست هنرمندی که از اجتماع تاثیر نپذیرد اجتماع هم او را نمی پذیرد.»
**[http://www.ostad-eftekhari.com:گوهر باران اندیشه]
 
 
 
* « من از بودن در میان مردم حس و حال می گیرم.معمولا به قهوه خانه های پایین شهر نظیر نازی آباد می روم.لبخند مردم به من انرژی دو چندان می دهد.»
**[http://www.ostad-eftekhari.com:گوهر باران اندیشه]
 
 
* « من در برنامه ای به رسم ادب به رئیس جمهور عزیزمان ادای احترام کردم. از آن زمان به بعد،من و خانواده ام به وسیله تماسهای تلفنی مورد اذیت و آزار قرار گرفتم.هانتهایی که به خودم شد را می بخشم اما اهانتهایی که به دخترم در دانشگاه صورت گرفت را به هیچ عنوان نمی بخشم.»
**''۲۰ مهر ۱۳۸۹''
**[http://www.ostad-eftekhari.com:گوهر باران اندیشه]
 
 
* « در دانشگاه موهاي دختر مرا کشیده اند و به وی توهین کرده اند در حالی که او یک استاد دانشگاه است.»
**''۲۰ مهر ۱۳۸۹''
**[http://www.ostad-eftekhari.com:گوهر باران اندیشه]
 
==منبع==