شهر: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰:
 
== گفتاوردها ==
 
=== آ، الف ===
* «احساس کردم که [[استانبول]] واقعاً شهری زیباست، البته برای بزرگان نه بردگان».
** ''[[اورهان پاموک]]'' <ref>http://www.goodreads.com/search?page=5&q=مدينة&search_type=quotes&tab=quotes&utf8=✓</ref>
* «امروزه یک نوع دیوانگی در جهان-شهرها وجود دارد.»
** ''[[شون کانری]]'' <ref>http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/s/seanconner325613.html</ref>
 
=== ب، پ ===
* «'''[[برزیل]] آنگاه تغییر می‌کند که شهرهایش تغییر کند'''.»
** ''[[جیمی لرنر]]'' <ref>http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/j/jaimelerne560357.html</ref>
 
=== ت، ث ===
 
=== ج، چ ===
* «چه کسی گفته [[تهران]] شهر است؟ آیا به صرف بودن چند خیابان و آسمان‌خراش و ماشین می‌توانیم به جایی بگوییم شهر؟ آن هم یک شهر قرن بیست‌ویکمی؟ چشمتان را ببندید و میدان‌هایی را که جوان‌ها در آن حلق‌آویز شده‌اند در نظر بیاورید. واقعا شما به تهران می‌گویید شهر؟»
** ''[[منیرو روانی‌پور]] ، مصاحبه با بی‌بی‌سی-دوم فوریه ۲۰۰۸ - ۱۳ بهمن ۱۳۸۶''
 
=== ح، خ ===
=== د، ذ ===
=== ر، ز، ژ ===
 
 
=== س، ش ===
* «سوگند به انجیر و زیتون (۱)و طور سینا (۲)و '''این شهر امن'''[الْبَلَدِ الْأَمِین] (۳)»
** ''قرآن، سوره ۹۰: البلد''
سطر ۴۷ ⟵ ۳۴:
* «شهرها [[w:بوته چینی|بوتقهٔ]] تمدن اند.»
** ''[[جفری وست]]''<ref>http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/g/geoffreywe559386.html</ref>
 
=== ص، ض ===
=== ط، ظ ===
=== ع، غ ===
* «[[عشق]] به شهرها غالباً عشقی نهانی است. شهرهایی چون [[پاریس]]، پراگ و حتّی فلورانس به روی خود فروبسته می‌شوند، و بدین ترتیب محدود به دنیای ویژه خویش‌اند. امّا [[الجزیره]]، و همراهِ آن پاره از مجلس‌های ممتازش، چون شهرهای ساحلی به سوی آسمان گشوده می‌شود، همانند دهانی یا زخمی. آنچه در [[الجزیره]] می‌توان دوست داشت، همان است که گذرانِ زندگی همه کس از آن است. یعنی دریا در خمِ هر کوچه‌ای و مایه‌ای از خورشید و زیبایی نژاد. و مانندِ همیشه، در گسترهٔ این عرصهٔ بی‌آزرم، و بر سر این خوان سرور، رایحهٔ مرموز دیگری هم هست. در [[پاریس]]، ممکن است انسان از نبودِ فضا و کمبود صدای بال مرغان آسمانی دل‌تنگ گردد. در اینجا دستِ کم آدمی غرق در چنین نعمتی است. و چون هر آروزیی برآورده می‌شود، انسان می‌تواند بسنجد که تا چه پایه توانگر است...»
** ''[[آلبر کامو]]'' <small>از کتابِ «دلهرهٔ هستی» نشر نگاه، ۱۳۹۱، ۱۳۷ و ۱۳۸، از باد در جمیلا</small>
* <small>ادامهٔ سخنِ بالا</small>: «در [[الجزیره]]، برای هر کس جوان است و اهلِ زندگی، هر چیزی پناه و بهانهٔ پیروزی است: لنگرگاه، آفتاب، بازی سرخ و سفیدِ مهتابی میکده‌های کنارهٔ دریا، گل و ورزشگاه و دخترانِ سیمین ساق نو رسیده. ...»
** ''[[آلبر کامو]]'' <small>از کتابِ «دلهرهٔ هستی» نشر نگاه، ۱۳۹۱، ۱۳۹، از باد در جمیلا</small>
 
=== ف، ق ===
=== ک، گ ===
=== ل ===
=== م ===
* «ما در شهرهای بزرگمان، بهترین اخلاق هایمان را نمی‌بینیم.»
** ''[[جین آستین]]''<ref>http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/j/janeausten148326.html</ref>
سطر ۶۷ ⟵ ۴۵:
** در اصل: The people are the city.
** ''[[ویلیام شکسپیر]] در «Coriolanus (c. 1607-08), Act III, صحنهٔ اول، خطِّ ۲۰۰.»''
 
=== ن ===
 
=== و ===
 
=== ه ===
 
* «هیچ شهری نباید زیاد بزرگ باشد که آدمی نتواند در صبحِ آن پیاده‌روی کند.»
** ''[[سیریل کانلی]]'' <ref>http://sustainablecitiescollective.com/chuck-wolfe/32859/sharing-15-quotations-about-cities</ref>
* «هر شهری مؤنث است. برای همین می‌بینم که پایتخت‌ها و کلان شهرها چیزی جز روسپیان نیستند، و شهرهای کوچک؛ مادران.»
** ''[[محمد الرطیان]]'' در «ما تبقی من أوراق»
* «[[شهر]] را فقط جایی برای انسان که در آن سروری می‌کند نبینیم، بلکه در شهر پل، اشیاء پرندگان و ساختمان‌ها را هم ببینیم.»
 
** ''[[عباس کاظمی]]''<ref>http://www.sharghdaily.ir/News/69344/سر-بریدن-گوسفند-در-آپارتمان</ref>
=== ی ===
 
برگرفته از «https://fa.wikiquote.org/wiki/شهر»