تهران: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ←گفتاوردها |
ابرابزار، اصلاح املا، اصلاح سجاوندی |
||
خط ۱۲۲:
* «ما میتوانیم شهرهای خود و از جمله [[تهران]] را از لحاظ فرهنگی دارای هویت کنیم در حالی که امروز پایتخت ما جندان هویتی ندارد».
** ''[[ناصر فکوهی]]''<ref>http://anthropology.ir/node/1865</ref>
* «تهران چند خصوصیت اساسی دارد که حتماً باید در این بحث لحاظ شود؛ تهران پایتخت است و بنابراین گروهی از کارکردها و موقعیتها را دارد که شهرهای دیگر ندارند. امروز به معنایی در سیستم جهانی پایتخت هرگز نمیتواند خواب داشته باشد، چون باید به این سیستم جهانی وصل باشد».
** ''[[ناصر فکوهی]]''<ref>http://anthropology.ir/node/20887</ref>
* «تهران یک پایتخت بزرگ است. در همه کشورها پایتخت کلان شهر نیست حتی در کشورهای توسعه یافته داریم که پایتختهای کوچک دارند این کلان شهر بودن به عنوان یک ویژگی دیگر تهران به همره جمعیت چندین میلیونی آن باعث می شود که حتماً زندگی شبانه در این شهر وجود داشته باشد. یک کلان شهر هیچگاه نمیتواند متوقف شود».
** ''[[ناصر فکوهی]]''<ref>http://anthropology.ir/node/20887</ref>
* «مشکل امنیت به خصوص برای خانمها به طور جدی وجود دارد و آنها به هیچ عنوان به مسئله امنیت اطمینان ندارند و احساس خطر میکنند و این مشکلی است که باید حل شود.»
** ''[[ناصر فکوهی]]''<ref>http://anthropology.ir/node/20887</ref>
* «باید یک سیستم با کیفیت و ایمن حمل و نقل عمومی داشته باشیم. یکی از کارهایی که تمام شهرهای بزرگ کردهاند این است که هیچ ساعتی از شبانه روز وجود ندارد که وسیله حمل و نقل عمومی نباشد و در این خصوص پاریس از تمام شهرهای اروپایی پیشرفتهتر است.»
** ''[[ناصر فکوهی]]''<ref>http://anthropology.ir/node/20887</ref>
* «پیاده حرکت کردن در تهران تقریباً به یک امر غیرممکن تبدیل شده است. هر اتوبانی که ساخته میشود شهر را قطع میکند و امکان راه رفتن در آن را از بین میبرد. هرچقدر هم که شهر سبز شود، وقتی به دلیل شدت آلودگی هوا امکان رفتن به پارک نباشد چه فایدهای دارد.»
** ''[[ناصر فکوهی]]''<ref>http://anthropology.ir/node/20887</ref>
* «شهری که موتومریزه میشود دیگر نمیتواند محله محور شود. این دو در تضاد با یکدیگر هستند. اگر قصدمان زنده کردن محله است باید امکانات پیاده را در شهر زیاد کنیم.»
** ''[[ناصر فکوهی]]''<ref>http://anthropology.ir/node/20887</ref>
* «خود حضور مردم امنیت است، خلوت نبودن امنیت است و خطرناکترین حالت ممکن برای یک شهروند خیابان خالی و خلوت است و خطرناکتر از آن خیابانها تاریک است که مردم مجبور به عبور از آنها هستند.»
** ''[[ناصر فکوهی]]''<ref>http://anthropology.ir/node/20887</ref>
* «هویت شهری در تهران تقریباً از بین رفته است، محلهها کم و بیش هستند اما هویت قبلی را ندارد، یعنی نمیتوان محلهها را از هم تشخیص داد. در حقیقت هویت در سطح کل شهرهای ایران از بین رفته است. همه جا ساختمانها یک شکل است. یکی از اشکالات کشور این است که روستاها به سرعت در حال تبدیل شدن به شهر هستند. در تهران شکلی از نما ساخته میشود و بلافاصله الگوی آن در بندرعباس ساخته میشود و دلیل آن این است که هویتهای محلی را در سطح ایران از دست دادهایم و به جز بعضی شهرها که خودشان احساس تعلق هویتی میکردند در سایر شهرها از بین رفته است.»
** ''[[ناصر فکوهی]]''<ref>http://anthropology.ir/node/20887</ref>
* «گاهی فکر میکنم اگر با تهران سر نکنیم و با آن اخت نشویم، تهران است که یکجوری و یکجایی ما را قال میگذارد و دستبهسرمان میکند. فیلم ساختن از این شهر انگار برایم راهی برای اُخت شدن با آن و عقب نماندن از تغییر حالِ دائمش است. مدتهاست نظر و احساسم این است که تهران را نه بناها و نه گذشتهاش، که آدمهایش تعریف میکنند، آنهم در زمان حال و زندگی روزمرهشان. روسو گفته خانهها town را میسازند و city از مجموعهٔ آدمها شکل میگیرد. در پیِ تعریفِ کلان از تهرانایم و ده یا به روایتی دوازدهمیلیون جمعیتِ آشکار و نهان این شهر فریاد برمیآورند که شهر و هویتش ماییم، ما را ببینید!».
** ''[[پیروز کلانتری]]''<ref>http://dastanmag.com/5847/no-27-revayate-3/</ref>
سطر ۱۵۸ ⟵ ۱۷۴:
* «مردمی فوقالعاده مهربان و مهماندوست. در واقع، من شگفتزده شده بودم: تهران آمریکاییترین شهری است که به حال دیدهام ... و از تفاوتی که بین ایران سیاسی، که ما از طریق خبرها با آن آشنا هستیم، و ایران واقعی که ایرانیها هر روز در آن زندگی میکنند، خشنود شدم.»
** ''[[آنتونی بوردین]]'' ''یادآوری سفر ماه ژوئن (خرداد – تیر ۱۳۹۳) خود به ایران''<ref>http://ir.voanews.com/content/us-anthony-bourdain-iran-visit-pro-us/2417855.html</ref>
* «بر اساس آمارهايي كه ما گرفتهايم، در تهران تقريباً ۱۲۰۰ كتابفروشي داريم، درحالي كه براي فروش لوازم آرايشي، ما ۵۹۰۰ فروشگاه داريم؛ گردش مالي اقتصاد نشر ۸۰ ميليارد تومان است امالوازمآرايشي ۲۰ هزار ميليارد تومان.»
** ''[[محمدباقر قالیباف]]''<ref>http://www.salamatnews.com/news/148276/-لوازم-آرايش-فروشي-5-برابر-كتاب-فروشي!</ref><ref>http://www.jamejamonline.ir/newspreview/1945000288546427860</ref>
* «ما آینده تهران را به صورت شهری جهانی ترسیم کردهایم و آن را در آینده به مثابه شهر دانش و شهر فرهنگ میبینیم؛ شهری تأثیرگذار در تحولات جهانی که مرکز تعاملات، گفتگوها، آموزش و تصمیمگیری در سطوح مختلف محلی و بینالمللی است و در آن مهمترین عنصر شهری، هویت و مهمترین کالا در شهر، تولیدات فرهنگی خواهد بود.»
** ''[[محمدباقر قالیباف]]''<ref>http://www.isna.ir/fa/news/93082311711/تهران-را-به-یکی-از-قابل-سکونت-ترین-شهرهای</ref>
سطر ۱۸۲ ⟵ ۲۰۰:
* «در تهران هرجا که باشی باید ظواهر زندگیت را حفظ کنی. زندگی تجمل گرایانه شده، خیلیها وضعیت اقتصادی فرد را با مبلمانش تخمین میزنند، اصلاً شخصیت او را با توجه به تجملات زندگیش میسنجند. درحالیکه تمکن مالی، یک مسئله کاملاً شخصی است و شخصیت یک انسان، یک مسئله حیثیتی. ارزیابی اینها با پول، واقعاً ناراحتکننده است... در واقع اصلاً نمیتوانم با شما از مفهومی به نام آرامش در خانه صحبت کن... در حال حاضر در شهرهایی با زندگی ساکن مثل تهران، اغلب تفریحها به رفتن به پارک و قلیان کشیدن تبدیل شده. در نهایت و در صورت فعال بودن هم دوره گشتن در پاساژها و خرید کردن! این یعنی اینکه ما از طبیعت خیلی دور شدهایم.»
** ''از وبسایت [[w:انجمن انسانشناسی و فرهنگ|انجمن انسانشناسی و فرهنگ]]''<ref>http://anthropology.ir/node/28499</ref>
* «اصطلاحی بین بنگاهیها رایج شده که
** ''سیدعلی میرفتاح''<ref>http://anthropology.ir/node/23584</ref>
* «در شهر ما فضاهای خصوصی، فضاهای عمومی را بلعیده.
** ''[[محمدرضا اصلانی]]''
* «میدان باید محلی باشد که شما بیایی و به آن برسی. در آنجا توقف کنی. برای همین میدان حوضی دارد، مجسمهای وسط آن است و جایی برای نشستن در آن تعبیه شده، ولی میدانهای ما همه خشک شدهاند. حسنآباد، تبدیل شده به یک برهوت. دور و برش ماکت ساختهاند که خیلی هم احمقانه است. مسخره است. شما هیچ کجای حسنآباد نمیتوانی بایستی، بنشینی. زود باید از آن رد شوی. الان تنها میدانی که مانده میدان حر است که آن
** ''[[محمدرضا اصلانی]]''
* «تهران
** ''[[محمدرضا اصلانی]]''
* «وقتی ما میگوییم شهر مثل زبان است، به این هم توجه میکنیم که زبان امر ارتباطی است. شهر هم امر ارتباطی است. چرا اغلب مردم تهران از تهران بدشان میآید، اما در عین حال خارج از تهران هم نمیتوانند زندگی کنند؟... ما برای ماندن در تهران دلایل زیستی داریم، نه دلایل ارتباطی. مردم در این شهر زندگی میکنند، ولی با هم ارتباطی ندارند.»
** ''[[محمدرضا اصلانی]]''<ref>http://anthropology.ir/node/21106</ref>
* «هیچوقت در تهران بکوب و بساز متوقف نشده. از زمان قاجار تا به امروز تهران را خراب کردهاند و ساختهاند. در واقع تهران شهر آمیبی است. یعنی در خود تکثیر میشود. روند طبیعی تهران همین تغییرات مدام است. شما پلانهای هوایی مقاطع مختلف میدان توپخانه را نگاه کنید. یکی از این پلانها به دیگری نمیماند. میدان توپخانه یکی از مهمترین نقاط شهر است. جایی که
** ''[[محمدرضا اصلانی]]''
* «تهران نمیتواند ناخودآگاه قومی ما را انتقال دهد. خود تهران هم در سیر تاریخی ایران و در جریان جهان گم شده. خود تهران آغاز گمگشتگی است...
** ''[[محمدرضا اصلانی]]''
* «تهران پای کوهستان ساخته شده. شهرهای زیادی در دنیا اینطور نیستند. اگر هم باشند مثل توکیو، شهر را طوری بنا میکنند که شما هر آن بتوانی فوجییاما را ببینی. تهران با دماوند شهر است، بدون دماوند هیچ نیست، اما آیا ما میتوانیم از تهران دماوند را ببینیم. شهر را طوری ساختهایم، چنان بلندمرتبهسازی کردهایم که همه زوایای دید به دماوند را کور کردهایم. تصاویری که شما از فوجییاما میبینید اغلب از توکیو گرفته شدهاند، اما آیا عکسهای دماوند را هم از تهران گرفتهاند؟»
** ''[[محمدرضا اصلانی]]''
* «تهران را همواره چون انسان ایرانی میباید کشف کرد، و این خود نوعی هیجان زیباییشناختی است.»
** ''[[محمدرضا اصلانی]]''
== وابسته ==
|