چارلی چاپلین: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Amg72827 (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
Amg72827 (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۶:
== نامه چارلی چاپلین به دخترش ==
گفته شده بود که این نوشته، نوشته چارلی چاپلین است. اما بعدا مشخص شد که نوشته فرج اله صبا است.
** [http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910304000018 مدرک]
 
:: برهنگی بیماری عصر ماست
سطر ۱۱۹ ⟵ ۱۱۸:
دخترم جرالدین! پدرت با تو حرف می زند. شاید شبی درخشش گرانبهاترین الماس این جهان تو را فریب بدهد و آن شب است که این الماس، آن ریسمان نا استوار زیر پای تو خواهد بود و سقوط تو حتمی است. روزی که چهره زیبای یک اشراف زاده بی بند و بار تو را بفریبد آن روز است که بند بازی ناشی خواهی بود. همیشه بند بازان ناشی سقوط می کنند از این رو دل به زر و زیور نبند. بزرگترین الماس این جهان آفتاب است که خوشبختانه بر گردن همه می درخشد. اما اگر روزی دل به مردی آفتاب گونه بستی، با او یک دل باش و به راستی او را دوست بدار. معنی این را وظیفه خود در قبال این موضوع بدان. به مادرت گفته ام که در این خصوص برای تو نامه ای بنویسد. او از من بهتر معنی عشق را می داند. او برای تعریف "عشق "که معنی آن "یک دلی" است شایسته تر از من است.
 
دخترم هیچ کس و هیچ چیز دیگر در این جهان نمی توان یافت که شایسته آن باشد. دختری ناخن پای خود را برای آن عریان می کند. برهنگی بیماری عصر ما است. به گمان من تن تو، باید مال کسی باشد که روحش را برای تو عریان کرده است. حرف بسیار برای تو دارم، ولی به وقت دیگر می گذارم و با این آخرین پیام نامه را پایان می بخشم. انسان باش، پاک دل و یکدل، زیرا گرسنه بودن، صدقه گرفتن و در فقر مردن بارها قابل تحمل تر از پست و بی عاطفه بودن است. «پدر تو، چارلی چاپلین» ''(کتاب آخرین تصویر چارلی، صفحه ۷۹ )''
 
** [http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910304000018 مدرک]
** ''(کتاب آخرین تصویر چارلی، صفحه ۷۹ )''
 
== سخنان چارلی چاپلین در فیلم دیکتاتور بزرگ ==